نفیسه زارعی- روزی که فیلم عصر جدید چاپلین بر روی صحنه رفت، استاد مسلم طنز سینما تلاش کرد تا با لبخندی تلخ عواقب و تبعات عصرجدید را که با عنوان عصرتکنولوژی و روزگار چرخ دنده شناخته شده بود نشان دهد؛ روزگاری که ولگرد فیلم با آغاز آن مجبور به فرار به سمت ناکجاآباد چاپلینی خود شد.
هرچند ولگرد عصر جدید ، برای فرار از روزگار چرخدنده ها جایی را برای خود پیدا کرد اما برای ما فرزندان این عصر راهی جز ماندن در این روزگا متصور نیست، روزگاری که بیش از هرچیز ما را تا بن دندان تبدیل به ماشین کرده و این اواخر این روند آنقدر شدت پیدا کرد که تا چشم باز کردیم، دیدیم سبک زندگیمان کاملاً متحول شده است.
در این بین زنان جامعه نیز تحت تأثیر ماشینیسم عصر جدید قرار گرفتند و برای اینکه در ماراتن این دوران از سایرین عقب نمانند خانه داری را که اولویت نخست برای یک زن در خانه و اجتماع به حساب می آمد بوسیده و کنار گذاشتند و برای کسب معاش با دلایل گوناگون عازم ادارات ، کارگاه ها و اماکنی مانند آن شدند .زن عصر جدید ناچار است صبح ها مردانه سرکار برود وعصرها با کوله باری از خستگی به خانه بیاید و در این بین نباید فراموش کند که قبل از هرچیز همسر یک مرد و یا حتی مادر کودکی است که باید تمام نبودن هایش را در طول روز تمام و کمال در ساعاتی که در خانه سپری می کند جبران نماید. البته این سبک زندگی در عصر جدید برای زن خسارات وصدمات جبران ناپذیر روحی و جسمی بسیاری را در پی دارد. در یک بخش نسبتاً وسیع در مبحث تربیت فرزندان در طی این روند اختلالات جدی پیش می آید زیرا کودک با دور بودن از مادر و تربیت در محیطی غیر از محیط خانه نظیر مهدهای کودک که می توان آن را ارمغان عصرجدید برای بی نوا فرزندان قرن مدرنیسم نامید، دچار چندگانگی در تربیت شده و از پرورش در دامان مادر که امنیت جدی روانی کودک را تأمین میکند دور می مانند و در چنین شرایطی است که در آینده جامعه ما با نسلی پرتنش مواجه خواهد شد از سوی دیگر حتی ممکن است زنان جوان به دلیل اینکه زمان بسیاری را صرف کار بیرون از منزل می کنند و تنش ها و خستگی های این امر را عامل مهمی برای جلوگیری از داشتن فرزند میدانند و دیگر زمانی را به فرزندآوری ، نگهداری و تربیت او اختصاص ندهند و این نکته ای است که عصر جدید را با نام عصرکهنسالی نسل بشر در اذهان عمومی معرفی کرده است.از سوی دیگر نیز عدم حضور فیزیکی زوجین در کنارهم بار عاطفی خانواده را کم کرده و شاهد خانواده هایی هستیم که زندگی میکنند تا کار کنند و به بیان بهتر از زندگی و کار خود لذت نمیبرند ،در حقیقت محصول عصر جدید خانه هایی است که تنها چراغ هایی روشن و بدون گرما هستند، خانههایی که صاحبان آن به دلیل دور شدن از سبک حقیقی زندگی خود، غرق در افکار و عقاید عصر جدید شده و به استحکامشان ضربه وارد می شود در این نوع زندگی زنان تبدیل به ماشین هایی شده اند که به دلیل مشغله بیرون از منزل، دیگر زمانی را برای رسیدن به امور خانواده ندارند و این در حالتی است که همواره از زن در بحث های تربیتی به عنوان مدیران لایه های پنهان خانه و خانواده یاد می شود و او می تواند با اندکی تعدیل در امور شغلی خود تقریباً با اقتدار و صلابت سابق و با اتکا بر اصل بازگشت به خویشتن علاوه بر تجربه آرامش در محیط خانه،در محیط کار نیز با خیالی آسوده و بدون دغدغه به فعالیت اجتماعی، اقتصادیش ادامه دهداما نکته قابل توجه این است که زنان پتانسیل کاری بسیار خوبی برای کشور هستند و نبود آنها در این عرصه ضربه شدیدی به اقتصاد کشور وارد میکند اما باید برای جلوگیری از وارد شدن آسیب به زنان ناشی از مشاغل نامتناسب با جنسیت آنان و یا ساعات طولانی کار راهکار ارائه گردد تا از این طریق از عوارض عصر جدید در امان بمانیم و بدون فرار از این دنیای مدرن و خزیدن در یک ناکجاآباد چاپلینی از عصر جدید و مواهب آن لذت ببریم.