شاید یکی از صحیحترین و دقیقترین برداشتها از قیام حسینی(ع) را امام خمینی(ره) در حوزه اندیشه و سپس عمل بهکار گرفت. بودند کسانی که در حوزه فکری برداشتهای زیبا و دقیقی از عاشورا داشته و دارند؛ ولی هیچکدام در مقام عمل نتوانستند آنطور که باید و شاید به مبانی فکری خود جامه عمل بپوشانند. اما امام خمینی(ره) با الهام از شعار هیهات منّا الذلّه امام حسین(ع) قیامش را از عاشورای سال 1342 آغاز و درنهایت 22 بهمن ماه سال 1357 به سرانجام رساند. در این مجال به برخی از مولفههای مهم قیام عاشورا و نحوه اثرگذاری آن بر انقلاب اسلامی ایران اشاره مینماییم.
اصلاحگری و ایستادگی در برابر ظلم
به طور کلی ماهیت قیام امام حسین(ع) بر مبارزه و مقابله در برابر ظلم و فساد بنا نهاده شده است. انقلاب اسلامی ایران نیز در تمام بخشها اعم از رهبری قیام، مردم و فساد حاکمیتی الهام گرفته از حماسه حسینی بود. درست مانند دوران بنی امیه از اسلام جز نامی باقی نمانده بود. این طور جا افتاده بود که مسلمان خوب، کسی است که در خانهاش نماز بخواند، کاری هم به کار جامعه و اطرافش نداشته باشد. ابتذال و فساد در همه امور رخنه کرده بود و معروفها منکر و منکرها معروف شمرده میشد. شرایط به گونهای بود که حتی احتمال اصلاح هم نمیرفت. به راحتی میشد این بهانه را آورد که شرایط زمانه به گونهای است که احتمال اثرگذاری با امر به معروف وجود ندارد؛ لذا از گردنمان ساقط است! اما امام امت ثابت کرد در بدترین و سختترین شرایط هم احتمال اثرگذاری وجود دارد فقط نیاز به اراده و عزم حسینی دارد. ثابت کرد همیشه میشود حسینی بود؛ ولی برای این کار فقط حرفزدن کافی نیست، مرد عمل میخواهد.
نقش بارز مجالس محرم و صفر
انقلاب اسلامی از همین مجالس به ظاهر ساده محرم و صفر نشئت گرفت. امام به مجالس عزاداری جهت سیاسی داد. امام امت، با الهام از عاشورا، روح حماسه و غیرت دینی را در مردم دمید و آنها را به حکومت اسلامی و حاکمیت ارزشهای قرآنی فراخواند. نشانه این امر شعارهایی مانند «رهبر ما خمینی است، نهضت ما حسینی است» میباشد. امام به مردم آموخت نگاه به عاشورا باید از حالت یک حادثه تاسفبار صِرف خارج و تبدیل به نگرشی سیاسی و همراه با درسآموزی گردد. در حقیقت با این نگرش بود که مردم به کلام «کلُّ یومٍ عاشورا و کلُّ أرضٍ کربلا» ایمان آوردند. لذا هرچه بیشتر خون ریخته میشد نهتنها عقیده مردم سست نمیشود، بلکه بر اعتقاد آنها میافزود. امام تاکید داشت روحانیون و خطبا، حد اعلای بهره را از منابر حسینی در ماه محرم و صفر ببرند.لذا امام خمینی(ره) فرمود: «واقعه عظیم عاشورا از سال 61 هجری تا خرداد 61 و از آن زمان تا قیام جهانی بقیه الله ارواحنا لمقدمه الفداء، در هر مقطع انقلابساز است». (صحیفه نور، ج 16، ص 219)
البته این نگرش درسآموز با پیروزی انقلاب متوقف نشد و در جنگ تحمیلی با فهمی عمیقتر و نیروهایی با استقامتتر ادامه یافت. همین تفکر و درک صحیح بود که پس از انقلاب سال 57 نیز در تمام مقاطع سخت و گردنههای دشوار ملت را در مقابل استکبار جهانی مقاوم و بیباک ساخت و امت انقلابی و رهبری انقلاب، تن به سازش ندادند. امام(ره) به این حقیقت اشاره نموده و فرمودند: «انقلاب اسلامی ایران، پرتویی از عاشورا و انقلاب عظیم الهی آن است» (همان؛ ج 18، ص12)
پایداری در راه هدف متعالی
زیباترین جلوههای صبر و پایداری در راه هدف را در واقعه کربلا شاهد هستیم. عاشورا به همه انسانهای آزاده درس تحمل مشکلات و استقامت در مسیر انجام وظیفه و تکلیف را میآموزد. عاشورا آموخت که پیروزی تنها به زندهماندن نیست و میتوان بزرگترین پیروزی تاریخ را با شهادت و اسارت رقم زد. عاشورا به دنیا آموخت حتی تشنگی و تحریم آب، محاصره، هجوم دشمن، کمی یاران و شهادت عزیزان هیچیک نباید خللی در عزم و اراده راستین یک ملت ایجاد نماید. همین آموزه بود که به مادران و پدران شهدای انقلاب و جنگ تحمیلی روحیه مقاومت و ایستادگی میداد. به گونهای که بسیاری از مادران شهدا حتی بر سوگ فرزند خود گریه نکردند تا بگویند شهادت در فرهنگ حسینی پیروزی و افتخار است نه شکست. ملت ما تنها با تبعیت از قیام امام حسین(ع) و با امید به لطف و رحمت الهی بود که تمامی مشکلات را پذیرا شدند و هر سال بر استقامت و صبر و بردباری آنها افزوده شد و با عزمی آهنین در برابر مصائب ایستادگی نمودند و کماکان با همان روحیه در برابر مستکبران عالم سر فرود نیاوردهاند.
عمل به تکلیف در سختترین شرایط
یکی از مهمترین آزمایشهایی که بسیاری از امتها و حتی علما و بزرگان در طول تاریخ در آن نمره قبولی نگرفتند مربوط به زمانهایی است که حق و باطل در هم میآمیزد. شناخت حق سخت میشود. در این دوران اولین وظیفه شناخت حق است و سپس روشنگری در نشاندادن راه حق و باطل به مردم و رسوانمودن انحرافات موجود. امام حسین(ع) میتوانست به توصیه ابن عباس و سایرین با یزید بیعت نکند؛ ولی بهجای کوفه به یمن هم برود. یعنی هم باطل را شناخته باشد و هم دنباله روی باطل نباشد؛ اما امام راه روشنگری را انتخاب نمود. فرمود اگر هیچ ملجا و پناهگاهی در عالم نباشد با همچون یزید بیعت نمیکنم. فرمود قیام میکنم، شهید میشوم، خانوادهام به اسارت در میآیند برای امر به معروف و تبیین راه انحراف. امام حسین(ع) آموخت که سکوت همیشه پسندیده نیست. گاهی فریاد لازم است.
در نهضت و انقلاب ما نیز خیلی از علما بودند که از لحاظ علمی در مرتبه بالایی قرار داشتند؛ ولی نتوانستند کار حسینی کنند. حتی برخی همچون ابن عباس به امام راحل نصیحت مشفقانه میکردند و بهجای همراهی او را از حرکت نهی مینمودند! اما امام(ره) کنج عافیت و درس نجف را رها کرد و سختی قیام مسلحانه و تبعید و اسارت را به جان خرید تا معروف و منکر به جایگاه اصلی خویش بازگردد. امام بهدرستی درک کرد که انقلاب بدون امت کاری از پیش نمیبرد؛ لذا به تربیت نیرو پرداخت و سربازانش را برای سال 57 مهیا نمود. سربازانی که در دوران جنگ تحمیلی به بلوغ کاملتری هم رسیدند.
امروز نیز دنیای اسلام نیاز به علمای عامل و مردمی با استقامت دارد تا همچون گذشته تمام قد در برابر کفر بایستد. دشمن امروز اصل اسلام را نشانه گرفته، اسلامی که با زحمات فراوان پیامبر و ائمه حفظ و به دست ما رسیده است، اسلامی که برنامه زندگی و حکومت دارد. دشمن درک کرده که اگر رایحه اسلام ناب به مشام جهانیان برسد دیگر کاری از پیش نخواهد برد. لذا وظیفه مسلمانان و بهخصوص شیعیان در این دوران بسیار خطیر و مهم خواهد بود و باید با استعانت از قیام حضرت سیدالشهداء(ع) به تکلیف خویش در سختترین شرایط، به بهترین نحو عمل نمود.