اندیشه

فاصله حرف تا عمل!

هیچ وقت دوست نداشتم جزو آن دسته آدم هایی باشم که فقط دنبال عیب‌جویی‌اند. همیشه هم با عینک مثبت اندیشی به مسائل پیرامون نگریسته ام. اما گاهی اوقات در کنار یک حرکت پسندیده و یک کار مثبت و خوب، یک تلنگر یا هشدار جدی مشاهده می‌شود که چاره ای نیست جز بازگو کردنش.

زهرا صفاری- هیچ وقت دوست نداشتم جزو آن دسته آدم هایی باشم که فقط دنبال عیب‌جویی‌اند. همیشه هم با عینک مثبت اندیشی به مسائل پیرامون نگریسته ام. اما گاهی اوقات در کنار یک حرکت پسندیده و یک کار مثبت و خوب، یک تلنگر یا هشدار جدی مشاهده می‌شود که چاره ای نیست جز بازگو کردنش.

نمایشگاه قران امسال هم با شکوهی بیش از سالهای گذشته و با استقبال بسیار خوب هموطنان عزیزمان به پایان رسید. نمایشگاهی دیدنی و کاری ارزشمند که برای تمامی سنین طراحی شده بود و یک خانواده را با هر ترکیب جمعیتی تحت‌پوشش خودش قرار می داد. اما در کنار همه این موارد پسندیده و قابل تقدیر یک مسئله جنبی و شاید هم اصلی ذهن مرا به خود مشغول کرد. این موضوع نیز حاصل یک بازدید سطحی نبوده بلکه نتیجه چندین‌بار بازدید از این نمایشگاه بوده که توفیقش نصیبم شد.

قبل از گفتن نکته اصلی و سپردن نتیجه گیری به خود شما ذکر یک موضوع دیگر ضروری است. همه مان می دانیم آن قدیم ترها شاید خیلی از امکانات امروزی نبود ولی در عوض چیزهایی بود که امروز نیست! امروز تجهیزات مختلف زندگی هست و آن زمان ها صمیمیت بود. امروز پیشرفته ترین وسایل ارتباط جمعی است و همه از هم بی‌خبرند ولی آن روزها همه از حال هم باخبر بودند. امروز انواع و اقسام لوازم به کمک زندگی ها شتافته و زندگی ها فلج است ولی آن دوره بدون همه این ها زندگی ها سرحال و سرپا بود و...

این ها را گفتم تا در یک کلام بگویم در دوره و زمانه ما حرف زیاد است، کتاب درباره همه موضوعات زیاد نوشته می شود ولی عمل کم است! هرچه روزگار به جلو می رود فاصله حرف تا عمل ما هم دارد بیشتر می شود! امروز سطح اطلاعات و آگاهی دینی مردم نسبت به گذشته بیشتر شده ولی شاید بتوان به جرأت ادعا کرد که در گذشته به همان سطح دانش اندک خود عمل می کردند و امروز...

همه اینها را گفته که اگر نکته ای درباره نمایشگاه قرآن می گویم خدای ناکرده اصل این کار بسیار خوب زیر سؤال نرود. نکته ای که امسال در بخش های مختلف نمایشگاه نظرم را به خود جلب کرد نوع حجاب برگزرا کنندگان یا بهتر بگویم غرفه داران خانم بود. این موضوع در همه بخشها اعم از فروش مواد غذایی، اقلام مربوط به حجاب و عفاف و فروش کتاب و محصولات دینی مشاهده می شد. غرفه داران خانم بسیاری – شاید اکثریت خانم ها- در نمایشگاه امسال بودند که کاملاً مشخص بود حجابشان تحمیلی است. نه اینکه بی حجاب بودند یا اعتقادی به حجاب نداشتند ولی حجاب چادر و پوشش کامل را به اجبار نمایشگاه انتخاب کرده بودند. این موضوع برای یک مشاهدهچگر چادری یا متدینین کاملاً ملموس بود. نمی خواهم به برگزارکنندگان نمایشگاه ایراد بگیرم. حرفم چیز دیگری است. می خواهم بگویم وقتی یک شرکت تولیدی در زمینه امور قرآنی فعالیت می کند و غرفه دارش به اجبار چادر بر سر می کند دو نتیجه بیشتر نخواهد داشت و هر دو هم هشدار است. یا خود سازندگان کار تجاری کرده اند و اعتقاد چندانی به این موضوعات ندارند که این یعنی فاصله بسیار حرف تا عمل!

یا اینکه سازندگان افراد متدینی هستند ولی خیلی برایشان تفاوت نمی کرده یا به هر دلیلی دیگری خانمی با چنین حجابی را برای غرفه برگزیده اند. چطور می شود سازنده یک محصول قرآنی بود و نسبت به مهمترین واجب یعین امر به معروف و نهی از منکر غافل شد؟ غیر از این است که به آنچه می گوییم و درصدد ترویجش هستیم اعتقاد چندانی نداریم و نسبت به آن عامل نیستیم؟

سر مشق های آب بابا یادمان رفت

رسم نوشتن با قلم ها یادمان رفت

شعر خدای مهربان را حفظ کردیم

اما خدای مهربان را یادمان رفت!

 

https://shoma-weekly.ir/rTScxf