سرانجام جلسه هفت ساعته‌ای در این مورد بین سرمربی تیم ملی با رئیس و نایب رئیس اول فدراسیون فوتبال برگزار شد و کی روش در این نشست عنوان کرد؛ تیم ملی تا فروردین ماه سال آینده کاری ندارد و درخواست یک مرخصی طولانی‌مدت برای چکاپ درمانی خود کرده است! که با این مرخصی هم موافقت شد!
کی روش برطبق قرارداداش با فدراسیون فوتبال می‌تواند تنها سالی یک ماه و نیم یعنی به مدت شش هفته به مرخصی برود؛ اما وی حالا در شرایطی به یک مرخصی بلندمدت می‌رود که پیش از این هم به یک مرخصی طولانی رفته بود که بیش از سقف قراردادش با فدراسیون است! کی روش در اواخر خرداد ماه به یک مرخصی یک ماهه رفت و قرار بود روز پنجشنبه 18 تیر ماه به ایران برگردد؛ اما فوت همسر سابق‌اش را بهانه کرد تا تاریخ بازگشتش به تاخیر بیفتد! این مرخصی هم برای سه هفته دیگر تمدید شد!
جالب آنکه این برای نخستین بار نیست که کی روش به مرخصی‌های اینچنینی می‌رود. کی روش از هفتم شهریور ماه سال 93 تا روز پنجشنبه 29 مرداد ماه سال 94 بیش از «200» روز به مرخصی رفته و پولش را هم گرفت! حالا کی روش نه سه هفته بلکه به مدت سه ماه و نیم تا اواخر اسفند ماه سال جاری به مرخصی می‌رود! وی در شرایطی محل ماموریت خود را برای نیمی از سال ترک می‌کند که تمامی پول قرارداد خود را خواهد گرفت! بر طبق یک محاسبه سرانگشتی کی روش روزی 14 میلیون و 600 هزارتومان از فوتبال کشورمان دریافت می‌کند که بابت سه ماه و نیم (105 روز) مرخصی جدیدش باید رقمی نزدیک به یک میلیارد و 575 میلیون تومان از فدراسیون فوتبال پول دریافت کند که در این مدت در ایران حضور ندارد و این در حالی است که ورزش کشورمان با کمبود بودجه و مشکلات عدیده‌ای دست به گریبان است!
کی روش طبق مفاد قرارداد باید در تمام مدت سال روی فوتبال ایران نظارت داشته باشد؛ اما می‌گوید: دستیارانم در ایران بازی‌های لیگ برتر را از نزدیک نگاه می‌کنند!
انگار که در و تخته حسابی به همدیگر چفت شده است تا جناب سرمربی تیم ملی بتواند به مدت سه ماه و نیم به مرخصی برود و در کشورش به گشت و گذار بپردازد. چکاپ شود و حقوق‌اش را هم تمام و کمال بگیرد و اوایل سال آینده به ایران باز گردد! ظاهرا قرار بر این شد که او در این مدت نگاهی هم به تیم ملی امید کشورمان و کادر فنی آن داشته باشد؛ اما کیست که نداند با جو ضد کی‌روش حاکم بر فضای تیم امید، هیچ نوع تعاملی را نمی‌توان بین وی و تیم المپیک متصور بود!
آن چه امروز کی روش با فوتبال ما می‌کند، حاصل مدیریت غلطی است که بر فدراسیون حاکم شده است. در کارایی و توان کی روش هیچ جای شکی نیست. او مربی بزرگی است. از اقبال عمومی مردم ایران برخوردار است. دل‌های زیادی را به خود نزدیک کرده و سلیقه‌های مردم هم با حضور کی‌روش ارتقاء پیدا کرده است؛ اما مردم ما تیم ملی را دوست دارند. مردم دوست دارند تیم ملی برنده شود. برای مردم تفاوتی نمی‌کند سرمربی پرتغالی باشد یا کروات و انگلیسی و ایرانی!
تصادفا چه بسا جامعه ما از حضور موفق یک مربی ایرانی به روی نیمکت تیم ملی استقبال بیشتری هم بکند. مردم خوب کشورمان نه اجنبی‌پرست هستند و نه اجنبی ستیز! وقتی ما مجبور می‌شویم یک مربی کاربلد خارجی مثل
کی روش را به ایران بیاوریم، باید راه استفاده درست از این مربی را هم بدانیم. وقتی مدیریت ضعف داشته باشد و نتواند یک زمین مناسب، یک اردوی آمادگی خوب، یک دیدار تدارکاتی مطلوب را برای تیم ملی فراهم کند، این مربی چگونه می‌تواند کار کند!
کی روش دنیا دیده و حرفه‌ای است و به راحتی متوجه ضعف مدیریت و مشکل برنامه‌ریزی فدراسیون شد! او هم استفاده خودش را می‌برد، کدام مدیر در دنیا را سراغ دارید که بتواند این همه ترکتازی از سوی مربی‌اش را ببیند، تحمل کند و دم برنیاورد!؟
در فوتبالی که در آن مدیریت صحیح اعمال نمی‌شود، خوب معلوم است که کی‌روش راهش را کج می‌کند و گرفتار حاشیه می‌شود! با این نوع مدیریت و شرایطی که فدراسیون دارد، کی روش که جای خود دارد، اگر بزرگ‌تر و چند کلاس بالاتر از کی روش را هم به کار گیریم، به موفقیت نخواهیم رسید!
مگر آنکه تغییر ریشه‌ای رخ دهد و نوع مدیریت حاکم بر فدراسیون به کلی عوض شود. بنابراین اصل مدیریت است. فدراسیون نباید به سرمربی تیمش فضای ترکتازی را بدهد که عنان اختیار از دست خودش هم خارج شود! مدیریت فوتبال اگر توانمند و کاربلد باشد تمامی عوامل و زیرمجموعه‌ای فدراسیون در خدمت سیستم خواهد بود.
وقتی مدیریت فوتبال به وظایف اصلی خود به درستی عمل نمی‌کند و با روش «خنده‌بازار» عمل می‌کند،
کی روش هم می‌خواهد همه مجموعه فوتبال تحت سیطره او باشد. پس فوتبال بزرگ ما با کی‌روش کاربلد گرفتار مدیریت ضعیف و افکار کوچک شده است!
