از همان ابتدای آغاز به کار ستاد منشور اخلاقی با توجه به اینکه بسیاری افراد متوجه ضرر می شدند منتقدان زیادی دست به مخالفت با این ستاد زدند و به نظر روز به روز هم بر تعداد آنها اضافه می شود و به نظر این روزها مخالفان این ستاد ابعاد تازه تری به خود گرفته اند ؟
وقتی ستاد و یا ارگانی به عنوان یک عامل بازدارنده می خواهد شروع به کار کند، طبیعی است که موافق و مخالف داشته باشد، اتفاقا این موضوع خوبی است که ما مخالفان زیادی داریم و این نشان می دهد که ما راه را اشتباه نرفته‌ایم. البته باید مخالفان ستاد منشور اخلاقی را به دو دسته تقسیم کرد: دسته اول افرادی که صالح هستند و از دلسوزان فوتبال به شمار میروند و اگر نقدی هم می کنند برای سازندگی است و از سر دلسوزی و دسته دوم افرادی که منافع خود را در خطر دیده و به واسطه منافع خود به نقد ستاد منشور اخلاقی می پردازند.
یکی از انتقادهایی که به ستاد منشور اخلاقی می شود، این است که شما به زندگی خصوصی و شخصی دست اندرکاران فوتبال هم دخالت می کنید؟
منشور اخلاقی به زندگی خصوصی کسی وارد نمی‌شود، اما وقتی بازیکنی در یک میهمانی شبانه دستگیر می شود و این پرونده به مراجع قضایی سپرده می شود و در درست بررسی قرار می گیرد ستاد منشور با توجه به اهمیت موضوع و اینکه این نوع رفتار به حیثیت فوتبال ایران خدشته وارد می کند به موضوع ورود کرده و با توجه به جرمی که فوتبالیست انجام داده برای او محرومیت در نظر می گیرد، در واقع بررسی بعضی موارد باعث می شود که زندگی فوتبالی با زندگی خصوصی بازیکن به هم ربط پیدا می کند
می توانید مثالی بزنید؟
رعایت اخلاق و انجام بازی جوانمردانه دو موضوعی است که بازیکن باید در زمین آنها را رعایت کند؛ اما همین بازیکن در بخش دیگری از رفتار حرفه‌ای‌اش باید «فیرپلی مالی» را هم که خارج از زمین فوتبال اتفاق می‌افتد، رعایت کند.
فیرپلی مالی اصطلاح جدید است؟
این اصطلاح در قوانین فیفا از سال 2012 وجود دارد.
معنی فیرپلی در موضوعات مالی چیست؟
معنی روشنی دارد؛ فیرپلی مالی می گوید یک بازیکن وقتی به تیم جدید می‌رود یا قراردادش را با تیمش تمدید می‌کند باید حساب کتاب‌هایش روشن باشد؛ حال وقتی اتفاقات مالی‌ای که برای یک بازیکن می‌افتد هزار حرف و حدیث دنبالش است، ستاد منشور اخلاقی نمی‌تواند بی‌توجه باشد و دست روی دست بگذارد.
و در این گونه موارد روند ورود ستاد منشور اخلاقی به چنین موضوعاتی به چه شکل است؟
ما ابتدا از بازیکن، مربی و حتی مدیر باشگاه تحقیق می کنیم و در انتها بر اساس اطلاعاتی که به دست می آوریم با خاطیان برخورد می کنیم.
می توانید برای این موضوع مثالی هم بیاورید؟
سال گذشته بازیکنی به ستاد آمد و گفت تنها 15 میلیون از قرارداد 80 میلیونی اش را گرفته است ؛ وقتی موضوع را بررسی کردیم متوجه شدیم این وسط 65 میلیون از مبلغ قرارداد این بازیکن به مربی و دلال بازیکن رسیده است و زمانی که جرم این مربی برای ما محرض شد این مربی را برای فصل بعد محروم کردیم.
در حال حاضر چند مربی محروم در فوتبال داریم؟
اکنون 101 مربی حق فعالیت در فوتبال ایران را ندارند.
و این محرومیت ها به چه دلایلی است؟
مربی فوتبال کارش مشخص است، وقتی مربی اصرار دارد که قرارداد بازیکن‌های تیمش را خودش باید ببندد و در جریان بستن قرارداد بازیکنی خودش قرار بگیرد و پول بازیکنان از فیلتر خود مربی رد شود نشان می دهد که یک جای کار او مشکل دارد . از طرفی در سال‌های گذشته برخی مربیان با زد و بند نتایج برخی مسابقات را از قبل تعیین می کنند و این ها دلیلی می شود بر محرومیت مربی.
اما خیلی از مربیانی که با محرومیت مواجه شدند جز مربیان موفق فوتبال بودند؟
امروز این مربیان کجا هستند؟ چرا در این چند سال هیچ موفقیتی به دست نیاوردند، چرا دیگر نتوانستند تیمی را از دسته یک به لیگ برتر بیاورند؟ این مربیان تا زمانی موفق بودند که ستاد منشور اخلاقی وجود نداشت.
موضوع محرومیت 17 مربی فوتبال که اخیرا رسانه‌ای شد به کجا کشید؟
برای هر 17 مربی احکام قضایی صادر شده یا در مرحله صدور حکم است.
صحبت از احکام قضایی کردید. قوه قضاییه تا به امروز برای رسیدن ستاد منشور اخلاقی به اهدافش چه اقداماتی را انجام داده است.
من واقعاً از قوه قضاییه کمال تشکر را دارم؛ هر جا که لازم بود و ما کمک خواستیم به کمک ما آمد و گره‌های کور را باز کرد. در مجموعه دادگستری استان تهران 24 پرونده خاص را ارجاع دادیم که در اولین فرصت بررسی و انصافاً هم حکم‌های خوبی هم صادر شد. من از آقایان آوایی رییس کل دادگستری استان تهران و جعفری دولت آبادی دادستان تهران ممنون هستم که هر جا لازم بود ورود پیدا کردند و به قول معروف دست ما را گرفتند.
به طور خاص اگر بخواهید خواسته‌ای را از رییس دستگاه قضا داشته باشید، آن خواسته چیست؟
با حضرت آیت‌الله آملی لاریجانی ارتباط دارم و در کلاس های درس خارج اصول فقه ایشان شرکت می‌کنم؛ بنابراین اگر حرفی و یا خواسته ای داشته باشم بدون واسطه به ایشان عرض می‌کنم. اما با توجه به اینکه بندی در قرارداد مربیان وبازیکنان قرارداد که آنان باید مشکلات خود را در حوزه فوتبال از طریق مراجع فوتبالی پیگیری کنند؛ یعنی اینکه در رکن انضباطی فوتبال به دنبال احیای حق و یا شکایت خود باشند، می‌توان پیشنهاد کرد که طبق ابلاغی یا بخشنامه‌ای قوه قضاییه به دستگاه های مرتبط با قوه قضاییه مثل دیوان عدالت اداری اعلام کند از پذیرش شکایت اهالی فوتبال خودداری کنند؛ چرا که براساس قوانین فیفا و کنفدارسیون فوتبال آسیا تمام شکایات فوتبالی باید و باید در رکن انضباطی فوتبال که شامل کمیته انضباطی، کمیته استیناف و بالاتر از آن کمیته انضباطی فیفا است مطرح و رسیدگی شود.
در صحبت های شما تناقض وجود دارد؛ از طرفی می گویید که مشکلات فوتبال باید درون سازمان فوتبال حل شود و از طرف دیگر به صراحت اعلام کردید که 17 مربی متخلف با حکم مراجع قضایی روبه رو شده اند؟
خود ما در ستاد منشور اخلاقی نزدیک به 150 پرونده را به قوه قضاییه فرستادیم. پرونده کسانی را می فرستیم که اتهاماتی نظیر کلاهبرداری متوجه آنان است. از سال 1370 پول وارد فوتبال ایران شد. بازیکنی که به خواب هم نمی‌دید قرارداد ده میلیونی ببندد یک شبه یک میلیارد ارزش پیدا کرد. در کنار قراردادهای میلیاردی اشخاص خاصی قرار دارند که از این پول‌هایی که رد و بدل می شود سودهای چند صد میلیونی به جیب می‌زنند. این افراد با روش‌های غیرقانونی صاحب ثروت شده‌اند؛ بنابراین و قتی که ما آنان را شناسایی می کنیم باید پرونده‌شان را به قوه قضاییه بفرستیم تا براساس قوانین موجود به سزای عملشان برسند. اما وقتی کمیته انضباطی براساس مدارک ما حکم به محرومیت یک باشگاه می دهد، آن باشگاه می رود به دستگاه قضا شکایت می کند؛ حرف ما این است براساس قوانین فیفا این کار نباید صورت بگیرد. اگر مدیران آن باشگاه فکر می کنند حقشان ضایع شده است می توانند به کنفدراسیون فوتبال آسیا یا حتی فیفا شکایت کنند نه جای دیگر.
تا امروز شده است که زور ستاد منشور اخلاقی به کسی نرسد؟
به هیچ وجه؛ قدرت ستاد منشور اخلاقی از تمام ارکان فعال در فوتبال بیشتر است. زور ما به تمام خلافکاران فوتبال می رسد و در این موضوع شک نکنید.
در لیگ سیزدهم قانون سقف قراردادها برداشته شد؛ این تصمیم را با توجه به اینکه قانون سقف قراردادها برای کنترل قیمت بازیکنان تصویب شده بود، چگونه ارزیابی می کنید.
لغو این قانون به مصلحت فوتبال نبود و می‌بینیم که همزمان با لغو آن قیمت بازیکنان جهش زیادی داشت و بعضی از بازیکنان با قراردادهایی نزدیک به دو میلیارد تومان جابه‌جا شدند. بازیکنی که 200 میلیون ارزش نداشت، امسال قرارداد 800 میلیونی بست که ادامه این روند می تواند مشکلات زیادی را برای باشگاه‌های ما در آینده ای نزدیک ایجاد کند.
اما تا سال گذشته که این قانون وجود داشت همه تیم ها به نوعی این قانون را دور می زدند؟
حق با شماست ، اما همین که این قانون بود بسیاری از باشگاه هاخود را مجبور به رعایت قانون می کردند و بعضی ها هم که قانون را دور می‌زدند حداقل یک عامل بازدارنده مقابل خود می دیدند اما در حال حاضر همه چیز برای افزایش کاذب قیمت بازیکنان فراهم است.
مهدی تاج در دفاع از لغو این قانون اعلام کرد به جای آن سقف بودجه باشگاه‌ها اجرا خواهد شد؟
این راه می تواند کمک کند تا مدیران باشگاه‌ها بی‌رویه به بازیکنان پول ندهند. با وضع این قانون قراردادهایی که باشگاه ها می‌آورند را جمع می‌زنیم و اگر کل پولی که آن باشگاه بابت قرارداد بازیکنان و کادر فنی‌اش هزینه می‌کند از 60 درصد بودجه سالیانه‌اش تجاوز کند مدیرباشگاه را صدا می زنیم و از او می خواهیم توضیح دهد که چگونه می خواهد هزینه‌هایش را تامین کند.
و اگر نتوانست شما را قانع کند؟
آن وقت تصمیم لازم را اتخاذ می کنیم.
