در کنار این معضل آنچه به تکراری بودن سبک فوتبال ما تداوم و ریشه بخشیده، بالا رفتن سن مربیان حاضر در لیگ برتر بوده است. همان مربیانی که از این تیم به آن تیم میروند، به مرور زمان، فرسوده هم میشوند و این معضلی است که فوتبال باشگاهی ما را در حلقهای تکراری حفظ میکنند که البته دور باطلی است!باید ذهن مدیران باشگاههای فوتبالها به استفاده از مربیان جوان و خوشفکر معطوف شود. خوشبختانه در لیگ چهاردهم میتوان امید بست به اینکه حداقل این مربیان خاص، سنتی و تکراری حذف یا کمرنگتر از همیشه میشود. این امید از پایین رفتن میانگین سنی مربیان لیگ چهاردهم ناشی میشود. اکنون که در آستانه این لیگ قرار داریم بیش از نیمی از تیمهای لیگی به استفاده از مربیان جوان ایرانی روی آوردهاند. دقت کنید: امیر قلعه نویی (استقلال)، علی دایی (پرسپولیس)، یحیی گل محمدی(ذوب آهن)، علیرضا منصوریان(نفت تهران)، مهدی تارتار(گسترش فولاد)، علیرضا مرزبان (پدیده خراسان)، صمد مرفاوی(صبای قم)، رسول خطیبی(تراکتورسازی) و عبداله ویسی(استقلال خوزستان) «9» تیم لیگ برتر را با اتکا به مربیان جوان آغاز میکنند که این آماری خوب در لیگ فوتبال ایران است و این تعداداز مربیان جوان در تاریخ فوتبال ایران بی سابقه بوده است. مربیان جوان این شهامت را دارندکه برای جوانگرایی تیمهای خود اقدام کنند و این پویایی و نشاط را به فوتبال کشورمان به ارمغان میآورد و نویدی است که از آن میتوان به جوانگرایی اصولی و پایهای رسید. هر کدام از این مربیان جوان میتوانند معرفی کننده چند بازیکن جوان و سبکهای تازه فوتبال باشند و میتوانیم شاهد پوستاندازی در فوتبال ایران باشیم که این اتفاق را باید در فوتبال کشور به فال نیک گرفت. بی شک حضور جوانان است که خون تازهای به فوتبال ما وارد میکند و باید خرسند شویم از رسیدن لیگی که آغازش با شکسته شدن رکورد مربیان جوان همزمان و همراه شده است. به این امید که لیگ چهاردهم در شکل و نوع فوتبال هم تفاوت آشکاری با گذشته داشته باشد و به تغییر نسل فوتبال ملی کشورمان منجر شود. زیرا تغییر نسل بازیکنان ضرورتی اجتنابناپذیر است، چون بیشتر ملیپوشان ایرانی در جام جهانی برزیل یا دو رگه هستند و یا مسن و دیگر نمیتوانند برای جام ملتهای آسیا در استرالیا همراه تیم ملی باشند و باید جای خود را به این بازیکنان جوان بدهند به شرط آن که این مربیان جوان بتوانند از خود عملکردی خوب نشان دهند.