المپیک 2012 طی مراسمی با حضور مقامات بلندپایه بیش از 60 کشور جهان و هشتاد هزار تماشاگر در ورزشگاه المپیک پارک لندن رسماً آغاز شد.
مهدی یکتا
یکم: المپیک میدان «عمل» و «عملکرد»هاست
مقدمه: با به صدا درآوردن ناقوس بزرگ لندن، سیامین دوره بازیهای المپیک 2012 طی مراسمی با حضور مقامات بلندپایه بیش از 60 کشور جهان و هشتاد هزار تماشاگر در ورزشگاه المپیک پارک لندن رسماً آغاز شد.
نخستین چیزی که در افتتاحیه المپیک لندن در ذهنها رژه رفت. بحث بازخوانی تاریخ کشور انگلیس است که خیلی زیرکانه و موذیانه سعی شده چهره استعماری و پر از ظلم خودشان را در پس انقلاب صنعتی و در سایه قسمتی از مراسم ادای احترام به بازماندگان جنگ جهانی اول و دوم پنهان کنند!
مراسم آئین افتتاحیه در حالی برگزار شد که در قسمت دیگری از شهر لندن مردم نسبت به پرداخت هزینههای سرسام آور این مراسم دست به تظاهرات زدند که پلیس به اصطلاح ضد شورش انگلیس به تظاهرات کننده حمله کرد و ضمن کتک زدن و زخمی کردن مردم بیش از 130 نفر از آنان را دستگیر و زندانی کرد!
به هر حال مسابقات المپیک لندن رسماً افتتاح شد. آن چه بیش از هر چیزی که به چشم میآید این است که در این مسابقات مهم چه کسانی بیشتر تلاش کردهاند؟ کدام کشورها در ورزش پیشرفت داشتهاند و یا کدام کشورها در جا زده و یا حتی عقب ماندهاند؟
در المپیک با شعار دادن و حرف زدنها و وعده وعید دادنها کسی نمره قبولی نمی گیرد. المپیک میدان «عمل» و «عملکرد» هاست.
بدیهی است پیروزی و قهرمانی در مسابقات المپیک سنگ محک بسیار خوبی برای جمعبندی ناکامی، توفیق، صعود و سقوط ورزش کشورهاست.
در واقع المپیک جایی برای بهانهجویی، توجیه و توضیح اضافی نیست و به قول معروف «آنچه عیان است، چه حاجت به بیان است».
خوشبختانه در این مسابقات 54 ورزشکار ایرانی در 10 رشته حضور دارند و ما نیز امیدواریم کاروان ورزشی کشورمان به رغم تمام نابسامانیها، عدم مدیریت و برنامهریزی نادرست و مشکلات گوناگون در المپیک بدرخشد و دل مردم ایران را شاد کند، هر چند...
یکم: المپیک میدان «عمل» و «عملکرد»هاست
مقدمه: با به صدا درآوردن ناقوس بزرگ لندن، سیامین دوره بازیهای المپیک 2012 طی مراسمی با حضور مقامات بلندپایه بیش از 60 کشور جهان و هشتاد هزار تماشاگر در ورزشگاه المپیک پارک لندن رسماً آغاز شد.
نخستین چیزی که در افتتاحیه المپیک لندن در ذهنها رژه رفت. بحث بازخوانی تاریخ کشور انگلیس است که خیلی زیرکانه و موذیانه سعی شده چهره استعماری و پر از ظلم خودشان را در پس انقلاب صنعتی و در سایه قسمتی از مراسم ادای احترام به بازماندگان جنگ جهانی اول و دوم پنهان کنند!
مراسم آئین افتتاحیه در حالی برگزار شد که در قسمت دیگری از شهر لندن مردم نسبت به پرداخت هزینههای سرسام آور این مراسم دست به تظاهرات زدند که پلیس به اصطلاح ضد شورش انگلیس به تظاهرات کننده حمله کرد و ضمن کتک زدن و زخمی کردن مردم بیش از 130 نفر از آنان را دستگیر و زندانی کرد!
به هر حال مسابقات المپیک لندن رسماً افتتاح شد. آن چه بیش از هر چیزی که به چشم میآید این است که در این مسابقات مهم چه کسانی بیشتر تلاش کردهاند؟ کدام کشورها در ورزش پیشرفت داشتهاند و یا کدام کشورها در جا زده و یا حتی عقب ماندهاند؟
در المپیک با شعار دادن و حرف زدنها و وعده وعید دادنها کسی نمره قبولی نمی گیرد. المپیک میدان «عمل» و «عملکرد» هاست.
بدیهی است پیروزی و قهرمانی در مسابقات المپیک سنگ محک بسیار خوبی برای جمعبندی ناکامی، توفیق، صعود و سقوط ورزش کشورهاست.
در واقع المپیک جایی برای بهانهجویی، توجیه و توضیح اضافی نیست و به قول معروف «آنچه عیان است، چه حاجت به بیان است».
خوشبختانه در این مسابقات 54 ورزشکار ایرانی در 10 رشته حضور دارند و ما نیز امیدواریم کاروان ورزشی کشورمان به رغم تمام نابسامانیها، عدم مدیریت و برنامهریزی نادرست و مشکلات گوناگون در المپیک بدرخشد و دل مردم ایران را شاد کند، هر چند...
دوم: ما و ژاپن!
وقتی که در مسابقات فوتبال المپیک لندن تیم زیر 23 سال ژاپن، تیم ملی المپیک اسپانیا را با نتیجه یک بر صفر شکست داد، کسی از این نتیجه شگفت زده نشد.
طرفداران فوتبال به خوبی با برنامهریزی چند ساله مسئولین فدراسیون فوتبال ژاپن برای رسیدن به این نقطه آشنا بوده و میدانند این پیشرفت حاصل یک کار اصولی و چند ساله و برخاسته از صبر و حوصله چشم بادامیها برای بهرهبرداری از استعدادهایی است که سالها پیش بذر آن را پاشیده بودند. کشوری که تا همین چند سال پیش در مقابل قدرتهای درجه اول آسیا و همین تیم ملی ایران خودمان یک تیم از پیش باخته و له شده محسوب میشد و حرفی برای گرفتن نداشت!
حالا به لطف درایت مدیران فوتبال خود و پشتوانه سازی به جایی رسیده که حتی قهرمان اروپا (بخوانید اسپانیا) را هم به رسمیت نمیشناسد و حریف را از پیش روی برمیدارد.
«فیلیپ تروسیه» که سالها پیش فوندانسیون فوتبال فعلی ژاپن را ریخت در کتاب خاطراتش در کنار فلسفه مربیگری خود از روحیه جمعی و اهمیت وحدت گروهی، پشتکار و نظم و برنامه ژاپنیها نوشت و یادآور شد که در ژاپن همه بازیکنان و باشگاهها و مربیان دنبالهروی یک برنامه واحد بودند که از سوی فدراسیون برنامهریزی میشد و...
برنامهای که امروز «شینجی کاگاوا»ی 16 میلیون دلاری(!) را به منچستر یونایتد می فرستد این پیشرفت ژاپنیها نمیتواند درس عبرتی بزرگ برای فوتبال ما باشد؟ ما که بعید میدانیم!
وقتی که در مسابقات فوتبال المپیک لندن تیم زیر 23 سال ژاپن، تیم ملی المپیک اسپانیا را با نتیجه یک بر صفر شکست داد، کسی از این نتیجه شگفت زده نشد.
طرفداران فوتبال به خوبی با برنامهریزی چند ساله مسئولین فدراسیون فوتبال ژاپن برای رسیدن به این نقطه آشنا بوده و میدانند این پیشرفت حاصل یک کار اصولی و چند ساله و برخاسته از صبر و حوصله چشم بادامیها برای بهرهبرداری از استعدادهایی است که سالها پیش بذر آن را پاشیده بودند. کشوری که تا همین چند سال پیش در مقابل قدرتهای درجه اول آسیا و همین تیم ملی ایران خودمان یک تیم از پیش باخته و له شده محسوب میشد و حرفی برای گرفتن نداشت!
حالا به لطف درایت مدیران فوتبال خود و پشتوانه سازی به جایی رسیده که حتی قهرمان اروپا (بخوانید اسپانیا) را هم به رسمیت نمیشناسد و حریف را از پیش روی برمیدارد.
«فیلیپ تروسیه» که سالها پیش فوندانسیون فوتبال فعلی ژاپن را ریخت در کتاب خاطراتش در کنار فلسفه مربیگری خود از روحیه جمعی و اهمیت وحدت گروهی، پشتکار و نظم و برنامه ژاپنیها نوشت و یادآور شد که در ژاپن همه بازیکنان و باشگاهها و مربیان دنبالهروی یک برنامه واحد بودند که از سوی فدراسیون برنامهریزی میشد و...
برنامهای که امروز «شینجی کاگاوا»ی 16 میلیون دلاری(!) را به منچستر یونایتد می فرستد این پیشرفت ژاپنیها نمیتواند درس عبرتی بزرگ برای فوتبال ما باشد؟ ما که بعید میدانیم!
سوم: باز هم حرف و وعده!
فراموشی تاریخی، بی اعتنایی به تاریخ یا تاریخ بی تفاوتی و... میتوان دهها عنوان دیگر برای مصاحبهها و شعارهای متولیان ورزش کشورمان ردیف کرد. در حالی که سوت آغاز المپیک لندن هنوز به صدا در نیامده بود، دکتر عباسی وزیر ورزش و جوانان کشورمان طی مصاحبه بلند بالایی گفت:
«ما از همین حالا برای المپیک بعدی برنامه ریزی کرده ایم تا به موفقیتهای بزرگی برسیم!»
از طرف دیگر مهندس علی آبادی رئیس کمیته ملی المپیک ایران نیز بیکار نماند و چنین گفت: «طوری برنامهریزی کرده ایم تا در المپیک بعدی در 7 رشته بتوانیم مدالهای گوناگون و رنگارنگی بدست بیاوریم!
پرسش اینجاست: تکلیف الان المپیک لندن چه میشود؟ به قول ضرب المثل معروف؛ سیلی نقد به از حلوای نسیه!
تا بوده رسم بر این بود که مسئولین وزرش هر کشوری، اول عملکرد ورزشکاران و تیمهای خود را در همان المپیک پیش روی بررسی و سپس برای المپیک بعدی برنامهریزی و سیاستگذاری میکنند. چه طور میشود که بدون آگاهی از نقاط ضعف و قوت ورزشکاران در المپیک جاری، برای المپیک بعدی برنامهریزی کرد؟
ظاهراً به نظر میرسد دوستان فارغ از هر نتیجه و برنامهریزی،بیشتر به فکر تصدی پستهای کلیدی ورزش تا المپیک بعدی هستند. تفکری که در آستانه المپیک لندن و با تغییرات پی در پی در رأس فدراسیونها شوک بزرگی به کاروان ورزشی کشورمان وارد کرد و تبعات ناخوشایندی به بار آورد که آثار آن را هنوز میبینیم!
در روز اول
میلاد وزیری و زهرا دهقان دو کماندار کشورمان بدون مربی به المپیک لندن میروند و غریبانه با حریفان مصاف میدهند و آنگاه دوستان با بی اعتنایی به وقایع و حوادثی که خود به وجود آوردهاند، وعدههای رنگارنگ برای المپیک 2016 میدهند!
هیهات! ما که در نکوهش و انتقاد از حضرات واماندهایم. خدا خودش به ورزش کشورمان، آن هم تا المپیک بعدی رحم کند!