اندیشه

صلحی همتراز با قیام اباعبدالله(ع)

اگر امام حسن مقاومت مى کرد، نتیجه نهائیش آن طور که ظواهر تاریخ نشان مى دهد کشته شدن بود، اما کشته شدن امام و خلیفه در مسند خلافت. ولى کشته شدن امام حسین کشته شدن یک نفر معترض بود. این یک تفاوت شرایط زمان امام حسن (ع) بود با شرایط زمان امام حسین (ع).

۱- شیخ صدوق در کتاب علل الشرائع از سدیر روایت میکند که همراه فرزندم نزد امام باقر (ع) بودم که حضرت فرمود: هر که به آن علم و دانشى که پیغمبر خدا نزد حضرت على ابن ابى طالب نهاده معتقد باشد، مؤمن و کسى که منکر آن باشد کافر خواهد بود. بعد از على (ع) امام حسن هم همین مقام را دارد. سدیر به حضرت عرض کرد: امام حسن(ع) چگونه این مقام را دارد در حالی که خلافت را در اختیار معاویه نهاد!؟ حضرت فرمود: سدیر آرام باش! امام مجتبی به وظایف خویش آشناتر بود و اگر چنین نمیکرد سرنوشت بسیار خطرناکی (برای اسلام و مسلمین) پیش میآمد.

۲- باز شیخ صدوق به سند خود از ابى سعید عقیصا در‌‌ همان کتاب چنین روایت میکند که وقتی نزد امام حسن (ع) رفتم به حضرت گفتم: آقای من چرای با اینکه میدانستی بر حق هستی ولی باز با معاویهای که ظالم بود صلح نمودی؟

امام فرمود: اباسعید، آیا من حجت خدای تعالی بر مردم و امام بعد از پدرم بر آنها نیستم؟ گفتم بلی. فرمود: آیا رسول الله (ص) در حق من و برادرم نفرمود: الحسن و الحسین امامان قاما او قعدا؟ (حسنین علیهم السلام هر دو امام هستند، چه قیام کنند و چه بنشینند؟) گفتم: چرا. حضرت فرمود: پس من چه قیام کنم چه سکوت و صلح امام هستم. اباسعید، دلیل صلح من همانی است که رسول الله (ص) را مجاب کرد تا با بنى ضمره و بنى اشجع و مردم مکه در بازگشت از حدیبیه صلح نمایند. آنها به ظاهر قرآن و آیات الهی کفر ورزیدند و معاویه به باطن کتاب خدا؛ ای اباسعید، من امام از سوی پروردگارم و چه در صلح و چه در جنگ نمیتوان بر کاری کردم ایراد گرفت ولو اینکه سرّ آن برای مردم روشن نشود.

حضرت در ادامه افزود: خضر را ندیدی که کشتی را سوراخ نمود، پسری را کشت، دیواری ساخت و موسی (ع) بر او ایراد گفت چون سرّ کار او را نمیدانست، ولی وقتی مطلع شد راضی گشت. شما هم چون سرّ کار مرا نمیدانید معترضید حال آنکه اگر چنین نمیکردم شیعهای روی زمین باقی نمیماند و همه کشته میشدند.

روایت مشابه دیگری نیز در کتاب احتجاج طبرسی در این زمینه نقل شده است.

۳- برکات صلح امام مجتبی (ع) –حتی اگر عدهای ظاهربین نفهمند- به قدری است که قلم را یارای بازگو کردن آن نیست.

صلح شکوهمند تو هرگز نداشته

چیزی کم از قیامت کرب و بلا حسن

صلحت حماسه بود نه سازش که اینچنین

شد سربلند پرچم اسلام راستین

مقام معظم رهبری از جمله علمایی هستند که در زمینه تاریخ اسلام از بصیرت و دانش قابل توجهی برخوردارند. معظم له در خصوص علل و انگیزه‏های صلح امام حسن مجتبی (ع) و دستاوردهای ارزشمند آن می‏فرمایند:

«در باب صلح امام حسن (ع) این مسئله را بارها گفتهایم و در کتاب‏ها نوشتهاند که هر کس، حتی خود امیرالمؤمنین (ع)، هم اگر به جای امام حسن مجتبی (ع) بود و در آن وضع قرار می‏گرفت، ممکن نبود کاری بکند غیر از آن کاری که امام حسن (ع) کرد. هیچ کس نمی‏تواند بگوید که امام حسن (ع)، فلان گوشه کارش سئوال برانگیز است. نه، کار آن بزرگوار، صددرصد بر استدلالِ منطقیِ غیر قابل تخلف منطبق بود... حقیقت را باید همه بفهمند و بدانند که صلح امام مجتبی (ع)‌‌ همان قدر ارزش داشت که شهادت برادر بزرگوارش، امام حسین (ع) ارزش داشت.» (مجموعه رهنمودهای مقام معظم رهبری، جلد چهارم، ص ۸۶-۸۵)

۴- شهید مطهری (ره) درباره تفاوت زمان امام حسن و امام حسین علیهم السلام چنین میگوید:

«یک تفاوت این است که امام حسن در مسند خلافت بود و معاویه هم به عنوان یک حاکم، گو اینکه تا آن وقت خودش را به عنوان خلیفه نمى خواند و به عنوان یک نفر طاغى و معترض در زمان امیرالمؤمنین قیام کرد، به عنوان اینکه من خلافت على را قبول ندارم... به علل خاص تاریخى وضع حکومت امیرالمؤمنین در زمان خودش که امام حسن هم وارث آن وضع حکومت بود، از نظر داخلى به تدریج ضعیفتر مى شود. کشته شدن امام حسن در این وضع یعنى کشته شدن خلیفه مسلمین و شکست مرکز خلافت. مقاومت امام حسن تا سر حد کشته شدن نظیر مقاومت عثمان بود در زمان خودش نه نظیر مقاومت امام حسین(ع). امام حسین وضعش وضع یک معترض بود در مقابل حکومت موجود. اگر کشته مى شد کشته شدنش افتخار آمیز بود، همین طور که افتخار آمیز هم شد. پس امام حسن وضعش از این نظر درست معکوس وضع امام حسین است. حتى امام حسین هم از مثل این جور قضیه احتراز داشت که کسى در جاى پیغمبر و در مسند خلافت پیغمبر کشته شود. ما مى بینیم که امام حسین حاضر نیست که در مکه کشته شود. چرا؟ فرمود: این احترام مکه است که از میان مى رود.

پس اگر امام حسن مقاومت مى کرد، نتیجه نهائیش آن طور که ظواهر تاریخ نشان مى دهد کشته شدن بود، اما کشته شدن امام و خلیفه در مسند خلافت. ولى کشته شدن امام حسین کشته شدن یک نفر معترض بود. این یک تفاوت شرایط زمان امام حسن (ع) بود با شرایط زمان امام حسین (ع). (تاریخ اسلام در آثار شهید مطهرى، جلد دو)

https://shoma-weekly.ir/4ZcXVY