اندیشه

غیبت صغری و وظایف نواب اربعه در هدایت شیعیان

در دوران غیبت صغری امام زمان(عج)، ارتباط شیعیان با امام بکلی قطع نبود و آنان، به گونه ای خاص و محدود، با امام ارتباط داشتند. اگر غیبت کبری یکباره و ناگهان رخ می داد، ممکن بود موجب انحراف افکار شود و ذهنها آماده پذیرش آن نباشد

مهدی رشیدی مهرآبادی- در دوران غیبت صغری امام زمان(عج)، ارتباط شیعیان با امام بکلی قطع نبود و آنان، به گونه ای خاص و محدود، با امام ارتباط داشتند. اگر غیبت کبری یکباره و ناگهان رخ می داد، ممکن بود موجب انحراف افکار شود و ذهنها آماده پذیرش آن نباشد.اما گذشته از زمینه سازیهای مدبرانه امامان پیشین، در طول غیبت صغری، بتدریج ذهنها آماده شد و بعد، مرحله غیبت کامل آغاز گردید. همچنین امکان ارتباط نایبان خاص با امام در دوران غیبت صغری، و نیز شرفیابی برخی از شیعیان به محضر آن حضرت در این دوره، مسئله ولادت و حیات آن حضرت را بیشتر تثبیت کرد.(1)
وظایف نایبان
اهم وظایف نایبان خاص آن حضرت در زمان غیبت صغری عبارت بود از: 1- پنهان کردن نام و مکان امام      2- سازماندهی وکیلان مناطق و نظارت بر آنها   3- اخذ و توزیع اموال متعلق به امام   4- پاسخگویی به سؤالات فقهی و مشکلات عقیدتی   5- مبارزه با غلات و مدعیان دروغین نیابت
نواب خاص
نایبان خاص(2) حضرت مهدی در دوران غیبت صغری، چهار تن از اصحاب با سابقه امامان پیشین و از علمای پارسا و بزرگ شیعه بودند که «نواب اربعه» نامیده شده اند.اینان به ترتیب زمانی عبارت بودند از:1: ابو عمرو عثمان بن سعید عمری،2 :ابو جعفر محمد بن عثمان بن سعید عمری،3 :ابو القاسم حسین بن روح نوبختی،
4 :ابو الحسن علی بن محمد سمری.
البته امام زمان (عج) وکلای دیگری نیز در مناطق مختلف مانند: بغداد، کوفه، اهواز، همدان، قم، ری، آذربایجان، نیشابور و...داشت که یا به وسیله این چهار نفر، که در رأس سلسله مراتب وکلای امام قرار داشتند، امور مردم را به عرض حضرت می رساندند(3) و از سوی امام در مورد آنان «توقیع» هایی(4) صادر می شده است.(5) محمد بن عثمان بن سعید عمری
محمد بن عثمان نیز همچون پدر، از بزرگان شیعه و از نظر تقوا و عدالت و بزرگواری مورد قبول و احترام شیعیان(6)و از یاران مورد اعتماد امام عسکری (ع) بود، چنانکه حضرت در پاسخ سؤال «احمد بن اسحاق» که به چه کسی مراجعه کند؟ فرمود: عمری (عثمان بن سعید)، و پسرش، هر دو، امین و مورد اعتماد من هستند، آنچه به تو برسانند، از جانب من می رسانند، و آنچه به تو بگویند از طرف من می گویند.سخنان آنان را بشنو و از آنان پیروی کن، زیرا این دو تن مورد اعتماد و امین من هستند.(7) پس از درگذشت عثمان، از جانب امام غایب توقیعی مبنی بر تسلیت وفات او و اعلام نیابت فرزندش «محمد» صادر شد.(8)عبد الله بن جعفر حمیری می گوید: وقتی که عثمان بن سعید درگذشت، نامه ای با همان خطی که قبلا امام با آن با ما مکاتبه می کرد، برای ما آمد که در آن ابو جعفر (محمد بن عثمان بن سعید) به جای پدر منصوب شده بود. (9)
"توقیع"
 در لغت به معنای نشانه گذاشتن، امضاء کردن حاکم بر نامه و فرمان، جواب مختصر که کاتب در نوشته به پرسش ها می دهد، دستخط فرمانروا و نوشتن عبارتی در ذیل مراسله آمده است و در اصطلاح علم حدیث به معنای پاسخ پرسش ها، یا اطلاعیه هایی است که به صورت کتبی از طرف امام برای آگاهی شیعیان فرستاده شده است.
شماره توقیعات در دو کتاب کمال الدّین و تمام النعمه، شیخ صدوق و کتاب الغیبه، شیخ طوسی جمعاً 92 عدد است . که پس از حذف موارد مشترک 80 توقیع می شود.
تقسیم بندی توقیعات
1. رازدانی و خبردادن از امور پنهانی   2. مسائل مربوط به غیبت امام   3. جواب مسائل اعتقادی   4.اموال رسیده به امام   5. تکذیب مدّعیان
ولایت و حکومت فقها در عصرغیبت کبری
در عصر غیبت کبرا یا طولی، که به فرمودهء رسول خدا(ص) زمانش طولانی است، به طریق اولی امام باید مصالح شیعیان خود را رعایت کند و هر آن چه را که مایهء تباهی کارشان می شود، از آنان دور کند و این کار از طریق نصب سرپرست امورشان که حافظ شئون سیاسی - اجتماعی آنان و قوانین دین و دنیایشان باشد، ممکن است. به اجماع و اتفاق امت، این سرپرستی که نیابت عامه نام دارد، تنها از آن فقهای عادل است. بنابراین فقها، صلاحیت دخالت در امور مسلمانان را طبق آن چه مصلحت اقتضا می کند دارند و هر تصمیمی که در مورد مسائل مسلمانان و ادارهء آنان بگیرند و قانونی که تشریع کنند، و هر حکومتی که تحت نظر آنان و با صلاح دید آنان شکل بگیرد، ناشی از ولایت امام(ع) و تحت مسئولیت ایشان خواهدبود. لذا احیای سنت، دفع بدعت، حفظ شریعت و سرپرستی امت به عهدهء آنان است. این ولایت که برخی شئون آن چنین است، همان حکومت مشروع حقی است که از روزگار خاتم انبیا(ص) هرگز منقطع نشده و تا زمانی که تکلیف باقی است هم چنان استمرار خواهد داشت و در تحقق این حکومت، میان آن که ولی امر در هر آن چه خداوند در حوزهء حکومتش یعنی دنیا و مافیها قرار داده کاملا مبسوط الید باشد و یا تنها در بخشی از آن اختیار داشته باشد و یا هیچ اختیاری نداشته باشد و یا آن که در برابر دیدگان حاضر و یا از چشم ها غایب باشد تفاوتی وجود ندارد.  پس حکومت مشروع, با این اعتبار شکل می گیرد و منعقد می شود و فقهای عادل در عصر غیبت حاکمان شرع و سرپرستان امور به شمار می روند و این است معنای گفتار امام(ع) در توقیع شریف که:"پس آنان حجت من برشمایند و من حجت خدا هستم."
پی نوشت ها در دفتر نشریه موجود است

 

https://shoma-weekly.ir/6vd3o2