غیرت اسلامی وملی حکم می کند تا کسب موفقیت در المپیک لندن و شاد کردن دل مردم را که همواره مورد تایید مقام معظم رهبری است قطعا و حتما بر منافع شخصی، باندی و گروهی خودمان ترجیح دهیم

محمدرضا تهرانی- در شماره قبل این مقاله، اهم مسائل مطروحه ما پیرامون تصمیمات نسنجیده و شتاب زده وزارت ورزش و جوانان در مورد برکناری رؤسای فدراسیونهای ورزشی و تقارن این تغییرات در آستانه برگزاری بازیهای المپیک 2012 لندن به این شرح بودند:
*الف: یکی از مهمترین دلایل دفاع مجلس شورای اسلامی از تشکیل «وزارت ورزش» و جایگزین ساختن آن با «سازمان تربیت بدنی» پیشگیری از عزل و نصبهای پی در پی و به اصطلاح «سلیقهای» و برآمده از زد و بندهای زیان بار پشت پرده بوده است.
*ب: گرچه رفتن و آمدنها در ورزش موضوع تازهای نیست. اما موضوعی که مجموع اهالی ورزش را نگران کرده است، تقارن این تغییرات با ضرورت حضور پردرخشش در بازیهای المپیک 2012 لندن است.
*ج: به راستی برکناریها در راستای رسیدن به کدامین «هدف» برنامهریزی شده است؟ آیا این تغییرات و جابجاییها ناشی از درک سریع «ناکارآمدی» رؤسای برکنار شده، بوده است یا نیت دیگری در ورای این گونه تصمیمگیریهای کلی و «فلهای» پنهان است؟
*د: در این چند روز اخیر رسانهای فراگیر را سراغ نداریم که به این تصمیمات نسنجیده و شتابزده که تاثیری نامطلوب روی مربیان و ورزشکاران تیمهای ملی کشورمان خواهد گذاشت، واکنش نشان نداده و به آن نپرداخته باشد.
حال این بحث را پی میگیریم:
بی شک، کشورهای شرکت کننده در المپیک که از دیرباز به عنوان برترین و عالیترین سطح مسابقات ورزشی جهان شناخته شده، همواره از حدود چهار سال مانده به المپیک یعنی از روزهای پس از پایان المپیک قبلی برای کسب مدالها و پیروزیها و درخششهای جهانگیر در المپیک برنامهریزی میکنند و به تدریج هر چه که به زمان برگزاری المپیک نزدیکتر میشوند، به صورت جدی و دقیقاً برنامهریزی شده و غالباً به صورت تمام وقت ورزشکاران خود را به اردوهای تدارکاتی متعدد اعزام میکنند تا در پرتو تمرینات مستمر و تلاشهای شبانه روزی ورزشکاران بتوانند به اهداف از پیش تعیین شده دست پیداکنند. اما با کمال تأسف به نظر میرسد در کشور ما قضیه بر عکس است، چون از المپیک 2008 پکن به بعد حتی یک برنامه مشخص و تدوین شده برای المپیک 2012 لندن نداشتهایم تا بتوانیم برای کسب آمادگی کامل و حضور موفق در المپیک لندن وحدت، انسجام و آرامش لازم را حداقل برای رشتههای مدالآور در این المپیک برقرار سازیم!
این مصیبت زمانی مضاعف میشود که هر روز تنشها و ناآرامیها افزایش مییابد، گویی برای بحرانآفرینی و ناآرامیهای فعلی، نقطه پایانی وجود ندارد! تغییرات نابهنگام تازه آن هم در آستانه شروع مسابقات المپیک لندن نمونه روشن این فضای آزار دهنده و دلسرد کننده است که تمامی دلسوزان و کارشناسان واقعی ورزش کشور را نگران و بهت زده کرده است! آژیر خطر ناکامیهای احتمالی در المپیک لندن برای ما از هم اکنون به صدا در آمده و متأسفانه تذکرات و هشدارهای دلسوختگان ورزش هنوز راه به جایی نبرده است!
بد نیست به عنوان مثال اشارهای داشته باشیم به این واقعیت که فدراسیونهای قایقرانی و دوچرخهسواری موفق به کسب «9» سهمیه ورودی به المپیک لندن شدهاند و جزو فدراسیون های موفق به شمار میآیند به ویژه فدراسیون قایقرانی که رئیس آن عضو هیأت رئیسه فدراسیون جهانی قایقرانی بوده است. برای برکناری این نیروهای کارآمد و کنار زدن دستاندرکاران فدراسیونهای موفق و آمدن آدمهای جدید و ناشناخته به این رشتهها در چنین مقطع زمانی هیچ استدلال منطقی وجود ندارد. آیا روا است که به سرمایه های کشورمان در عرصه ورزش چوب حراج بزنیم؟ جامعه ورزش از مسئولین ورزش و کمیته ملی المپیک انتظار دارند که اقدامات سنجیده و حساب شدهای از خود بروز دهند تا حداقل فضای ورزش کشور در چنین شرایطی که نیاز به آرامش دارد، ناآرام نشود. هیچ انسان منطقی که اندک آشنایی با مسابقات المپیک داشته باشد، دامن زدن به ناآرامیها را در ورزش به هیچ وجه تأیید نمیکند، چون هر گونه اقدام نسنجیده تأثیر مستقیم بر روحیه ورزشکاران خواهد داشت. آیا واقعاَ مصالح ملی در عرصه ورزش ملی که درحال حاضر میباید، آماده کسب موفقیت و سرفرازی در المپیک لندن باشد، بیشتر ارزش دارد یا این سودا که «ما» باید حتماً خودمان را در انتخابات آینده کمیته ملی المپیک «برنده» ببینیم؟ چرا لحظهای به خود نمیآئیم و نمیاندیشیم که غیرت اسلامی و ملی حکم میکند که کسب مدالها و موفقیت در المپیک لندن و شاد کردن دل مردم را که همواره مورد تأکید مقام معظم رهبری است، قطعاً و حتماً باید بر منافع شخصی، باندی و گروهی خودمان ترجیح دهیم؟ کدام عقل سلیمی میپذیرد که در آستانه المپیک با «خودبینی» حاشیهسازی برای رشتههای مدالآور به وجود بیاوریم؟
بهتر است، هشدارهای دلسوزان متعهد را بپذیریم و برای حضور نتیجه بخش و کسب افتخار در المپیک لندن هر چه زودتر به خود بیائیم و به جای حذف یکدیگر و مهرهچینی برای تصاحب پست و مقام با وحدت و یکدلی و خلوص نیت همه توان و نیرو و امکانات خودمان را صرف پیروزی در المپیک کنیم که اگر در المپیک لندن موفق شویم، این افتخار نخست در کارنامه مدیران و مسئولین کنونی «وزارت ورزش و جوانان» و «کمیته ملی المپیک» ثبت خواهد شد، در غیر این صورت ناکامی در المپیک لندن در ذهن و حافظه تاریخی مردم بزرگوار کشورمان بر جای میماند و مسببین و عاملین آن را هرگز نخواهند بخشید.

*ب: گرچه رفتن و آمدنها در ورزش موضوع تازهای نیست. اما موضوعی که مجموع اهالی ورزش را نگران کرده است، تقارن این تغییرات با ضرورت حضور پردرخشش در بازیهای المپیک 2012 لندن است.
*ج: به راستی برکناریها در راستای رسیدن به کدامین «هدف» برنامهریزی شده است؟ آیا این تغییرات و جابجاییها ناشی از درک سریع «ناکارآمدی» رؤسای برکنار شده، بوده است یا نیت دیگری در ورای این گونه تصمیمگیریهای کلی و «فلهای» پنهان است؟
*د: در این چند روز اخیر رسانهای فراگیر را سراغ نداریم که به این تصمیمات نسنجیده و شتابزده که تاثیری نامطلوب روی مربیان و ورزشکاران تیمهای ملی کشورمان خواهد گذاشت، واکنش نشان نداده و به آن نپرداخته باشد.
حال این بحث را پی میگیریم:
بی شک، کشورهای شرکت کننده در المپیک که از دیرباز به عنوان برترین و عالیترین سطح مسابقات ورزشی جهان شناخته شده، همواره از حدود چهار سال مانده به المپیک یعنی از روزهای پس از پایان المپیک قبلی برای کسب مدالها و پیروزیها و درخششهای جهانگیر در المپیک برنامهریزی میکنند و به تدریج هر چه که به زمان برگزاری المپیک نزدیکتر میشوند، به صورت جدی و دقیقاً برنامهریزی شده و غالباً به صورت تمام وقت ورزشکاران خود را به اردوهای تدارکاتی متعدد اعزام میکنند تا در پرتو تمرینات مستمر و تلاشهای شبانه روزی ورزشکاران بتوانند به اهداف از پیش تعیین شده دست پیداکنند. اما با کمال تأسف به نظر میرسد در کشور ما قضیه بر عکس است، چون از المپیک 2008 پکن به بعد حتی یک برنامه مشخص و تدوین شده برای المپیک 2012 لندن نداشتهایم تا بتوانیم برای کسب آمادگی کامل و حضور موفق در المپیک لندن وحدت، انسجام و آرامش لازم را حداقل برای رشتههای مدالآور در این المپیک برقرار سازیم!
این مصیبت زمانی مضاعف میشود که هر روز تنشها و ناآرامیها افزایش مییابد، گویی برای بحرانآفرینی و ناآرامیهای فعلی، نقطه پایانی وجود ندارد! تغییرات نابهنگام تازه آن هم در آستانه شروع مسابقات المپیک لندن نمونه روشن این فضای آزار دهنده و دلسرد کننده است که تمامی دلسوزان و کارشناسان واقعی ورزش کشور را نگران و بهت زده کرده است! آژیر خطر ناکامیهای احتمالی در المپیک لندن برای ما از هم اکنون به صدا در آمده و متأسفانه تذکرات و هشدارهای دلسوختگان ورزش هنوز راه به جایی نبرده است!
بد نیست به عنوان مثال اشارهای داشته باشیم به این واقعیت که فدراسیونهای قایقرانی و دوچرخهسواری موفق به کسب «9» سهمیه ورودی به المپیک لندن شدهاند و جزو فدراسیون های موفق به شمار میآیند به ویژه فدراسیون قایقرانی که رئیس آن عضو هیأت رئیسه فدراسیون جهانی قایقرانی بوده است. برای برکناری این نیروهای کارآمد و کنار زدن دستاندرکاران فدراسیونهای موفق و آمدن آدمهای جدید و ناشناخته به این رشتهها در چنین مقطع زمانی هیچ استدلال منطقی وجود ندارد. آیا روا است که به سرمایه های کشورمان در عرصه ورزش چوب حراج بزنیم؟ جامعه ورزش از مسئولین ورزش و کمیته ملی المپیک انتظار دارند که اقدامات سنجیده و حساب شدهای از خود بروز دهند تا حداقل فضای ورزش کشور در چنین شرایطی که نیاز به آرامش دارد، ناآرام نشود. هیچ انسان منطقی که اندک آشنایی با مسابقات المپیک داشته باشد، دامن زدن به ناآرامیها را در ورزش به هیچ وجه تأیید نمیکند، چون هر گونه اقدام نسنجیده تأثیر مستقیم بر روحیه ورزشکاران خواهد داشت. آیا واقعاَ مصالح ملی در عرصه ورزش ملی که درحال حاضر میباید، آماده کسب موفقیت و سرفرازی در المپیک لندن باشد، بیشتر ارزش دارد یا این سودا که «ما» باید حتماً خودمان را در انتخابات آینده کمیته ملی المپیک «برنده» ببینیم؟ چرا لحظهای به خود نمیآئیم و نمیاندیشیم که غیرت اسلامی و ملی حکم میکند که کسب مدالها و موفقیت در المپیک لندن و شاد کردن دل مردم را که همواره مورد تأکید مقام معظم رهبری است، قطعاً و حتماً باید بر منافع شخصی، باندی و گروهی خودمان ترجیح دهیم؟ کدام عقل سلیمی میپذیرد که در آستانه المپیک با «خودبینی» حاشیهسازی برای رشتههای مدالآور به وجود بیاوریم؟
بهتر است، هشدارهای دلسوزان متعهد را بپذیریم و برای حضور نتیجه بخش و کسب افتخار در المپیک لندن هر چه زودتر به خود بیائیم و به جای حذف یکدیگر و مهرهچینی برای تصاحب پست و مقام با وحدت و یکدلی و خلوص نیت همه توان و نیرو و امکانات خودمان را صرف پیروزی در المپیک کنیم که اگر در المپیک لندن موفق شویم، این افتخار نخست در کارنامه مدیران و مسئولین کنونی «وزارت ورزش و جوانان» و «کمیته ملی المپیک» ثبت خواهد شد، در غیر این صورت ناکامی در المپیک لندن در ذهن و حافظه تاریخی مردم بزرگوار کشورمان بر جای میماند و مسببین و عاملین آن را هرگز نخواهند بخشید.