اندیشه

قرآن و اهل بیت(ع) و مسئله‌ای به نام وحدت

قرار نیست که همه ی مذاهب یکی شوند قرار نیست شیعه سنی شود یا سنی شیعه. قرار نیست همه به عقاید یک گروه تن بدهند نباید بین وحدت مذاهب و وحدت مسلمانان خلط مبحث کرد
حجت الاسلام سعید شربتی- یکی از مهمترین آموزههای قرآن کریم امر به وحدت و جلوگیری از تفرقه است. تا اینجا را شاید همه قبول داشته باشند ولی وقتی بحث مصداق وحدت پیش میآید اختلاف نظرهایی بین برخی از مسلمانان به وجود میآید. در بین اهل سنت گروهی افراطی با عناوینی همچون وهابیت وحدت را بین مسلمانان به معنی شیعه و سنی و همه فرق اسلامی جایز نمیدانند. جالب اینجا است که آنها حتی با کفار و مشرکین هم سازش میکنند ولی با شیعیان خیر! در بین شیعیان نیز برخی مصداق وحدتی را که در قرآن و روایات آمده فقط بین شیعیان میدانند و بس. و جالبتر اینکه این گروه نیز کمترین مقابله یا حتی گفتاری را بر ضد مستکبرین و کفار ظالم ندارند ولی دائم بر آتش اختلاف بین مسلمانان میافزایند. هر دوی این گروهها نیز موجبات شادی و رضایت کشورهای استعمارگر را فراهم میآورند.

رسول گرامی اسلام در بیان و عمل همواره امت را به اتحاد و همبستگی و دوری از تفرقه و پراکندگی دعوت نموده است و هرگز اجازه بروز اختلاف و تفرقه میان مسلمانان را نداده است. اسلام با مرزبندیهای سیاسی و اعتقادی و طبقاتی در درون جامعه اسلامی مخالف است.

قرآن و وحدت

در آیات بسیاری از قرآن کریم به موضوع وحدت از منظرهای گوناگون پرداخته شده است. از جمله در آیه ۱۰۳ سوره آل عمران میفرماید:

«وَ عْتَصمُوا بحَبْل للّه جَمیعاً وَلاَ تَفَرِّقُوا؛ همگان دست در ریسمان خدا زنید و پراکنده مشوید.»

بنابراین اتحاد و انسجام امت اسلامی یک ضرورت و دستور قرآنی و تفرقه یک عمل ناصواب و مفسد و زیانبار از نظر دین و عقل است لذا در آیه ۴۶ سوره انفال میخوانیم:

«وَأَطِیعُواْ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَلاَ تَنَازَعُواْ فَتَفْشَلُواْ وَتَذْهَبَ رِیحُکُمْ...؛ از خدا و پیامبرش اطاعت کنید و با یکدیگر به نزاع بر مخیزید که، ناتوان شوید و مهابت و قوت شما برود صبر پیشه گیرید که خدا همراه صابران است.»

با آیات فوق میفهمیم که وحدت هم به حکم شرع ضرورت دارد و هم به حکم عقل. پس ما اجازه نداریم با تعریفهایی که مبنای شرعی ندارند این حکم شرعی و عقلی را تضعیف نماییم. نباید از این نکته غافل شویم که پیغمبر برای ایجاد وحدت خون دلهای زیادی خوردند تا انس و الفت و وحدت در جامعه اسلامی ایجاد گردد. لذا قرآن در‌‌ همان ایه ۱۰۳ سوره آل عمران میفرماید:

«وَذْکُرُوا نعْمَهَ للّه عَلَیْکُمْ اذْ کُنْتُمْ أَعْدَاءً فَاَلِّفَ بَیْنَ قُلُوبکُمْ فَاَصْبَحْتُم بنعْمَته اخْوَاناً؛ و از نعمتی که خدا بر، شما ارزانی داشته است یاد کنید: آن هنگام که دشمن یکدیگر بودید و او دلهایتان را به هم مهربان ساخت و به لطف او برادر شدید و بر لبه پرتگاهی از آتش بودید، خدا شما را از آن برهانید خدا آیات خود را برای شما اینچنین بیان میکند، شاید هدایت یابید.»

بیان صریح رسول اکرم (ص)

در یکی از روایات صریح پیامبر در این رابطه میفرمایند: «المسلم اخ المسلم والمسلمون هم ید واحد علی من سواهم، تتکافوا دمائهم، یسعی بذنبهم ادناهم؛ مسلمان، برادر مسلمان است، و مسلمانان همچون یکدست در برابر بیگانگانند، خونشان باهم برابر، ونسبت به مسئولیت نزدیکترین خود میکوشند، و دورترین خود را پناه میدهند.» در واقع حضرت با این سخنان در کنار سیره عملیشان توانستند جامعه متفرق آن روز را متحد نمایند و حس مشترک دینی را در بین آنها قوت ببخشند.

مولوی در مثنوی معنوی میگوید:

جان حیوانی ندارد اتحاد

تو مجو این اتحاد از رَوح باد

جان گرگان و سگان از هم جداست

متحد جانهای شیران خداست

سیره اهل بیت(ع) در وحدت

این اختلافاتی که امروز به اشکال مختلف در بین جوامع مسلمان شاهدیم تازگی ندارد و در دوران رسول اکرم (ص) نیز بود، لکن در صدر اسلام پیامبر هرگز اجازه نمیداد زمینه اختلاف و تشتت فکری و اجتماعی در بین امت اسلامی پیش بیاید. بعد از پیامبر نیز ائمه علیهم السلام با محوریت قرآن و سنت نبوی هرگز اجازه نمیدادند اختلاف فکری و تشتت در پیکره امت اسلامی رسوخ کند. اهمیت وحدت جامعه اسلامی در نگاه اهل بیت به قدری بود که امیرمؤمنان (ع) حتی از حق مسلم خود گذشتند تا مبادا جامعه نبوی دچار تشتت گردد و این امر باید عبرت و سرمشقی باشد برای امتهای اسلامی و علی الخصوص شیعیان که پیروان آن حضرت هستند.

علت پیشرفت امتهای پیشین در کلام حضرت علی(ع)

امام علی (ع) در این مورد می‌‌فرماید: «امتهای پیشین مادامی که با هم اتحاد و وحدت داشتند، در حال پیشرفت و شکوفایی بودند، و به عزت و اقتدار دسته یافتند، خلافت و وراثت در زمین را به دست آوردند و رهبر و زمامدار جهان شدند.» (نهج البلاغه، خطبه ۵)

حضرت علی (ع) قرآن را عامل وحدت مسلمانان میداند و رمزگشایی میکند از اینکه چرا عدهای با هم اختلاف دارند:

«إِلَهُهُمْ وَاحِدٌ وَ نَبِیُّهُمْ وَاحِدٌ وَ کِتَابُهُمْ وَاحِدٌ أَ فَأَمَرَهُمُ اللَّهُ سُبْحَانَهُ بِالِاخْتِلَافِ فَأَطَاعُوهُ أَمْ نَهَاهُمْ عَنْهُ فَعَصَوْهُ...؛ خدایشان یکی، پیامبرشان یکی و کتابشان یکی است. آیا خدای سبحان آنها را به اختلاف امر فرمود که اطاعت کردند؟ یا آنها را از اختلاف پرهیز داد و معصیت خدا کردند؟ یا خدای سبحان دین ناقصی فرستاد و در تکمیل آن از آنها استمداد طلبید؟ یا آنها (برخی دانشمندان) شرکای خدایند که هر چه بخواهند، در احکام دین بگویند و خدا رضایت دهد؟ یا خدای سبحان دین کاملی فرستاد. پس پیامبر صلی الله علیه و آله در ابلاغ آن کوتاهی ورزید؛ در حالی که خدای سبحان میگوید: «ما در قرآن چیزی را فروگذار نکردیم...» (خطبه ۱۸ نهج البلاغه)

اقبال لاهوری میگوید:

از یک آیینی مسلمان زنده است

پیکر ملّت ز قرآن زنده است

ما همه خاک و دلِ آگاه اوست

اعتصامش کن که حبل اللّه اوست

وحدت از نگاه فلسفی

فلاسفه و منطقیون معتقدند دو امر بسیط محال است با هم وحدت داشته باشند چون دو ماهیت مختلف و دو جوهر جداگانهاند. از دید حکما اتحاد حقیقی یعن اجتماع مثلین یا انقلاب در ذات است. لذا در اتحاد فلسفی دوئیت پابرجاست به همین خاطر فلاسفه اتحاد را به معنای ترکیب و تقارن اجزاء میدانند، نه به معنای یکی شدن دو امر. در امور اجتماعی وحدت یعنی اتحاد در بین افراد جامعه، یا وحدت در میان پیروان یک دین، همچنین به معنی تکیه بر مشترکات و حرکت در جهت منافع بلندتر و اهداف مهمتر و اصلیتر است.

در نتیجه وقتی صحبت از وحدت جامعه اسلامی و وحدت شیعه و سنی به میان میآید به این معنا است که همه فرقهها اختلافات را به کناری نهند و بر اشتراکات فراوان تکیه کنند. قرار نیست که همه مذاهب یکی شوند، قرار نیست شیعه، سنی شود یا سنی، شیعه؛ قرار نیست همه به عقاید یک گروه تن بدهند. نباید بین وحدت مذاهب و وحدت مسلمانان خلط مبحث کرد.

شهید مطهری (ره) میگوید: «بدیهی است که منظور علمای دلسوز و مدافع وحدت اسلامی از وحدت، حصر مذاهب در یک مذهب و اخذ مشترکات مذاهب و طرد متفرقات آنها نیست؛ زیرا این امر نه معقول و نه منطقی است و نه مطلوب و عملی. بلکه منظور، دست برداشتن از اختلافات جزئی بیاساس و متشکل شدن در صف واحد در برابر دشمنان اسلام است. به عقیده مدافعان و منادیان وحدت اسلامی، مسلمین همه خدای یگانه را میپرستند و همه به نبوت رسول اکرم (ع) ایمان و اذعان دارند، کتاب همه قرآن، و قبله همه کعبه است، باهم و مانند هم حج را به جای میآورند، و مانند هم نماز میخوانند و روزه میگیرند، و در واقع یک جهان بینی و فرهنگ مشترک و تمدن عظیم و سابقه تاریخی درخشان دارند.»

خط سیر واحد در زندگی ائمه طاهرین(ع)

وقتی با دقت به تاریخ زندگی ائمه مینگریم میبینیم که همه فعالیتها چه در قالب قیام، صلح، تعلیم و تعلم همگی دارای یک خط سیر کلی بودهاند و آن حفظ اصل اسلام از انحرافات و بدعتها ولو به قیمت خانه نشینی یا صلح است.

سکوت امیرالمومنین (ع)، مقاومت جانانه و تحمل مرارتها و زخم زبانهای یاران و صلح با فرد غاصب حق است از سوی امام مجتبی (ع)، قیام و شهادت حسینی، تعلیم و تعلم امام سجاد و امام باقر و امام صادق علیهم السلام و طرق گوناگون و تلاشهای سایر ائمه تا وجود نازنین امام عصر (عج) همگی در راستای حفظ اسلام و جلوگیری از تفرقه درمیان امت اسلامی بوده است. حتی میبینیم امام صادق (ع) به قدری در این خصوص با اهل سنت رابطه برقرار نمودند که تعداد بسیار زیادی از شاگردانشان غیر شیعه بودهاند. حتی سران مذاهب چهارگانه اهل سنت نیز (با واسطه یا بیواسطه) از محضر امام صادق (ع) کسب فیض نمودند. مالک و ابوحنیفه از بزرگترین فقهای مذاهب اهل تسنن از محضر امام باقر و امام صادق علیهما السلام، بهرههای فراوان بردهاند، اما شافعی و احمد بن حنبل چون در دروههای بعد بودهاند، با واسطه شاگرد امام محسوب میشوند. و این موضوع نشان دهنده برخورد مناسب امام با اهل سنت بوده و اگر بنا بود در کلاس درس لعن خلفا را بگویند دیگر خیلی از این افراد از محضر امام رانده میشدند. استاد محمدرضا حکیمی در این باره میگوید: «این مصالح را ائمه طاهرین همواره رعایت میکردهاند، و در عین پاسداری از موضع راستین حق و ضمن نشر معارف و مبانی شیعی، از مصالح کلی اسلام و مسلمین غفلت نمیورزیدهاند. اکنون ما شیعیان باید این تعلیم را سرمشق خود سازیم، هیچ گویندهای، هیچ نویسندهای، هیچ واعظی حق ندارد به نام دین و تشیع مصالح اسلام را نادیده بگیرد و به نام ولایت و علاقهمندی به امامان، دستورات صریح خودامامان را زیر پا نهد.»

https://shoma-weekly.ir/xenpKZ