موضوعی که در رسانهها و مطبوعات ورزشی و غیرورزشی کشورمان بازتاب ویژهای داشت و سهم قابل توجهی از وقت برنامههای صدا و سیما وصفحات جراید را به خود اختصاص داد.
تعارف که نداریم، واقعیت آن است که همه ما این مسائل را میشنیدیم و یا حتی میدانستیم، اما نمیتوانستیم، این شنیدهها و دانستهها را علنی کنیم.
در واقع به نوعی در رودربایستی مانده و کماکان با واژههایی مثل زحمتکش، بی ادعا، سالم، پاک(!)، قدر ندیده و... سراغ داوران میرفتیم غافل از آن که لاجرم دیر یا زود همه چیز رو خواهد شد.
آری، ما میدانستیم چیزکی هست که مردم چیزها در باره برخی اتفاقات بازیهای حساس میگویند، اما بر خلاف این دانستهها قلم میزدیم!
البته مسئولان امر هم در حالی که همه این مسائل را میشنیدند خود را به آن راه میزدند و یا صلاح نمیدیدند به این بحث ورود کنند. همه این اتفاقات دست به دست هم داده بود تا در مقوله داوری به خودفریبی پرداخته و به اشتباه این جامعه را پاک قلمداد کنیم.
البته این مطلب کوتاه با احترام به تمامی داوران پاک و سلامت جامعه فوتبال به رشته تحریر درآمده که تعدادشان هم کم نیست، اما اگر میخواهیم فوتبالمان حرفهای و پاک شود باید در مسیر بزرگی گام برداریم.
اگر میخواهیم این فوتبال درست شود باید همان راهی را برویم که زمانی فوتبال ایتالیا طی کرد و با محکوم کردن داوران رشوهگیر و تبعید تیمهایی مثل یوونتوس به دست دوم کالچو پیمود.
باید این اتفاق و اتهامات که ظاهراً برخی از آنها هم ثابت شده را جدی گرفت. باید در این فوتبال داوران شایسته و سلامت از تعدادی افراد سودجو شناخته شده جدا شوند و آنچه که امروز فوتبال ما برای گام برداشتن در مسیر اصولی به آن احتیاج دارد، «عمل» است.
متأسفانه برخیها تصور میکنند با محروم کردن محسن قهرمانی و یکی دو داور دیگر همه چیز درست شده و داوری ایران پاک خواهد شد، اما زهی خیال باطل!
بر اساس همان شنیدهها داوری فوتبال کشورمان سالهاست با ابهاماتی روبروست و باید ذرهبین برداشت و به دقت دنبال ناپاکیها گشت. سوتهای آلوده که فوتبال ما را نیز آلوده کردهاند و حالا باید ارادهای قوی برای برخورد قاطعانه با آن پیدا شود. الان دیگر باید تعارف و رودربایستی را کنار گذاشت و این وظیفه همه ماست.