در این بین بحرانهایی از قبیل مهاجرت، رشد خشونت در منطقه غرب آسیا و اموری از این دست باعث نگرانی بیش از پیش کشورهایی شده است که تا چندی قبل با اتکا به نظامهای سیاسیشان گمان میکردند میتوانند بهترین نمونه عملی برای سایر جهان باشند؛ این جریان اما با ورود تکفیریها به مهد خود، غرب شکل دیگری به خود گرفت و زنان نیز مصونیتی را که ساخته دست سیاستمداران غربی بود، به طرز عجیبی از دست دادند و بحران زن، امنیت و خانواده در غرب با یکدیگر به شدت گره خوردند.
البته بحران زن در غرب مربوط به امروز نمیشود؛ غربیها در حقیقت از زمانی که زن را بهعنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف نظام سرمایهداری مورد توجه قرار دادند، بزرگترین ظلم را در حق او روا کردند، خروج زنان از جایگاه حقیقی خود، استفاده ابزاری از آنها در چرخه تولید، رفع حجاب و حیا از زن و مسائلی از این دست بخشی از داستان غمانگیزی است که غرب برای زنان نوشته است و قربانی این سناریو تنها امنیتی است که از زنان سلب میشود.
در قبال امنیت روانی و جسمی نقض شده امروز زنان؛ اما هیچ نهاد و سازمانی این ظلم پنهان را پاسخ نمیدهد؛ این درحالی است که همواره دوربینهای ناظران بینالمللی برای تخریب نظام مقدس جمهوری اسلامی بر سرزمین ما زوم شده و سعی میشود وضعیتی غیر واقعی از آنچه را که در ایران در حوزه زن و خانواده روی میدهد، به تصویر بکشد؛ این امر البته با تأکید بر اموری که مطابق نص صریح اسلام برای صلاحدید بشر و تأمین آرامش و امنیت نوع انسان اعم از زن و مرد درنظر گرفته شده است را مورد هدف قرار داده و آن را نقض حقوق بشر و حقوق زنان در ایران میدانند؛ این درحالی است که بعضا اموری از قبیل حجاب که مورد هجمه جدی این افراد است به دلیل ماهیت بازدارنده و تأمینکنندهاش از نظر امنیت روانی و جسمی برای زنان و سپس سایر اجتماع امری است که افراد آن را فطرتا میپذیرند و بدونشک این بازدارندگی حجاب است که موجب ترس غرب از تسری آن به سایر جوامع شده است؛ زیرا از طریق حجاب زن بهعنوان ابزار قدرت و ثروت در اختیار نظامهای سرمایهداری غربی قرار نمیگیرد، چنانچه در نظام اسلامی ما با بازگشت به اندیشههای امام خمینی(ره) بهعنوان بنیانگذار انقلاب اسلامی حضور اجتماعی زن بر اساس موازین اسلامی درست در بطن اجتماع و بدون حصر وی بر خلاف نسخههای ارتجاعی اسلام مدنظر قرار داده شده است، این درحالی است که امروزه اسلامهای بدلی آمریکایی تلاش میکنند تا زن را محصور کرده و او را در نازلترین جایگاه خود قرار دهند.
به هرترتیب جمهوری اسلامی در یک نگاه کلی سرزمینی امن برای زنان به شمار میرود؛ یک زن در ایران به راحتی میتواند در چارچوب مقررات و قوانین شارع مقدس فعالیت اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی انجام دهد و در عین حال دو نقش مادری و همسری را که منطبق با فطرت او بهعنوان یک زن است، نیز به نحواحسن بپذیرد. البته این را از نباید از نظر دور داشت که در سالهای اخیر با تغییرات عمدهای که در سبک زندگی ایرانی- اسلامی صورت پذیرفته است از ایدهآلهای گذشته فاصله گرفتهایم؛ اما با این وجود هنوز سرزمین ما در زمره یکی از تمامیتهای ارضی امن برای زنان است.