جناب آقای واعظ موسوی! ابتدا به اهمیت قیام حضرت سیدالشهداء (ع) بپردازید.
سید الشهداء(ع)در سال ۶۱ هجری برای بار دیگر دین جد بزرگوارش را بعد از اینکه با خرافات و اوهام آمیخته شده بود با خون خود و یارانش آبیاری کرد و جان تازهای در جسم اسلام دمید و باعث رشد درختی شد که با زحمات جد و پدر بزرگوار و برادر ارجمندش در شکل گیری آن به اینجا رسیده بود. ائمه معصومین بعد از اباعبدالله (ع) برای معرفی حضرت و عزاداری بر او اهتمام ویژهای قائلند و حضرت را به عنوان چراغ هدایت و کشتی نجات امت میدانند. امام صادق (ع) میفرماید: همه ما کشتی نجاتیم و هرگاه امت به ما پناه ببرند نجات یابند اما کشتی اباعبدالله الحسین اوسع و فراگیرتر از بقیه ما است. او درد دردمندان و حاجت حاجت مندان را روا میدارد.
آیا میتوانیم بگوییم به برکت این قیام تشیع و شیعیان نسبت به خطرات و انحرافات واکسینه شدهاند؟
بله، البته نه بدین معنا که خطری آنها را تهدید نمیکند، بلکه شیعیان به برکت قیام حضرت و عزاداری بر او از یک بیداری و هشیاریای برخوردارند که کمتر انحرافی قدرت نفوذ در بین آنها را مییابد. اینکه میبینید تشیع به عنوان یک مجموعه پیشرو و پیشگام و در عین حال پویا و تلاشگر و دارای پیروانی با اطلاع و با بصیرت است و کمتر انحراف در پیروان آن دیده میشود همه به برکت اباعبدالله و محرم و صفر است که به فرموده امام راحل (ره) با عزاداریهای محرم و صفر به بهانه یاد و نام حضرت سیدالشهداء راه حق و اسلام ناب زنده مانده و مجالس و محافلی که تشکیل میشود همچون کلاسهای درسی است که شیعیان در آنها به تحکیم باورهای دینی خودشان میپردازند و برای 10 ماه باقیمانده سال خود را نسبت به انخرافات و هجومهای فرهنگی واکسینه میکنند. به خاطر برخورداری از برکت خون اباعبدالله است که میبینیم فرقههای انحرافی در تشیع جایی ندارند. اینکه میبینیم تزویر و سلفیگری و وهابیت و داعش و امثال اینها عموماً در بین سایر مذاهب از توفیق ظاهری برخوردار میشوند اما در بین شیعیان نمیتوانند نفوذ نمایند به برکت خون سیدالشهداء و همین مجالس محرم و صفر است.
این پدیده یعنی انحرافات موجود ریشه تاریخی دارد یا به زمان معاصر مرتبط است؟ چطور حاضر به چنین جنایاتی میشوند؟
بدون تردید پدیده تکفیر در دوره معاصر امتداد تکفیر در دورههای گذشته است. چرا که در قرن سوم و چهارم هجری با اقدامات برخی افراطیها خصوصاً افراطیهای حنبلی مذهب تکفیر و صفت کفر دادن به دیگران اوج گرفت، اما از اوایل قرن حاضر این پدیده شدت بیشتری پیدا کرده و علی الخصوص در 10 ساله اخیر به اوج خود رسیده است. این پدیده سایه شوم خودش را روی کشورهای اسلامی و خاورمیانه گسترانیده و به یک پدیده مطرح در روی زمین تبدیل گشته است.
جوانانی که به این گروها میپیوندند از شور و هیجان دوران جوانی برخوردارند و متاسفانه برخی از مدارس دینی اذهان این جوانان احساسی را آکنده از تفکرات افراطی نموده و سینههایشان را مالامال از کینه و نفرت نسبت به دیگر انسانها حتی مسلمانها و به ویژه نفرت نسبت به پیروان اهل بیت عصمت و طهارت میکنند. در کنار این برخی متعصبان سطحی نگر هم که با سیاستمداران جهان پیمانی شیطانی بسته و کرسیها و جایگاههای بلند افتاء و ارشاد را به دست آوردهاند با صدور فتاوای جاهلانه و کورکورانه و برگرفته از گمراهیهای خودشان جان، مال و آبروی دیگران را مباح میشمارند و با صدور فتاوای خلاف دین مردم را نسبت به اساس اسلام بدبین مینمایند و گرایشی که در بین جوانان غربی به دین مترقی اسلام پیدا شده را دچار خدشه و توقف میکنند.
نقش دین و سیاست در پیدایش این نوع انحراف چگونه است؟
اگرچه پدیده تکفیر و سلفیگری در قرون اخیر را نمیتوان مرتبط به رفتارهای برخی به ظاهر دین مداران که به آنها اشاره شد ندانست لکن عامل سیاست به عنوان یک رکن اصلی و بنیادین در این زمان در پیدایش آن موثر است. در این راستا سازمانهای بین المللی صهیونیستی و سازمانهای امنیتی کشورهای استعماری که تحت اشراف لابیهای صهیونیست که با برنامه ریزیهای آنان اداره میشوند از خشونتها و اختلافات مذهبی و اتهام به کفر و بدعت و گمراهی در طول تاریخ مسلمین کمال سوء استفاده را میکنند و از هر وسیلهای برای بزرگنمایی و دامن زدن به تهمتها و افتراها به نفع خود بهره میبرند. افزون بر این، اختلاف مسلمین را با شیوههایی نو تحریک کرده و با استفاده از ماهوارهها و شبکههای اجتماعی و وسایل ارتباط جمعی و رسانههای مختلفی که در اختیار دارند با سیاستهای غلط خود بازتاب داده و موجب پیدایش دیدگاههای خاصی نسبت به اساس اسلام میشوند. همچنین با استفاده از شیوههای تحریک کننده با برنامه ریزیهای دقیقی که انجام میدهند در تلاشند تا به بهانههای مختلف گاهی به بهانه جغرافیایی، گاهی به بهانه گویش و زبان و گاهی به بهانههای مذهبی و اعتقادی میان مسلمانان تفرقه ایجاد و آتش درگیریها را هرچه بیشتر شعله ور نمایند. همه تلاش آنها بر این است که مسلمانها را به یکدیگر مشغول کنند و با کمترین هزینه بیشترین تلفات را هم از نظر جانی و هم از نظر مالی و اقتصادی از مسلمانان بگیرند و با توجه به ایجاد تخاصم بین آنها امنیتی برای خود ایجاد کنند.
اهداف اصلی پشت پرده برای ایجاد چنین انحراف و اختلافی بین مسلمانان و تشکیل گروههای تکفیری چیست؟
من میتوانم مهمترین اهداف سازمانهای صهیونیستی را در ایجاد این اختلافها و جریانهای متخاصم در چهار مطلب خلاصه کنم. اول سیاه نمایی چهره زیبا و پرجاذبه اسلام که در دهههای اخیر انگیزه و تمایل روشنفکران غربی را برای شناخت اصول و ارزشهای والای اسلام و گرایش پیدا کردن به آن افزایش یافته و به عنوان زنگ خطری در غرب و بین جوامع مسیحی و سایر جوامع به صدا در آمده است.
دوم گسترش هرج و مرج و ویرانی و از بین بردن اتحاد و انسجام مردم در کشورهای اسلامی به منظور هموارسازی زمینه تسلط و چپاول ثروتها اعم از فکر جوانان و اندیشمندان و اموال رو و زیر زمین و به دست گرفتن سرنوشت جوامع اسلامی و تغییر حاکمیت بر آنها.
سوم تنگ کردن حلقه محاصره مقاومت اسلامی که در مقابل صهیونیسم و رژیم اشغالگر اسرائیل توانسته مقاومتهای شایستهای را انجام بدهد مخصوصاً مقاومت شیعی در قالب حزب الله لبنان و همچنین برگرفته از این مکتب مبارزه در بقیه ملتها به خصوص در فلسطین و غزه و سوریه و نقاط دیگر که باعث به انزوا کشیده شدن امریکا و شکستهای اخیر آنها شده است. لذا در صدد هستند تا هرچه بیشتر مقاومت اسلامی به انزوا وادار کنند.
چهارم با مشغول کردن مسلمانان به یکدیگر و تحلیل بردن نیروهای آنها امنیتی برای رژیم اشغالگر صهیونیستی ایجاد بکنند تا بتوانند آن را به قدرت منطقه مبدل نمایند تا این رژیم بر منطقه خاورمیانه مسلط شود. تسلط همراه با زمینه سازی برای تثبیت این رژیم غدّار و گسترش دادن آن همراه با حرمت شکنی نسبت به مقدسات همه ادیان و
علی الخصوص مسلمانان و تحقق اهداف شوم دیگری که این رژیم اشغالگر آن را دنبال میکند.
ما امروز چه باید بکنیم؟
اهل بیت مبلغین دین و تحصیل کردگان در حوزههای علمیه و نخبگان مراکز دانشگاهی تشیع وظیفه سنگینی در تبیین اصول و مبانی فکری تکفیریان در پرتو قرآن و روایات را دارند تا در عین حال که به واکسینه کردن جوانها و تشیع میپردازند افکار عمومی جهان را با اسلام ناب آشنا کنند و چهره اسلام را از اندیشه خائنانه و سست تکفیرین مبرا بدارند. وجود فاصله بین این طرز فکر را به بهترین شکل ممکن به جامعه جهانی تبیین نمایند. گروههای تکفیری با عملکردی که در این سالهای اخیر از خود نشان دادند فساد مجسم هستند طوری که مانع شناخت اسلام حقیقی توسط مردم میشوند و با عملکرد غلط و مشوّه جلوه دادن چهره اسلام از گرایش دیگران به اسلام و رو آوردن به اصول و مبانی اسلام جلوگیری میکنند که این بزرگترین تباهی است. امروز دعوت به تشیع و مکتب اهل بیت و نشان دادن شاخصههای اسلام ناب به عنوان بزرگترین امر به معروف و بازداشتن از آنچه تکفیریان به دنبال آن هستند و جنایات بزرگی را در هرجایی مرتکب میشوند بزرگترین نهی از منکر است. منکری که باید از خداوند تبارک و تعالی استمداد جست و به یاری همه نخبگان و دلباختگان مکتب اهل بیت به مبارزه با آن برخاست تا انشاالله و تحت توجهات حضرت حجت و رهبری داهیانه علما و مراجع عالیقدر به خصوص رهبری معظم انقلاب که بزرگترین دغدغه را داشته و همواره مشکلات فرهنگی موجود در داخل و خارج را گوشزد میکنند بتوانیم وجود تکفیریان در همه کشورهای اسلامی را پاک کنیم. باید وظیفه خود را به دقت بشناسیم، بدانیم معروف و منکر امروز چیست و در مسیر امر به معروف گام برداریم. انتظار از پیرو آن حضرت در زمان کنونی حرکت در مسیر آرمانها با تکیه بر تلاش و پشتکار و حرکت پشت سر ولایت فقیه است. امیدوارم همه به انجام وطیفه و مسئولیت خود آشنا باشیم و در هرجا و مسئولیتی بنیاد افکار انحرافی را نمایان کنیم.