آب نیاز اصلی کشاورزان گیلانی از ابتدای کار تا چند روز مانده به برداشت است. یعنی زمانی که بایستی خزانه (محل کاشت جوی برنج زیر پلاستیک) بگیرند آب کافی نیاز دارند تا وقتی که زمین را شخم میزنند و مرزها را تنظیم میکنند و بستر را برای نشاء جوهای سبز شده آماده میکنند، متأسفانه این آب بعضاً دیر میرسد و برخی زمینها و مزارع با تأخیر کشت میشود و یا خزانهها گاهی به دلیل بیآبی و بعضاً به خاطر سرما از بین رفته و کشاورزان میبایستی مجدّداً اقدام به خزانه گیری کنند.
شخم زمین همواره هزینه بر است. اکنون بوسیله تیلر و یا بعضاً تراکتور، زمین را هموار میکنند. این زمین بایستی از حالت سفت به شکل ماست سفت شده درآید تا شالیکاران بتوانند ریشههای برنج را در آن فرو کنند. این بخش از کار معمولاً هزینه بر است و بسیاری از کشاورزان از این امکانات موتوری برخوردار نیستند و بایستی لزوماً اقدام به اجاره آن کنند.
نشاء برنج، کاری است تخصصی که در گیلان توسط زنان و در مازندران توسط مردان و زنان انجام میگیرد. این روزها کارگران نشاءگر تا شصت هزار تومان بابت هر روز دستمزد میگیرند و دارندگان زمین حتی اگر خودشان هم کار کنند، ناچارند ظرف یکی دو روز کار را تمام کرده و تمامی جوهایی که قبلاً خزانه گیری کردهاند را از مجموع جدا کرده وتک تک با فاصلهای معقول و به شکلی ماهرانه در زمین آماده فرو کنند.
مراقبت – از این پس این کشاورز است که همچون مادری مهربان از این زمین تازه نشاءشده بایستی مراقبت کند. خطرهایی هم زمین او را تهدید میکند و موجب از بین رفتن زحماتش میشود در ابتدا آب زیاد و یا آب کم، حرکت حیوانات مثل اردکها و لاک پشتها و ورود گاو و قاطردر زمین و حیوانی بنام آب دزدک که مرزها را سوراخ میکند ومنجر به خالی شدن قطعه زمینی از آب و یا خفگی گیاه از آب زیاد میشود.
وجین- اصطلاحاً به حذف علفهای هرز میگویند که معمولاً دو مرتبه اینکار باید صورت گیرد
کود دهی- وقتی نشاء از قوام لازم برخوردار شد میبایستی برای رشد و نمو این گیاه از کود استفاده شود. این کودها فعلاً شیمیایی است. خرید و حمل کودهای شیمیایی با هزینههای بسیار بالا از بازار یکی از دغدغههای همیشگی کشاورزان است.
- سم که میبایستی کشاورزان هر منطقه با هماهنگی یکدیگر اقدام به این سمپاشی کنند تا کرمها و پروانههای موذی محصولات آنان را از درون تهی نکنند.
وبالأخره این نگهبانی و مراقبت طی چهار ماه با سختیهایی همراه است. بعضی زمینهایی که به جنگل و کوه نزدیک است پس از خوشه دار شدن محصول، مورد هجوم گرازها قرار میگیرد و برنجی که با زحمت به دست آمده است توسط این حیوان وحشی از بین میرود. -
-آب و هوا– وقتی خوشههای برنج آماده شد، این کشاورز است که همواره از خدا میخواهد تا ابرهای آسمان اقدام به باریدن نکنند تا او بتواند برنجها را بریده و خشک کرده از زمین خارج کند، در صورتی که در این زمان باران ببارد، محصول برنج به زیر آب و گل میرود و دروی آن کاری سخت شده و برنجها نیز به زردی میگراید و معمولاً از قیمت پایین تری در بازار برخوردارند.
درو- این محصول میبایستی با دست کشاورز و با همکاری و تعاون دیگران و یا کارگرانی که در اختیار میگیرد بریده شده و چند روز آفتاب بخورد و پس از خشک شدن به کارخانه برنج کوبی منتقل شود.
این روند و این فرایند پنج ماهه معمولاً کشاورزان را پیر میکند با این فعالیتها، کشاورزان خدای را سپاس میگویند و کمی آسوده خاطر میشوند که برنج یکسالهشان به دست آمد و اضافه آن بایستی به فروش برسد. طی سالیان گذشته سیاستهای تنظیمی از سوی اداره بازرگانی به شکلی بوده که هنگام به دست آمدن محصول برنج، برنجهای خارجی نیز توزیع میشود، در حالی که زمان توزیع برنج خارجی میبایستی وقتی باشد که بازار با کمبود عرضه داخلی مواجه است.
اکنون این سوال بزرگ ایجاد میشود که به راستی این کشاورز زحمت کش چه سودی از اینهمه زحمت برده و چه خیری نصیبش میشود؟ و چرا این محصول مثل گندم از قیمت مناسبی برخوردار نمیشود؟ لازم است یاد آوری شود قبل از پیاده شدن یارانهها، کسانی برنجهای کشاورزان را پیش خرید میکردند و معمولاً وقتی کشاورز از زمین بیرون میآمد نه پولی داشت و نه برنج. ولی اکنون که یارانهها کمک هزینههای زندگی آنان شده، برنجها را با فرصت بیشتر و بدون عجله و به تدریج وارد بازار میکنند.
۱- همه محصولات حد اقل هر ساله ۲۰درصد به قیمت آن افزوده میشود چرا فقط برنج حد اقل در چند ساله اخیر دارای قیمتی ثابت یعنی بین ۶ تا ۷ هزار تومان در هر کیلوست؟
۲- چرا برنجی که با این زحمت به دست میآید بایستی عدهای سود جو سود اصلی آن را ببرند و با افزایش قیمت نامعقول در خارج از استانهای شمالی با قیمتهای بالا و گاهی تا ۲ برابر قیمت به فروش برسد؟
۳-آیا امکان ندارد بخشی از مبالغ رها شده از محل فروش برق و آب و گاز و بنزین یا اصطلاحاً مبالغی که از محل انصرافیهای از دریافت یارانه به دست میآید، اکنون به تولید گران برنج اختصاص یابد؟
۴- آیا نمیشود در زمینه آب، کود، سم، بیمه و اقلامی دیگر کشاورزان گیلانی اینقدر بدهکار نشوند و به تعبیر دیگر هزینههای تولید را کاهش دهیم؟
آیا نمیشود کارشناسان کشاورزی ما از تهران تا استانها و شهرستانها کمی از اتاقها و پشت میزها بیرون بیایند و در این فصل که کشاورزان محتاج راهنمایی آنها هستند، با بر پایی پایگاههای آموزشی و حفاظت و مراقبت، به یاری روستاییان در دل روستاها و دهستانها رفته و چند روز با کشاورزان باشند و سختیهای کار را ببینند و آنان را هدایت کنند تا حد اقل محصولات آنان از کمیت و کیفیت بیشتری بر خوردار باشد (یعنی از همان میزان زحمت و زمین از محصول بیشتری برخوردار باشند؟)
آیا نمیشود نمایندگان استانهای گیلان و مازندران و گلستان دور هم بنشینند و برای برنج تصمیماتی بگیرند. اغلب رأی دهندگان ایشان کشاورز هستند، دغدغههای اصلی مردم روستاها کشاورزی است و اغلب مدیران این استانها روستایی و بچههای روستا هستند.
آقای نوبخت هم چهار دوره نماینده رشت بوده و اکنون معاون رئیس جمهور است. درد کشاورزان را میداند. چرا ایشان، استاندار، رئیس سازمان جهاد کشاورزی و دستگاههای استانی ذی مدخل در امور روستاها دست به یک اقدام اساسی نمیزنند تا برنج هم مثل چای نفسی بکشد و کشاورزان مظلوم این تولید مهم کمی خوشحال شوند.
آنچه نوشتم بایستی دغدغه همه کسانی باشد که در مصادر امور کشور و این استان قرار دارند. نمایندگان مجلس، استاندار، فرمانداران و همه سازمانها بایستی تمام همت خود را صرف کنند تا بابت هر موضوعی خصوصاً اینگونه اقلام و این محصول راه حلهای جامع بیابند و با مقاوم سازی زیر بنای این محصول مهم در گیلان در راستای اقتصاد مقاومتی گام اساسی بردارند. اگر برنج کاری برای کشاورزی استانهای شمالی و اخیراً اصفهان و دیگر استانها مقرون به صرفه باشد. هرگز نیاز به وارد کردن محصول خارجی نداریم.