
اصولا دفاع مقدس زن مسلمان ایرانی را به خودباوری رساند، جنگ که تمام شد بسیاری از زنان به واسطه آسیبهای جسمی که مردان جهادگرشان در میدان مبارزه دیده بودند بار زندگی را باید بر دوش میکشیدند این زنان علاوه بر اینکه همسر جانباز بودند باید مسئولیت فرزندان را نیز عهده دار میشدند.
اعظم عظیمیان همسر عبداله زواری، یکی از جانبازان اعصاب و روان است که از ابتدای روزهای مجروحیت همسر در کنار او مانده است او درباره فراز و فرودهای زندگی مشترک خود با یک جانباز این طور میگوید: «وقتی با آقای زواری ازدواج کردم نیمه بیشتر زندگی مشترکمان را در جبهه بود تا اینکه در یکی از عملیاتها دچار موج گرفتگی شدید شد، طبیعی است که این عارضه در ظاهر فرد مشخص نمیشود، اما سختیهای زیادی را خود و خانوادهاش متحمل میشوند البته همه خانوادههای جانباز با این سختیها مواجه هستند.
مثلا در یک مقطعی باید پاسخگوی سئوالات بچهها در مورد پدرشان باشیم و یا آنها را با فرهنگ ایثار آشنا کنیم و محیطی آرام را برای آنها مهیا کنیم تا در کنار درکی که از شرایط پدر دارند بتوانند در محیط آرام خانه زندگی کنند و تامین این آرامش بیشتر بر عهده مادر است البته زندگی با یک جانباز در کنار سختیهایی که دارد شیرین است حضور او در خانه برای همه اعضا برکت است».
بررسی حضور و جایگاه همسران جانباز معمولا مسئلهای است که مغفول میماند پرداختن به جایگاه همسران جانباز و نقش آنها در زندگی مشترک و البته تداوم آن مسئلهای انکار ناپذیر است حضور این زنان که صبورانه در برابر سختیهای زندگی ایستادهاند میتواند برای نسل امروز در حکم یک تجربه مفید باشد.
عاطفه کاووسی نظام آبادی کارشناس جامعهشناسی معتقد است: «جامعهای که خودش دارای الگو و قهرمان است، باید این الگوها را نهادینه کند ارزشهایی مثل دفاع مقدس در کشور ما جز آن دسته از حوادثی است که برای ما قهرمانان و الگوهایی را به همراه آورده برخی از این الگوها مثل شهدا و جانبازان و رزمندگان به طبع بودن در بطن حادثه شناخته شدهتر هستند و بعضی مانند همسران و مادران جانبازان مغفول ماندهاند طبیعی است معرفی زندگی این زنان و آشنایی جوانان با مختصات زندگی آنها میتواند برای نسل امروز مفید باشد، فعالیتهای فرهنگی نظیر چاپ و نشر خاطرات، به تصویر کشیدن روایت زندگی آنها ما را در رسیدن به یک جامعه سالم و متکی بر الگوی بومی یاری میکند.