محدث و فقیه بزرگ
او یک محدث بزرگ بود و البته محدث در آن دوران به فقهای کامل اطلاق میشد. نباید این ویژگی تحت الشعاع سایر ویژگیهای آن بزرگوار قرار بگیرد. زیرا در میان اصحاب حدیث، علما و فقها حضرت دارای جایگاه بسیار ویژهای در فقاهت اسلامی است. اگر به اساتید یک شخصیت توجه کنیم مشخص میشود که به لحاظ علمی از چه جایگاهی برخوردار است. اگر همین موضوع را درباره حضرت عبدالعظیم تطبیق دهیم میبینیم که ایشان بالاترین افتخار را داشتند و نزد بهترین اساتید تاریخ علم آموخته است. شاگردی نزد سه امام معصوم و حضور در زمان چهار امام معصوم و کسب فیض از محضر آنها افتخاری است که نصیب هرکسی نمیشود. از حیث شاگرد نیز مشاهده میشود که در تاریخ، شخصیتهایی مانند محمد بن مسلم و افراد بسیاری در علم رجال نام برده شدهاند که شاگردان حضرت عبدالعظیم بودند که این شاگردان بیانگر و نمایانگر مراتب علمی حضرت هستند.
دو کتاب نیز از ایشان بر جای مانده است، «یوم و لیله» و «خُطَب
امیرالمومنین (ع)» البته سایر آثار به دلیل غارت و از بین رفتن کتابخانهها به دست ما نرسیده است. در زمینه مبارزات نیز حضرت، مبارزه با شمشیر را در مقابله با حکومت انتخاب نکرد، بلکه در آن دوره هر فردی که با ائمه ارتباط داشت و علوم را از آنها میگرفت و در میان مردم به تبلیغ میپرداخت به عنوان «مبارز» شناخته میشد. ائمه علیهم السلام و شاگردانشان این شیوه را در پیش گرفته بودند. علاوه بر بالابردن سطح آگاهی مردم، درصدد حفظ جان شیعیان بودند. بنابراین همان طور که نوع مبارزات ائمه متفاوت بود شاگردانشان نیز به تبع آنها همین شکل مبارزه را انتخاب کردند.
ارتباط قوی با ولایت و امامت
در کنار همه این موارد این نکته را نباید از یاد برد که عامل اصلی موفقیت حضرت عبدالعظیم صرفاً در فقیه و دانشمند بودن ایشان خلاصه نمیشود بلکه چه بسا اگر دانش، بریده از معصوم و منقطع از ولی خدا باشد گمراه کننده شود و اسباب هلاکت انسان را فراهم کند ولی این بزرگوار در هر حالی علم خود را به امام زمان خویش عرضه میداشت حتی با وجود اینکه در زمان امام هادی (ع) سن او بسیار بیشتر از امام بود. در واقع این برقراری ارتباط قوی با ولایت و امامت است که میتواند منجر به پیشرفت انسان در عرصههای علمی شود. ویژگی دیگر حضرت عبدالعظیم حسنی این است که دین خود را بر امام
هادی (ع) عرضه کرد و با تأیید امام در مورد دینداری خود یقین حاصل نمود و از افرادی بود که برخلاف دیگران دین خود را برداشت و متواری شد نه اموال خود را، بلکه اموال خود را رها کرد و با دین خود به تبلیغ و راهنمایی مردم پرداخت. وقتی حضرت عبدالعظیم دین خود را به امام هادی (ع) عرضه کرد ایشان در مورد دین داری او فرمودند: والله آن دینی که خداوند به آن راضی است همین است که شما بیان کردید.
ویژگی منحصر به فرد
یکی از مراتب تقوای حضرت عبدالعظیم آن بود که سادات حسنی بعد از امام سجاد (ع) معمولاً اعتراض کرده و به جنگ میپرداختند، اما چون ائمه هدی بعد از نسل امام باقر (ع) از حقایق با خبر بودند، از این رو سبک مبارزه و برخورد خویش را به سوی مدل علمی، انسانسازی و جامعه سازی میبردند، اما برخی سادات حسنی در قالب جنگ و قیام مبارزه میکردند. حضرت عبدالعظیم اما آنقدر تابع ولایت بود که به هیچ وجه تحت تأثیر نظرات و دیدگاههای تند قرار نگرفت و حالت تواضع و عرضه دین توسط ایشان تمام اختلافات را کنار زد و با اینکه سادات حسنی بود اما خود را تابع امام مفترض الطاعه زمان خویش میدانست. اگر بخواهیم از این اقدام حضرت عبدالعظیم برای اکنون نتیجه بگیریم باید به این کلام امام راحل اشاره کرده و بگوییم: پشتیبان ولایت فقیه باشید تا آسیبی به مملکت نرسد.
بنیانگذار جریانی که منجر به جمهوری اسلامی ایران شد
یکی از مهمترین بخشهای زندگی حضرت عبدالعظیم حسنی که باید مورد توجه ویژه قرار بگیرد این است که او ولیّ زمان خود و نمونهای از ولایت مطلقه فقیه بود. ایشان یک جریان فکری شیعی را در ایران بنیان نهاد و بنیانگذار یک رشته و جریانی بود که آن جریان منجر به جمهوری اسلامی ایران شد. علاوه بر این، امام هادی (ع)، مرجعیت تقلید حضرت عبدالعظیم را برای مردم ری و ایران امضاء کرده بودند و وی الگوی عملی هم بود، به طوریکه شبها تا صبح به مناجات میپرداخت و روزها را دائم روزهدار بود و مخفیانه رتق و فتق امور شیعیان را انجام میداد. در واقع هجرت حضرت عبدالعظیم به ری سبب شد که امروز ری و ایران به قطب فرهنگی اسلام مبدل شوند.
مقام خاص در نزد اهل بیت(ع)
شاید بتوان به جرأت ادعا کرد که والاترین ویژگی شخصیتی حضرت عبدالعظیم ولایت پذیری او بود و لذا بزرگترین درسی که میتوان از ایشان گرفت
ولایت پذیری از ائمه معصومین (ع) است. از همینجا پاسخ این سؤال هم بدست میآید که چرا حضرت عبدالعظیم بیش از سایر امامزادههای عظیم الشأن (به جز حضرت معصومه (س) که چندین روایت درباره ایشان وارد شده است) مورد عنایت و توجه ائمه بوده است؟ به راستی چرا امام هادی (ع) فرمودند که زیارت حضرت عبدالعظیم معادل زیارت امام حسین (ع) است؟ در یک کلام باید بگوییم ولایت پذیری حضرت عبدالعظیم ایشان را به این مقام والا رسانده است که امام معصوم در مقام وی بگوید زیارت قبر او، زیارت قبر امام حسین (ع) در کربلا است و در ادامه میفرماید که عبدالعظیم الحسنی از ما اهل بیت است. به تعبیری دیگر امام میخواست بفرماید که اینجا بارگاه، سمبل و نمادی شود چرا که حضور مردم در بارگاه امام حسین (ع) باعث ترویج تشیع میشود و امام با بیان این روایت میخواستند همین توجه را در بارگاه حضرت عبدالعظیم ایجاد کنند. در این صورت آن آرامگاه مرکز نور و رشد میشود. لذا اینکه رهبر انقلاب ری را قبله تهران معرفی کردند در واقع تفسیری از همین روایت شریف است.