در شرایط کنونی ما حق نداریم باد بکاریم و توقع درو کردن محصول خوب داشته باشیم. محصول واقعی این فوتبال بی برنامه، بی پشتوانه و بدون حامی توفان است و در این شکی نیست.
سعید سعیدزاده- همانگونه که میدانیم بلافاصله پس از آن که دکتر عباسی از بحث استیضاح مجلس فارغ شد، علی کفاشیان را به حضور پذیرفت و در دیداری از وی خواست تا فوتبال ایران را به جمع 20 تیم برتر رنکینگ فیفا برساند!
به عنوان یک ایرانی آرزوی تک تک ما صعود تیم ملی در رنکینگ فیفا و قرار گرفتن در جمع 20 تیم برتر دنیاست ولی این آرزو به حرف شدنی نیست. با شعار نمیتوان چنین هدفی را آن هم در کوتاهترین زمان ممکن جستجو کرد.
صرف خواستن و پاسخ مثبت شنیدن از علی کفاشیان کافی نیست. میدانید چرا؟
برای اینکه اصولاً فرهنگ تشکیلاتی ما با همه جای دنیا تفاوت دارد. تشکیلات دادن در نزد اروپاییها و حتی همین ژاپن آسیایی به صورت یک سنت و هنر دیرینه است که حتی همین امروز هم خبر میرسد: بر اساس همین سنت، ژاپنیها از حالا برای میزبانی جام جهانی 2050 برنامهریزی کردهاند. درست خواندید برنامهریزی برای 38 سال آینده!
شاید دکتر عباسی چون دیده ورزشکاران ایرانی در رشتههای انفرادی و در المپیک لندن مدالهای رنگارنگی بدست آوردهاند، پس ما خواهیم توانست در فوتبال نیز به راحتی به جمع 20 تیم برتر جهان صعود کنیم!
چه بسا وزیر ورزش و جوانان کشورمان فوتبال را با کشتی فرنگی و وزنهبرداری مقایسه کرده و چنین دستوری را به علی کفاشیان داده است. این در حالی است که فوتبال با کشتی فرنگی و وزنهبرداری تفاوت فاحش و آشکاری دارد.
هر چند کشتی فرنگی و وزنه برداری هم به راحتی به این جایگاه نرسیدهاند. برای اعتلای این دو رشته بیش از یک دهه برنامهریزی، استعدادیابی و هزینه شده است و با عنایت به این که فوتبال بر خلاف این دو رشته، ورزش گروهی است زمان بیشتری برای رشد نیاز دارد.
قصد پراکندن تخم یأس و بدبینی نیست چرا که در سالهای گذشته ما و سایر همکاران مطبوعاتی به کرات در باره لزوم برنامهریزی اصولی، به وجود آمدن کمیتههای تشکیلاتی با گزارشهای دقیق و البته همراه با واقعبینی نوشتهایم ولی باید پذیرفت واقع بینی یک چیز است و خوشبینی چیزی دیگر.
برخیها پا را فراتر نهاده و خوشبینی را بدتر از خود بزرگ بینی قلمداد میکنند.
بدیهی است اگر ما بخواهیم با خوش بینی این بعد بزرگ را کوچک ببینیم دچار شکست خواهیم شد.
روی سخنمان با دکتر عباسی متولی اصلی ورزش کشورمان است. در شرایط کنونی ما حق نداریم باد بکاریم و توقع درو کردن محصول خوب داشته باشیم. محصول واقعی این فوتبال بی برنامه، بی پشتوانه و بدون حامی توفان است و در این شکی نیست.
بنابر این طرح چنین توقعاتی نه تنها کمکی به تیم ملی کشورمان نمیکند بلکه میتواند آسیبهایی نیز به تیم کی روش وارد کند و... پس بیایید برای یکبار هم که شده در مورد فوتبال واقعبین باشید.
به عنوان یک ایرانی آرزوی تک تک ما صعود تیم ملی در رنکینگ فیفا و قرار گرفتن در جمع 20 تیم برتر دنیاست ولی این آرزو به حرف شدنی نیست. با شعار نمیتوان چنین هدفی را آن هم در کوتاهترین زمان ممکن جستجو کرد.
صرف خواستن و پاسخ مثبت شنیدن از علی کفاشیان کافی نیست. میدانید چرا؟
برای اینکه اصولاً فرهنگ تشکیلاتی ما با همه جای دنیا تفاوت دارد. تشکیلات دادن در نزد اروپاییها و حتی همین ژاپن آسیایی به صورت یک سنت و هنر دیرینه است که حتی همین امروز هم خبر میرسد: بر اساس همین سنت، ژاپنیها از حالا برای میزبانی جام جهانی 2050 برنامهریزی کردهاند. درست خواندید برنامهریزی برای 38 سال آینده!
شاید دکتر عباسی چون دیده ورزشکاران ایرانی در رشتههای انفرادی و در المپیک لندن مدالهای رنگارنگی بدست آوردهاند، پس ما خواهیم توانست در فوتبال نیز به راحتی به جمع 20 تیم برتر جهان صعود کنیم!
چه بسا وزیر ورزش و جوانان کشورمان فوتبال را با کشتی فرنگی و وزنهبرداری مقایسه کرده و چنین دستوری را به علی کفاشیان داده است. این در حالی است که فوتبال با کشتی فرنگی و وزنهبرداری تفاوت فاحش و آشکاری دارد.
هر چند کشتی فرنگی و وزنه برداری هم به راحتی به این جایگاه نرسیدهاند. برای اعتلای این دو رشته بیش از یک دهه برنامهریزی، استعدادیابی و هزینه شده است و با عنایت به این که فوتبال بر خلاف این دو رشته، ورزش گروهی است زمان بیشتری برای رشد نیاز دارد.
قصد پراکندن تخم یأس و بدبینی نیست چرا که در سالهای گذشته ما و سایر همکاران مطبوعاتی به کرات در باره لزوم برنامهریزی اصولی، به وجود آمدن کمیتههای تشکیلاتی با گزارشهای دقیق و البته همراه با واقعبینی نوشتهایم ولی باید پذیرفت واقع بینی یک چیز است و خوشبینی چیزی دیگر.
برخیها پا را فراتر نهاده و خوشبینی را بدتر از خود بزرگ بینی قلمداد میکنند.
بدیهی است اگر ما بخواهیم با خوش بینی این بعد بزرگ را کوچک ببینیم دچار شکست خواهیم شد.
روی سخنمان با دکتر عباسی متولی اصلی ورزش کشورمان است. در شرایط کنونی ما حق نداریم باد بکاریم و توقع درو کردن محصول خوب داشته باشیم. محصول واقعی این فوتبال بی برنامه، بی پشتوانه و بدون حامی توفان است و در این شکی نیست.
بنابر این طرح چنین توقعاتی نه تنها کمکی به تیم ملی کشورمان نمیکند بلکه میتواند آسیبهایی نیز به تیم کی روش وارد کند و... پس بیایید برای یکبار هم که شده در مورد فوتبال واقعبین باشید.