اگر تاچندی پیش برنامهای نظیر مسنجر و ازدواج از طریق این شبکه با فراگیری پایین مطرح بود امروز با گستردگی و در دسترسترشدن شبکه جهانی اینترنت و بازشدن پایش به تلفنهای همراه و تبلتها تقریبا همه افراد جامعه و بهویژه جوانان را مبتلا به ماجرا کرده است.
این حقیقت که ازدواج این دوره زمانه متاسی از فناوری روز شده است بر کسی پوشیده نیست، ازدواجهای مجازی که معیارهایش با معیارهای ازدواج سنتی متفاوتتر است و آثار و پیامدهای آن نیز به مراتب بیشتر گریبانگیر خانوادهها میشود، نخستین چیزی که عمدتا توسط این شبکهها و از طریق گروهها ترویج میگردد تغییر ارزشها و هنجارهایی است که در ازدواج مطرح است به طور مثال گروههایی بهصورت غیررسمی و بدون نظارت نهادهایی مانند وزارت جوانان در شبکههای اجتماعی ساخته میشوند که اصولا بهدلیل ضابطهمندنبودن فرمهایی را بین اعضا توزیع کرده و از آنها میخواهند معیارهای مادی و معنویشان را در آن درج کنند، نکته جالب توجه این است که میزان مذهبیبودن و پوشش مندرج در این فرمها با معیارهای اصلی در تضاد فاحش است. درج عناوینی مثل نیمه مذهبی، مذهبی مقید به واجبات و اصلا مذهبی نیستم از جمله این موارد است؛ اما نکته مهمتر اینجا است که چه کسی تضمینکننده صحت و سقم مندرجات در فرمهای پرشده است. مگر نه این است که ماهیت جنسیتی افراد در شبکههای اجتماعی به اذعان همه ما ناشناس است؛ بنابراین چگونه شناخت مجازی از واقعیت در چنین فضایی ممکن خواهد بود؟!
از سوی دیگر وقتی پای این شبکهها به حوزه تشکیل نهاد مقدس خانواده باز میشود، گاهی ما شاهد ترویج پارهای از ناهنجاریها میشویم، ناهنجاریهایی که عموما با تشکیل خانواده در تضاد است، ترویج همخانگی به جای تشکیل خانواده، دادن مشاورههای دروغین که در نهایت منجر به طلاق میشود و ریختن قبح طلاق و اموری از این دست به نوبه خود از معضلات جدی است که بیش از گذشته ارزشها و هنجارهای موجود در خصوص خانواده را مورد هدف قرار داده است.
این آسیبهای عنوان شده را میتوان بهعنوان مشتی نمونه خروار به حساب آورد و پیش از اینکه خانواده و شکلگیری آن بیش ازپیش تحت تاثیر این جو قرار بگیرد باید تدبیری اندیشیده شود، بدونشک در این میان تاکید بر نقش زنان در فرهنگسازی در خصوص این شبکهها بهویژه در حیطه ازدواج میتواند نیمی از جامعه را از مخاطرات در امان نگاه دارد و سپس با انتقال دانش و دادههای فرهنگی خود سایر افراد را نیز دارای مصونیت نسبی نماید.
البته در این میان نباید فراموش کرد هویتهای مجازی که با یک نگاه خوشبینانه ممکن است در دنیا واقعی حقیقت داشته باشند، از این طریق و با تزریق ارزشهایی نظیر پررنگکردن معیارهای مادی برای ازدواج مثل خانه بالایشهر، مدرک تحصیلی بالا، سطح طبقاتی مرفه تلاش میکنند تا از میزان ازدواج کاسته و به تجرد گزینی در جامعه ایرانی دامن بزنند، بروز و ظهور آثار و پیامدهای اینگونه تفکر بیش از هرچیز دامنگیر حوزه زنان خواهد شد؛ زیرا با ترویج چنین اندیشههایی بهویژه در میان دختران و به تبع آن بالارفتن سن ازدواج و میل به استقلال فیزیکی از خانواده موجب سلب امینت روانی از دختران خواهد شد، امنیتی که بدون تردید تنها در سایه ازدواج آن هم به سبک متعارف و با معیار، هنجارها و ارزشهای معقول تامین خواهد شد.
*کارشناس امور فرهنگی