
فاطمه محمدی روانشناس از میل زنان رو به استقبال از این تفکیک این گونه برای ما میگوید: «امنیت روانی و اجتماعی مسئلهای است که برای همه افراد جامعه مهم است، اما باید به جرات ادعا کرد به دلایل ذاتی و روحی و روانی این مسئله برای زنان از درجه اولویت بالاتری برخوردار است و به همین دلیل است که حتی در کشورهایی که اعتقادی به مذهب ندارند هم زنان برای حفظ این امنیت خود در تلاش مداومی هستند و حتی در برخی از محیطها این سالم سازی نیز صورت پذیرفته است. اما باید بگویم بخشی از امنیت روانی از طریق حضور اجتماعی در محیط کار و یا جامعه هم نوع برای زن محقق میشود چرا که در محیطهای مختلط کاری که زن و مرد به مدت طولانی در یک جا با یکدیگر حضور دارند، ابتدا آرامش روانی زن از بین میرود، عدم تمرکز در کار و در نتیجه بازدهی پایین شرکتها و سازمانهایی که مایل است زنان در یک اتاق و یا حتی یک فضای کاری در کنار مردان باشند با یک پرسش ساده از خود کارکنان زن این محیطها قابل بررسی است.
به هر حال آنچه مسلم است این واقعیت است که وقتی زن در محیط کار امنیت روانی دارد میتواند این آرامش را به خانواده خود نیز منتقل کند.
اما نگاه سیاسی به مسئله تفکیک جنسیت در دانشگاه و محیطهای کاری مسئله بوده که همواره باعث شده اصل موضوع و حسن این عمل در هاله غبار باقی بماند و اصل ماجرا به حاشیه برود. این مسئله باعث شد تا مهدیه زارع یکی از اعضای خواهران حزب موتلفه اسلامی و کارشناس ارشد فقه و حقوق در این باره این طور اظهار نظر کند: «انتقاد از برخی طرحهای مفید مخصوصا در حوزه زنان موضوع عجیب و غریب و دور از انتظاری نیست طرحهایی نظیر تفکیک جنسیت از جمله این موارد است؛ زیرا اصولا به حاشیه راندن این امور دست مایه عدهای میشود که در پی ادعای تساوی حقوق زنان هستند و برای اینکه زیر علامت سوال افکار عمومی نروند شروع به حمله به اصل ماجرا با عناوینی مثل دیوار کشی و یا ایجاد حصر و محدودیت برای زنان نمیکنند؛ چنانچه در طول ۳۵ سال گذشته ما بارها شاهد سیل ایراداتی این چنینی بودیم که به طرحهای
سالمسازی محیطهای اجتماعی برای زنان گرفته میشد و البته بعد از یک مدت زنان با حمایت عملی خود از این موارد باعث میشدند تا هجمهها پایان پیدا کند به طور مثال اقدام اخیر شهرداری تهران برای سالم سازی محیط کار زنان که با استقبال خوب زنان شاغل در این نهاد همراه شد مهر تاییدی بر مفید بودن این طرح برای جامعه زنان است و غبارآلود کردن این گونه طرحها در نهایت منجر به شناخت ماهیت حقیقی و حقوقی افراد و گروههایی میشوند که مغرضانه و با ادعاهای سیاسی درست یا غلط سعی میکنند، اصل این طرحها را به حاشیه ببرند و به جای آن امور دیگر را پررنگ کنند این در حالی است که سالم سازی محیطهای کاری یک مطالبه عمومی است نه مطالبهای سیاسی از جانب فرد یا گروهی با گرایش خاص بلکه تمام افراد جامعه به دلیل اهمیت نقش زن در جامعه معتقدند این سالم سازی به نفع جامعه است.»
باید گفت یکی از ادعاها و شبهاتی که درباره سالم سازی محیطهای آموزشی و کاری زنان با عنوان ایجاد محدودیت مطرح میشود را بتوان از طریق توجه دینی به این مسئله به بسیاری از جریانات ضد و یا مخل گوشزد نمود. مهدیه سعیدی کارشناس دینی در این باره میگوید: «وقتی به بحث عفاف و حجاب نگاه میکنیم متوجه میشویم که مواردی نظیر نوع پوشش، رفتار و حتی نوع نگاه در قرآن مورد توجه قرار گرفته است و این موارد ضمن تاکید بر خودداری از تبرج یعنی مراقبت از رفتارهایی مثل نوع راه رفتن و یا صحبت کردن با نامحرم موکد زنان است و پیرو آن اسلام نیز خواستارجلوگیری از اختلاط زن و مرد بوده و معتقد به رعایت حدود در رابط با غیر محارم است طبیعی است که این تاکیدات تنها با تامین آرامش زن تمهید شده است و زنان در محیطی که کاملا زنانه است راحتتر میتوانند رفتار کنند و باید گفت حضور زنان در محیطهای مختلط نه تنها برابر با آزادی دادن به زنان نیست بلکه به دلیل نگرانی از رفتارهای غیر شرعی آنها را محدود میکند و به نوعی آسایش و راحتی را از ایشان سلب مینماید و به شکلی کاملا صریح باید گفت مخالفت با این طرح علاوه بر آنکه مخالفت با راحتی و آسایش زنان مخالفت با نص صریح احکام دین مبین اسلام به حساب میآید، باید به جای سنگ اندازی در این مسیر کمک به رواج این طرح در تمامی مجموعههای نظام نمود.»