تقریباً چیزی در حدود ده سال بیشتر است که ماهوارهها بهشدت جای خودشان را داخل میزهای تلویزیون برخی از خانوادههای ایرانی باز کردهاند. ابتدای ورود این ماجرا، ذائقهیابی بهویژه در میان زنان و دختران که بیشتر ساعتهای روزشان را پای رسانه میگذراندند، مأموریت اولیۀ این بدافزار بود؛ اما با گذشت زمان این ذائقهیابی تبدیل به ذائقهسازی شد.
فیلمها و سریالهایی که اکنون از شبکههای فارسی زبان ماهواره در حال پخش است، نشان میدهد این مأموریت تا حدودی درست و مطابق خواست صاحبان بزرگترین غولهای رسانهای جهان پیشرفته است و فارغ از بحث سرگرمی و پرکردن اوقات فراغت به پرکردن خلاهای روانی افراد پرداخته و با تزریق افکار مسمومی از خیانت، دوهمسری، عشقهای نافرجام گذشته و... زمینههای ظن و بدگمانی را در دل همسر ایجاد کرده و شروع فصل تازهای از اختلافات در خانوادهها را رقم زده است؛ به طوری که گاه این بد گمانیها به اوج خود رسیده و رشتههای مستحکم روابط خانوادگی را بهراحتی ویران میکند.
این درحالی است که اگر یک مرجع آمار دقیق در کشور ما و کشورهایی که در این هجمه آسیب دیدهاند وجود داشته باشد، قطعاً میتواند ماحصل آنچه را که در این سالها برسر خانوادهها آمده است، روایت کند و سپس با اتکا بر اینکه زنان بخش گستردهای از بینندگان رسانهها هستند، با سرمایهگذاری بلندمدت بتوان تا حدودی آسیبهای وارده را جبران کرد تا در زمانی نه چندان دور مصداق نوشدارو بعد از مرگ سهراب برای خانواده از هم گسسته صدق نکند.
* روانشناس