اقتصاد

شعار سال تبلور الگوی اقتصادی دولت – ملت است

با توجه به اینکه "دولت ، ملت ، همدلی و همزبانی"در سال 94 به عنوان شعار سال مطرح شده واقعیت این است که مجموعه اقتضائات امروز جمهوری اسلامی ایران در روابط خارجی و شرایطی که در مسائل داخلی ، در اهداف بلند مدت، درآرمانهایی که در حوزه انقلابی و آرمانهایی که برای توسعه و پیشرفت در رفاه مردممان داریم برای رسیدن به اهداف چشم اندازمان یکی از ضرورتهای قطعی و ضروری همین عناوین و مفاهیمی است که از این شعار برمی آید.
عضو ارشد حزب موتلفه اسلامی در خصوص نامگذاری و شعار امسال از جانب رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله العالی ) به بیان نظرات خود در رادیو گفت و گو پرداخت.

در شعار " دولت، ملت، همدلی و همزبانی" 4 واژه داریم و ارتباط این 4 واژه با هم نکته ای است که ریشه و فلسفه شعار سال را می تواند تبیین کند . واقعیت این است که رابطه دولت و ملت ( صحبت ما در حوزه اقتصاد است) یک رابطه کاملاً تنگاتنگ است و سالیان دراز از اول انقلاب، چگونگی رابطه دولت و ملت در حوزه اقتصاد، حوزه بحث و نظر و تصمیمات مختلف بوده است و ما در این رابطه، هزینه ها و فایده های فراوانی داده ایم .

اختلاف نظرهای چگونگی اداره اقتصاد به دست دولت و به دست مردم مدیریت شده و دیدگاه های سوسیالیستی ، دیدگاه های اقتصاد آزاد و دیدگاه های مختلف ظرف 30 سال گذشته در این حوزه که " وضعیت اقتصاد و رابطه اقتصاد بین دولت و ملت" چگونه باید باشد و بحث های مختلف که جدای از حوزه های اقتصاد حتی به حوزه های سیاسی، اجتماعی و بعضاً حتی فرهنگی کشیده شده است.

اینکه ما درباره دو واژه ( دولت و ملت) بحث می کنیم به نسخه ای بعد از 30 سال رسیده ایم و آن نسخه، اقتصاد مقاومتی است. در اقتصاد مقاومتی یک قسمت مربوط به رابطه دولت و ملت است. رابطه دولت و ملت یک رابطه حاکمیتی است یعنی دولت باید وظایف حاکمیتی را اجرا کند نه دولت مداخله گر و عاملیت اجرایی باشد یعنی دولت حاکمیتی چهار وظیفه دارد ( سیاستگذاری، هدایت، نظارت و پشتیبانی ).

اقتصاد ما اقتصاد دولت ـ ملت است . یعنی ترکیبی است از دولت و ملت منتها جایگاه دولت، جایگاه حاکمیتی است یعنی فقط سیاستگذاری ، هدایت ، نظارت و پشتیبانی می کند. جایگاه ملت اجرای سیاست ها و حضور در عملیات اجرایی اقتصاد است .

شعار سال الان این است که دولت و ملت براساس این نسخه یعنی دولت حاکمیتی و اجرا در دست بخش خصوصی و بخش مردم باشد، و این عنوان هزینه های بسیار بالایی برده است تا ما به اینجا رسیده ایم.

اقتصاد ما ، اقتصاد دولت ـ ملت است . یک ترکیبی از دولت و ملت و این نتیجه 30 سال هزینه و فایده است و خوشبختانه آخرین نظریات مدیریتی در حوزه اقتصاد در سطح جهانی هم به همین نتیجه رسیده اند یعنی آن اقتصادی موفق است که از تمام مکاتب و نظریه ها و تئوری ها که ترکیبی از دولت و ملت در اداره امور اقتصاد و برنامه ریزی اقتصاد است شکل بگیرد.

" اما در مورد همدلی و همزبانی"

وقتی همدلی بین دولت و ملت باشد این یک موفقیت برای ملت در حوزه اقتصاد محسوب می شود و همدلی بین فعالین اقتصادی، سیاستگذاران، کار آفرینان،رابطه بین مردم و روابط حاکم بین فعالین اقتصادی، سیاستگذاران و تصمیم سازان باید براساس همدلی باشد یعنی دلشان نسبت به موضوع اقتصاد یکسان باشد. و این همدلی وقتی شکل می گیرد که بینش ما به اقتصاد یکسان باشد .

و امروز به مدلی رسیده ایم که عملیاتش در اقتصاد مقاومتی جواب می دهد یعنی بینشی بر مبنای نسخه اقتصاد مقاومتی ـ همدلی است. پس اولین پایش این است که باید بینش یکسان داشته باشیم و دومی این است که باید هم هدف باشیم.

دولت، ملت و فعالین اقتصادی در رابطه با اهداف اقتصادی، اهداف اجرایی، اهداف سیاستگذاری باید اولویت ها، جایگاه ها و وزن ها و مجموعه آن چیزی که در برنامه ریزی اقتصادی به عنوان سازمان دهی اقتصادی لازم است را در نظر داشته باشند و اگر اهداف مشترک نباشد نمی توانیم همدل باشیم و برای همدلی، هم هدفی لازم است . در اولویت بندی و نهایتاً وزن دهی و جایگاه مسائل مختلف اقتصادی هم باید اهداف مشترک داشته باشیم تا بتوانیم به همدلی برسیم.

نکته سوم اعتماد به همدیگر است اگر دولت و ملت به همدیگر اعتماد نداشته باشند اگر فعالین اقتصادی و بازیگران صحنه اقتصاد که می خواهند با هم تعامل کنند به هم اعتماد نداشته باشند حتماً همدلی امکان پذیر نیست پس یکی از شرایط همدلی داشتن اعتماد به همدیگر است . اعتماد ملت به دولت که زوایای مختلفی هم دارد. اعتماد به توانایی دولت ، به صحت عمل دولت ، به تک تک مسئولین مربوطه ، به راهشان، به سیاست هایشان، به گفتارشان، به کردارشان، و بالعکس اعتماد دولت ، وزراء و مسئولین مربوطه نسبت به بخش خصوصی و مردم باشد . 1) اعتماد به اینکه اینها هم جهت هستند با اهداف و سیاست های کلی دولت و 2 ) اعتماد داشته باشند که بخش خصوصی از عهده کار برمی آید.

اگر یک پروژه ،یا مسئولیت، یا وظیفه اقتصادی را به بخش خصوصی واگذار کنیم باید بدانیم که بخش خصوصی این را به نتیجه می رساند و بلکه بهتر هم به نتیجه می رساند.

باید اعتماد به نگاه ملی در بخش خصوصی وجود داشته باشد چون هر فعالیت اقتصادی یک بخش از آن مربوط به خود آن بنگاه است و به خود آن فردی که فعالیت اقتصادی می کند و یک قسمت عمده اش هماهنگی با کل اقتصاد است یعنی اثرش در اقتصاد ملی چگونه است؟ در رشد و توسعه اقتصاد ملی چه نقشی دارد؟

در حوزه های مختلف باید دولت به بخش خصوصی اعتماد کند ، بخش خصوصی هم باید به دولت اعتماد کند ، به سیاست ها، به ثبات اقتصادی ، به ثبات تعهدات یعنی بخش خصوصی وقتی یک قراری را با دولت می بندد باید مطمئن باشد که بعد از مدتی این مقررات ، سیاست ها ، آئین نامه ها ، دستور العمل ها ، برخوردها عوض نمی شود. چون وقتی یک پروژه شروع می شود و یک واحد تولیدی را می خواهند ایجاد کنند و یک آجری که می گذارند تازه 4 سال دیگر از اینجا محصول بیرون می آید و اگر ظرف این 4 سال ، دولت مقررات، سیاست ها، برنامه ها و بینشش را عوض کند تمام هستی بخش خصوصی، آن که طرف دولت است کاملاً از بین می رود یا اگر در این تعامل به اختلافاتی بر بخورند باید به گونه ای باشد که بخش خصوصی احساس کند که برخوردی که با آن می شود برخورد منصفانه، عقلایی، قانونی و حقوقی است.

اگر اعتماد بین بخش خصوصی و بخش دولتی نباشد این همدلی ایجاد نخواهد شد. اعتماد بین ارکان مثلاً نظام بانکی با فعالین اقتصادی ، اعتماد بین مقررات گمرکی و گمرکات و فعالین اقتصادی ، اعتماد بین بروکراسی اداری و مجموعه سیاست ها بین تصمیم سازان و تصمیم گیران.

اینکه همه در یک باشگاه توپ می زنیم احتیاج به یک همدلی همه جانبه دارد که یکی از عواملش اعتماد است.

به بحث "همزبانی" می رسیم :

همزبانی یعنی آنچه که در زبان به عنوان ، زبان اقتصادی مطرح می شود یکسان بیان شود. یعنی آنچه که دولت، نهادهای دولتی ، سیاستگذاران دولتی، فعالین اقتصادی، نهادهای اقتصادی ( مثل اتاق های بازرگانی )، نهادهای مربوط به بخش خصوصی ، تشکل ها و گمرک، مالیات ، بیمه، مجلس ، دولت ، سیاست های خارجی و داخلی و همه و همه همزبان باشند یعنی بیانشان یکسان باشد.

هم دولت و هم اعضای دولت باید یکسان حرف بزنند و همه مردم هم همان حرف را بزنند اگر بخواهیم همدل باشیم، این همزبانی لازمه آن همدلی است. یعنی همزبانی آثار و نتیجه همدلی است که در بیان، مطرح می شود. همزبانی اگر نباشد در عمل باعث تفرقه خواهد شد . باعث عدم تصمیم گیری ، نگرانی، تلاطم در حوزه های اقتصاد خواهد شد. زبان ها باید یکسان باشد منتها ممکن است که با ادبیات و با گونه های مختلف بیان شود ولی زبانها باید یکسان باشد.

اگر بیان یکسان نباشد در عمل باز به مشکل بر می خوریم و این همزبانی نیروها را مضاعف می کند و جلوی اتلاف سرمایه و توان و وقت را می گیرد و راندمانمان بالا می رود، تصمیم گیری هایمان سریع می شود و برخورد بیرونی مان با یکدیگر یکسان می شود .

سیاست خارجی ما باید هماهنگ و هم جهت و همزبان با سیاست داخلی اقتصادی ما باشد یعنی به گونه ای نباشد که در حوزه اقتصاد، روابط مان را توسعه دهیم ولی سیاست های خارجی مان برعکس این موضوع حرکت کند. یعنی در حوزه همزبانی و همدلی اقتصادی بین سیاست های خارجی و داخلی این گونه باشد که چگونگی استفاده از اهرم های سیاسی در جهت اهداف اقتصادی و بالعکس چگونگی استفاده از اهرم های اقتصادی در جهت اهداف سیاسی باشد.

یعنی این دو باید پشتیبان همدیگر باشند اگر قرار است یک مذاکره کننده ما در حوزه سیاسی بحث کند باید حوزه اقتصادی دقیقاً پشتیبان و هم جهت با او باشد و بالعکس اگر قرار است که فعالین اقتصادی در یک بازار، توسعه صادرات بدهند و حضور بیشتری داشته باشند مجموعه علل و عوامل سیاست خارجی باید همراه او باشند. در هر صورت همزبانی و هم جهتی لازمه توسعه و پیشرفت است.

با توجه به اینکه "دولت ، ملت ، همدلی و همزبانی"در سال 94 به عنوان شعار سال مطرح شده واقعیت این است که مجموعه اقتضائات امروز جمهوری اسلامی ایران در روابط خارجی و شرایطی که در مسائل داخلی ، در اهداف بلند مدت، درآرمانهایی که در حوزه انقلابی و آرمانهایی که برای توسعه و پیشرفت در رفاه مردممان داریم برای رسیدن به اهداف چشم اندازمان یکی از ضرورتهای قطعی و ضروری همین عناوین و مفاهیمی است که از این شعار برمی آید.

مسائلی که در حوزه اقتصاد داریم مقداری مربوط به روابط خارجی در دیپلماسی اقتصادی است که مربوط به حوزه خارجی است و موضوعات و مواردی در حوزه داخلی و مسائل مربوط به داخل کشور.

بعضی از مصادیق مربوط به تولید است اگر بخواهیم به اهداف اقتصادی برسیم، اگر بخواهیم تمام آرزوهایی را که در حوزه های اقتصادی برای خودمان برنامه گذاشته ایم و چشم انداز اقتصادی که بیان کرده ایم که به 8% رشد برسیم و در منطقه اول شویم و سطح رفاه و تولید و پیشرفت کیفیت کالا و جایگاهمان در تجارت جهانی و حوزه های علمی و فن آوری و مجموع شاخص های اقتصادی که بخواهیم به آنها برسیم با شعار سال 94 باید نگاه ویژه ای به آن داشت که آن نگاه ویژه باید یک نسخه نهایی باشد که همه برای آن اتفاق نظر نهایی داریم.

باید اقتصاد ما "درون زای برون نگر" باشد ، یعنی در رابطه با مسائل اقتصادی نمی شود از روابط جهانی استفاده نکنیم .

جنس اقتصاد با تعامل منطقه ای و جهانی شکل می گیرد. یعنی باید مجموعه روابط اقتصادی ما براساس حضور در بازارهای جهانی باشد.

یکی از مشکلاتی که داریم سهم ما از تجارت جهانی است که براساس جمعیت و اقتضائات باید 1% از تجارت را داشته باشیم که الان در حد سیصد هزارم درصد هستیم که مفهومش این است از مجموعه پتانسیل مان استفاده نمی کنیم . ما نسبت به رقبای خودمان فرضاً نسبت به ترکیه، مالزی، اندونزی و کشورهای آسیایی قطعاً بالقوه هایمان از نظر نیروی انسانی جوان تحصیل کرده ، که لازمه هر توسعه اقتصادی است بالاتر است .

از نظر منابع طبیعی تقریباً جدول مندلیوف را داریم . از نظر انرژی که یکی از مسائل اساسی رشد توسعه اقتصادی امروز جهان است در حوزه نفت و گاز در صدر هستیم و در موقعیت ژئوپلیتیک با 19 کشور همسایه هستیم . مجموعه اقتضائات و توان بالقوه ما از رقبایمان بالاتر است ولی جایگاهمان در صنعت و تجارت جهانی در حداقل است. اگر از فن آوری ها و از تکنولوژی روز و بازارهای اطراف که در حال رشد هم هستند استفاده نکنیم عقل اقتصادی حُکم نمی کند.

یکی از عناوین در حوزه اقتصاد "درون زای برون نگر" با توجه به پتانسیل و توانایی ها، قدرت تولید و برنامه ریزی، قدرت سامان دهی درونی خودمان ولی با نگاه بیرونی است .

با واردات به گونه ای برخورد کنیم که واردات برای تولید در جهت صادرات باشد اگر اینگونه نگاه کنیم مفهومش این است که با واردات مشکل نداریم و واردات کالایی را انجام دهیم که مربوط به تولید باشد نه کالای مصرفی صرف، تولید هم در جهت صادرات باشد یعنی کیفیت تولید ، مدل تولید، قیمت تمام شده همه با مدل و استانداردهای جهانی باشد و نتیجه این نگاه اشتغال به همراه خواهد داشت و توسعه اقتصادی و رسیدن به اهداف چشم انداز خواهد بود .

گفتیم یک بحث ، بحث تولید است . یعنی ما باید تولیدی، تولید کنیم که صادرات محور باشد یعنی کیفیت تولید ، قیمت تولید و خدمات بعد از فروش قابل رقابت با بازارهای جهانی باشد ، مشارکت و حضور در بازارها باید ممکن و عملی باشد و این امکان پذیر نیست مگر اینکه با صاحبان بازارهای دنیا شریک شویم.

بنابراین اگر بخواهیم برویم و در بازارهای جهانی حضور پیدا کنیم تولیدمان باید با استاندارد و اقتضائات رقبای ما در بازارها همگن باشد اگر این طور شد اتفاقاً چند مشکل دیگر در بازار خودمان حل می شود. الان یکی از مشکلات اساسی کشور بحث قاچاق است و با زور نمی شود جلوی قاچاق را گرفت و دلیلش این است که ما با 15 کشور همسایه هستیم و حدود دو هزار کیلومتر مرز آبی داریم .

راه حل این است که باید کیفیت تولید و قدرت رقابتی را بالا ببریم که مصرف کننده داخلی واقعاً ببیند که کیفیت خدمات بهتر و حداقل، هم سطح خارجی است البته باید عرق ملی و عرق دینی را هم در نظر گرفت. تولید کنندگان ما هم باید حواسشان به کیفیت تولید باشد.

در مورد مسائل تولید یکسری مسائل ریشه ای داریم که یکی از آن مسائل، روابط فعالین اقتصادی به ویژه بخش تولید با نظام پولی و بانکی کشور است.

نکته دیگر که در مورد تولید لازم داریم تا همدلی و همزبانی همراه شود فضای کسب و کار است . واقعیت این است که یکی از مشکلاتی که در حوزه اقتصاد داریم و فضایی که بخش تولید به ویژه دارد کار می کند در مقایسه با رقبا ، ما خیلی اختلاف داریم .

اگر می خواهیم همدل و همزبان باشیم مجموعه قوا ، فعالین اقتصادی ، بروکراسی ، همه و همه باید برای پایین آوردن درجه فضای کسب و کار ( که ما ردیف 136 در جهان را در میان 180 کشور دنیا داریم ) تلاش کنند و باید به سوی درجه ای دو رقمی و 20-15 شویم.

نکته دیگری که در همدلی و همزبانی در بخش تولید و صنعت لازم است انضباط است . انضباط اگر در حوزه اقتصاد، انضباط دولت ، انضباط ملت ، انضباط فعالین و ... نباشد و اگر مجموعه اینها به شکل همدل و همزبان برخورد نکنند باز شعار سال اتفاق نخواهد افتاد. ما اگر می خواهیم که در این حوزه هم موفق باشیم توجه به تولید یکی از ضرورتهاست .

در حوزه اقتصاد ما باید با دو عامل یعنی "دو دستی" نگاه کنیم. یک عامل ، عامل واقعیت های اقتصادی است یعنی مسائل اقتصادی یکسری روابط اقتصادی دارد که اینها پایه های علمی برای اقتصاد در سطح جهانی دارد ، هزاران دانشگاه است ، میلیون ها مقاله است که روابط حاکم در حوزه های مختلف اقتصادی چگونه باید باشد.

یکسری واقعیتهای بومی در هر کشور وجود دارد که در اقتصاد ایران می توان به واقعیت جغرافیایی ، فرهنگی ، سابقه تاریخی و ... اشاره کرد.

یعنی اگر می خواهیم اقتصاد را سامان دهیم باید حتماً واقعیت های مدیریتی ، علمی ، سازماندهی، روابط اقتصادی را ملاحظه کنیم و دیمی نمی شود اقتصاد را هدایت و اجرا کرد. باید واقعیتهایش را براساس اصول علمی و واقعی مورد توجه قرار دهیم که این عام است یعنی هر کسی که می خواهد هر جای دیگری این کار را انجام دهدباید واقعیتهای اقتصادی بومی آنجا را در نظر بگیرد.

اقتصاد ما یک نکته دیگر دارد که اقتصاد ما سکولار نیست بلکه آرمانگرا است . ما هر کار اقتصادی که می خواهیم انجام دهیم باید توجه کنیم که آرمانهایمان هم باید در آن اقتصاد حضور داشته باشد.

اقتصاد ایران با آرمانهای ایران عجین است و اگر سیاستگذار ، برنامه ریز ، فعال اقتصادی متوجه این نکته نباشد که اگر قرار است برنامه ای ، کاری ، فعالیتی در اقتصاد ایران شکل بگیرد باید هر دو بال را در نظر بگیرد.

یکی از مباحثی که در اقتصاد وجود دارد"توسعه" است. برای پیشرفت و توسعه کشور مدل های مختلفی است و ما هم این را قبول داریم منتها در رابطه با توسعه می گوئیم که توسعه را می خواهیم ولی توسعه را با عدالت اجتماعی می خواهیم .

از خصوصیات همدلی و همزبانی این است که ملت، دولت، برنامه ریز ، تصمیم ساز و تصمیم گیر بداند که هر کاری می خواهد انجام دهد باید " دو باله " باشد ؛ واقعیت نگر آرمان گرا .

از مسائل جاری که داریم و در رابطه با همدلی و همزبانی و شعار سال لازم است به چند نکته توجه کنیم 1) ثبات اقتصادی 2) عدالت اجتماعی 3) انضباط اقتصادی

که همه این روش های جاری بدون یک عزم ملی امکان پذیر نیست ، یعنی اگر می خواهیم همدل و همزبان باشیم باید یک عزم ملی داشته باشیم.

نکته آخر هم مسئله الگوی مصرف است یعنی چگونگی الگوی مصرف که باید نقطه بهینه باشد و منظور از الگوی مصرف ریاضت نیست ، منظور سختگیری نیست بلکه عُقلایی زندگی کردن است یعنی خرج و برج که هردو، دو عنوان هستند که خرج ضروری است و باید قطعاً به آن رسید ولی برج اتلاف سرمایه و تبذیراست.

مجموعه صحبت ها این است که اصل ضرورت اقتضایی زمانی و مکانی ما امروز در حوزه اقتصاد، در بحث رابطه دولت و ملت ، همدلی و همزبانی همراه با الزاماتش با توجه به اقتضائات داخلی، خارجی و آرزوها و آرمان های تاریخی و انقلابی و ملی ایرانی مان است .

https://shoma-weekly.ir/Eu5gml