آیا واقعا تربیت فرزند دختر چه در عرف و چه در شرع مقدس متفاوتتر از پسران است؟
باید در مقدمه بگویم که انسان بهدلیل انسان بودنش حقوقی دارد و تربیت یکی از این حقوق یا مهمترین آنها است که پدران و مادران موظف به ادای این حق بهصورت بسیار نیکو هستند؛ به عبارت دقیقتر ذات انسان که ذاتی شریف و برگرفته از ذات اقدس الهی است باعث شده تا والدین موظف به تربیب نیکو شوند حضرت امام سجاد(ع) در این مورد میفرمایند: «حق فرزندت بر تو این است که بدانی او از وجود تو است. موظفی، فرزندت را با آداب و اخلاق پسندیده پرورش دهی، در طاعت و بندگی خداوند راهنماییاش کنی و در رفتارت در تربیت فرزندت توجه کنی.» بنابراین باید بگوییم اگر تربیت حقی برای انسانیت به حساب میآید ادای آن برای دختر ضروریتر است؛ زیرا طبق قاعدهای بسیار منطقی اگر زن بهدرستی تربیت شود مرد هم در دامان او تربیت خواهد شد و تربیت صحیح زن باعث اصلاح جامعه میشود از همین رواست که در روایات اسلامی در توصیه به تربیت دختران احادیث بسیاری موجود است،.
به طور مثال پیامبر اسلام(ص) میفرمایند: «کسی که دختری دارد باید او را به بهترین نحو تربیت کند و غذای خوب و شایسته برایش فراهم کند و نعمتهایی که خداوند بر او ارزانی داشته را بر دخترش گوارا دارد و از او دریغ نورزد که چنین پدری در روز قیامت از آتش دوزخ نجات خواهد یافت.»
با این اوصاف در کدام دوره از زندگی دختران پایههای تربیتی و شخصیتی او شکل میگیرد؟
به صورت کلی باید گفت که مرحله اول زندگی یک زن که از تولد تا هفت سالگی بوده بسیار حساس و تعیینکننده است؛ زیرا عمدهترین مراحل رشدی جسمانی و شخصیتی دختر در این دوره بنا میشود و روانشناسان هم بر این باورند که اساس و شالوده شخصیت فرد تا سه سالگی ریخته میشود، این سه سال در زندگی یک زن مهم است؛ زیرا دورههای دیگر زندگی تا حدود زیادی از این دوره تاثیر میپذیرد به همین علت یکی از اهداف مهم تربیتی دختران در این دوره توجه والدین به رشد جسمانی آنها است، سفارش موکد اسلام به تغذیه نوزاد از شیر مادر و نقشی که تغذیه از شیر مادر در سلامت جسمانی کودک دارد، حاکی از این موضوع است و توجه قرآن به این مسئله نیز در همین جا روشن میشود، ضمن اینکه در تمام فرهنگها زن بهعنوان مولد نسل به حساب میآید. توجه به سلامت جسمی او باعث میشود تا جامعه در آینده سالم بماند. سپس در مراحل بعدی زندگی باتوجه به ویژگی ذاتی و فیزیکی دختر باید نکات تربیتی دیگری مدنظر قرار داده شود نکاتی که در روایات متعدد بهصورت مستقیم در رابطه با تربیت دختران آمده است.
چرا این به اصطلاح تبعیض مثبت تربیتی نسبتبه دختران در اسلام وجود دارد؟
برای جلوگیری از هرگونه کج فهمی باید از تعبیر کرامت و شرافتدادن خدا به دختر به جای تبعیض مثبت استفاده کنیم این تفاوت در شیوه برخورد با دختران توسط والدین، به سبب توجهدادن به این مسئله مهم است که دختران چون در آینده قرار است نقش مادری و همسری را بردوش بکشند باید با دو اصل همدلی و هم احساسی از کودکی آشنا و عجین شوند تا در زمان آینده و پس از طی مراحل رشد بتوانند با فرزندان خود همدلی و هم احساسی کنند. این موضوع تاجایی اهمیت دارد که در روایات متعدد، توجه والدین را به این مسئله جلب کرده که باید با دختران با عطوفت و مهربانی بیشتری برخورد شود، امام رضا(ع) از قول پیامبر اکرم(ص) نقل میکنند که خداوند متعال نسبتبه دختران مهربانتر از پسران است، این موضوع نشان از توجه پیامبر به تربیت دختر که برابر با تربیت یک جامعه با اتکا به نقش مادری و همسری است، دارد.
با این وجود آیا میتوان به این موضوع که تربیت دختر سختتر از پسر است پاسخ داد؟
در روایات ما شاهد مواردی نظیر این هستیم که میگوید هرکس دختری را خوب تربیت کند خدا به پاداش این تربیت به پدر و مادرش بهشت را ارزانی میکند. معنای روایاتی از این دست این است که دختر به ذات خود حساس و تاثیرگذار است، بر همین اساس تربیتش اهمیت بیشتری دارد؛ البته باید بگویم اجر تربیتی دختر هم نزد والدین با پسر متفاوت است مثلا اگر خانوادهای، یک پسر و یک دختر داشته باشد و هر دو را یکسان و مطابق نیازشان تربیت کند مطابق روایات، ثواب تربیت دختر بیشتر است، این بهدلیل شدت اهمیت تربیتی اوست.
شما علت اصلی سختی تربیت دختر را در چه میبینید؟
اینکه میگوییم تربیت سختتر است یا ارزش بیشتری دارد یا باید توجه بیشتری به آن داشته باشیم به دلیل این است که محدودیت، مصونیت و آسیبپذیری دختران درمقایسهبا با پسرها فرق میکند. فرض کنید هنگامی که دختری در جامعه حضور پیدا میکند، به محدودیت و مصونیتهایی نیاز دارد که به همین دلیل نیاز به دانستنیها و مهارت تخصصی دارد و این موضوع تربیتی خاصی میطلبد.
تربیتی که با تمام آنچه غرب درپی تزریق آن بوده متفاوت است؛ زیرا در دیدگاه ما جنس زن ریحانه است، نه قهرمان. طبیعتا تربیت یک گل که لطیف و شکننده و درعین حال زیبا و متین است با تربیت یک قهرمان که باید برای میدان رزم آموزش دیده و آماده شود، متفاوت است؛ بنابراین اینکه در روایات زن و دختر را ریحانه مینامند بهمعنی داشتن ضعف نیست؛ بلکه این موضوع امتیازی برای دختر محسوب میشود. اینها همه حکایت از این میکند که دختران نیاز به تربیت خاصی دارند که آنها را برای پذیرش نقش مهم مادری مهیا میکند. نقشی که پذیرش آن توسط او متعاقبا برایش مقامی بالاتر به همراه میآورد و بهشت را زیر قدمهای او میگذارد.
در پایان، نقش مادران در این فرایند دشوار اما شیرین تربیتی چیست؟
این موضوع یعنی بررسی نقش مادر در تربیت دختران ابعاد گستردهای دارد که در این مجال نمیگنجد؛ اما به اعتقاد من بهدلیل اینکه ارتباط جسمی و روحی و روانی دختر با مادر بیشتر و عمیقتر است، دختر نمیتواند خود را جدای از مادر بداند و زندگی بدون مادر برای او مشکلات روحی و روانی به بار میآورد. مادر محرم اسرار دختر است و چون بلوغ او زودتر از پسران است به ناچار نیاز ضروری به همدلی و صمیمیت با مادر دارد و از نظر محیطی هم ارتباط دختر با مادر بیشتر از پدر است. به همین جهت در پرورش روانی دختران باید در آنها مصونیتی را ایجاد کرد تا در برابر نابسامانیها، مظاهر ضد ارزش، انحرافات موجود و بحرانهای اجتماعی، شخصیت و هویت خود را از دست ندهند.