خطبه گرانبهای فدک حاوی دروس ارزشمند و فوق العاده ای است که متأسفانه کمتر مورد توجه شیعیان قرار گرفته است. هرکدام از فرازهای این خطبه سرفصل کتابی قطور در حوزه معرفت و اندیشه اسلامی است. هرچند تمامی فرازهای آن از ارزش و اعتبار فراوانی برخوردار است لکن شاید بتوان ادعا کرد بیت الغزل جملات خطبه حضرت زهرا (س) آنجایی است که به مسئله عدل و اطاعت از اهل بیت و مسئله امامت اشاره می نمایند.حضرت فرمودند: «... وَ الْعَدْلَ تَنْسِیقا لِلْقُلُوبِ، وَ طَاعَتَنَا نِظَاما لِلْمِلَّهِ، وَ إِمَامَتَنَا أَمَانا مِنَ الْفُرْقَه.» (1) می فرمایند: «خدای متعال امر به عدل فرموده تا بین دل ها هماهنگی به وجود آید و اطاعت ما اهل بیت باعث انتظام ملت قرار داده شده است.» حضرت زهرا (س) در این بیان موجز و شیوا به سه موضوع مهم و اثرگذار در ایجاد وحدت در جامعه اشاره می نمایند که در صورت وجود آنها به صورت سلسله مراتب، وحدت و آرامش در جامعه تثبیت خواهد شد. سه موضوعی که مستقیما با جامعه سر و کار دارد.
عامل پیوند دلها
حکمت الهی بر این قرار گرفته که انسانها بر خلاف بعضی حیوانات (که فقط با جفت خود زندگی می کنند) زندگی و حیات مشترک و اجتماعی و در ارتباط با هم داشته باشند. از طرف دیگر انسانها بدون زندگی اجتماعی به کمال نخواهند رسید. در این حیات مشترک گاهی خواست افراد مختلف با هم تزاحم پیدا می کند تا جایی که حتی بعضا به جنگ و خونریزی کشیده می شود. البته در منابع دینی تصریح شد که سرانجام، انسان به جایی سفر خواهد کرد که در آنجا عوامل اجتماعی نقشی ندارد. لذا در قرآن می فرماید: «همگى روز رستاخیز، تک و تنها حاضر
مى شوند.» (2) یا می فرماید: «فَلَا أَنسَابَ بَیْنَهُمْ» (3) البته به یک معنا در آن دنیا نیز به لحاظ مراتب ایمانی مردم با هم انس خواهند داشت.حال برای اینکه اجتماع مورد اشاره تشکیل شود و به عبارتی وحدت در جامعه برقرار شود شرط نخست عدم دشمنی با یکدیگر است. باید روحیه ظلم و زورگویی در بین بشر از بین برود و هرکسی به حق خودش راضی باشد. هرچند ایده آل این است که در کنار اینها ایثار و کمک به همنوع هم در میان بشر رواج پیدا کند. این رضایت به حق خویش و ایثار در واقع همان رضایت به برقراری عدالت است. عدالت نیز بستر اصلی وحدت در اجتماع است. پس علت اینکه حضرت زهرا (س) ابتدا روی عدل تکیه می کنند این مسئله است. فرمودند:«وَ الْعَدْلَ تَنْسِیقا لِلْقُلُوبِ.» تنسیق یعنی ایجاد هماهنگی و جلوگیری از تنش و از هم پاشیدگی. اولین شرط تشکیل یک جامعه مطلوب این است که افراد آن جامعه نگران ظلم و تجاوز دیگران نباشند.
تشکیل نظام ارزشی واحد
شرط دوم ایجاد وحدت در جامعه چیست؟ آیا شرط عدالت و عدم تجاوز کافی است؟ خیر، ممکن است ظلم و زورگویی نباشد ولی افراد در تشخیص خوب و بد امور گوناگون با هم اختلاف فکری پیدا کنند. ظلم نیست ولی اختلاف فکری و سلیقه ای و روشی وجود داشته باشد. اگر این اختلاف ها برطرف نشود ارتباط نزدیک و مناسبی بین مردم اجتماع حاصل نخواهد شد. لذا بایستی یک قانون واحدی بر جامعه حاکم باشد. اگر یک جامعه به قانون واحد و مشترک پایبند شدند از آن تعبیر به «ملت» می شود. اگر ملت ها یا همان روش های زندگی و نظام های ارزشی حاکم بر جوامع متفاوت بود جامعه واحد و متحد شکل نخواهد گرفت.
این دو عامل در حقیقت مقدمه ای برای عامل سوم و نهایی یعنی موضوع اجرای قانون فوق و مدیریت جامعه است. پس با وجود عدالت و عدم ظلم، قانون واحد و مدیریت و اجرای آن می توانیم جامعه معقولی داشته باشیم که افراد آن از یکدیگر هم برای زندگی دنیا و هم برای سعادت ابدی استفاده خواهند کرد. حضرت صدیقه طاهره (س) ابتدا به شرط اول یعنی عدالت را بیان فرمودند که اصلی عقلایی است و هیچ مکتب اخلاقی و هیچ انسان سالم و عاقلی با آن مخالف نیست. حتی افراد ظالم نیز اصل عدالت را می پذیرند. به قدری این قانون کلی و عام شمول است که آن را کلی ترین قاعده عقلی و عملی می دانند. سپس به اصل وجود قانون واحد اشاره می نمایند و مسئله سوم مدیریت جامعه است. وجود مدیریت واحد که جامعه را به سمت صحیح سوق دهد شرط نهایی تشکیل جامعه مطلوب و ایده آل است.
اعتراف خلفا به مقام علمی اهل بیت(ع)
عدالت حکمی عقلی است و بحثی در آن نیست. اما چه کسی باید نظام ارزشی و قوانین را تعیین کند؟ و چه فردی باید مسئولیت اجرا و رهبری جامعه را بر عهده بگیرد؟ اینجاست که حضرت زهرا (س) به دو موضوع مهم «طاعتنا و إمامتنا» را مطرح می کنند بدین معنا که به طریقه ارسال مسلم چنین بیان می کنند که برای داشتن قانون واحد و نظام ارزشی هماهنگ در جامعه اولا باید از ما اطاعت کنید و اگر اختلافی هست باید با مراجعه به اهل بیت آن را حل کنید.حضرت در بخش پایانی این سه مرحله می فرمایند: «إِمَامَتَنَا أَمَانا مِنَ الْفُرْقَه؛ خدای متعال امامت ما را ضامنی برای جلوگیری از پراکندگی و از هم گسیختگی جامعه قرار داده است.» حال سؤال اینجاست که آیا امامت اصلی قطعی است؟ آیا دلیل محکمی بر آن وجود دارد؟ این مسئله مورد اختلاف شیعیان و غیر شیعیان است. مسئله اول را غالب طوایف مختلف اسلامی قبول دارند. یعنی معتقدند بعد از وفات پیغمبر اکرم (ص) نظام ارزشی صحیح نزد اهل بیت است. حتی برخی از اهل تسنن می گویند قبول داریم که پیغمبر اکرم فرموده بعد از من امامت از آنِ دوازده نفر از قریش یعنی همان اهل بیت است. افراد با انصاف تر حتی قبول دارند که این مسئله مورد قبول خلفا هم بوده است لذا در موارد زیادی خلفا برای حل مسائل به سراغ امیرالمؤمنین (ع) می آمدند و نظر ایشان را معتبر و صائب می دانستند. روایات فراوانی از خلفا مخصوصا خلیفه دوم نقل شده که گفته است: «لَا أَبْقَانِیَ اللَّهُ لِمُعْضِلَهٍ لَمْ یَکُنْ لَهَا أَبُو الْحَسَنِ؛ خدا عمر را با هیچ مشکلى مواجه نسازد که در رفع آن مشکل ابوالحسن (ع) مرا یارى ننماید.» (4) یا این عبارت معروف است که عمر بیش از هفتاد بار گفت: «لولا علی لهلک عمر؛ اگر علی (ع) نبود هر آیینه عمر هلاک شده بود!» به همین علت برخی اهل سنت معتقدند خلفای اول و دوم اصلا ادعای مقام علمی نداشتند بلکه عهده دار مقام سیاسی بودند. اما حضرت زهرا (س) با زیرکی این دو موضوع را به تفکیک بیان می فرمایند، ابتدا فرمودند: «طاعتنا نظاما للمله» یعنی برای داشتن نظام ارزشی صحیح باید طاعت و پیروی از اهل بیت داشت. اما مسئله مهمتر مسئله دوم است. آیا مقامی که باید متصدی اجرا باشد یعنی حاکم هم باید از اهل بیت باشد یا نه؟ آیا آن مقام باید با رأی مردم تعیین شود؟ هم در آیات قرآن و هم در روایات و حتی در مجامع و منابع اهل سنت، شواهد زیادی بر درستی نظر شیعیان در این مسئله وجود دارد.
شاهکار حضرت زهرا (س)
آن حضرت این سه عبارت بلند و حاوی مضامین والا را در لابلای معارف اسلامی از جمله نماز و روزه و حج و جهاد و ... بیان فرمودند. این نوع بیان در حقیقت شاهکار حضرت زهرا (س) است تا اذهان را آماده فهم مسئله پر اهمیت و اصلی امامت نماید و به مسلمانان بفهماند که وظیفه اصلی آنها اطاعت از اهل بیت است. ضمن اینکه با بیانی موجز و مختصر به حکمت دقیق مسئله نظام ارزشی جامعه و پیروی از ائمه اشاره می نمایند. فرمودند جامعه نیازمند وحدت است، وحدت در فکر و تدبیر امور. پس از آن نیز احتیاج به نظام ارزشی و قواعد مشخص دارد و آن قواعد نیز نیازمند مدیریت واحد اند. پس در یک جمله آن چیزی که جامعه را از افتراق ایمن می کند، مدیریت واحد است که نام آن امامت است و این امامت را خداوند متعال در خانواده ما اهلبیت قرار داده است.
پی نوشت ها در دفتر نشریه موجود است.