این حرفها البته همسایگی در مقیاس شهر و کوچه را شامل نمیشود، بلکه مرزهای خاکی و آبی که تعیینکننده همسایگی هستند هم شامل این موضوع میشود، موضوعی که یادآوری میکند آنها هم همسایه با خدا هستند. شنیدن خبری تلخ از وقایع کشورهای همسایه همیشه داغی بزرگ برای ما به همراه دارد. داعش مدتهاست که در منطقه ما جولان میدهد و اکنون در روزهای پایانی هفته گذشته انتشار خبری تلخ از افغانستان بوی آتش و دود را در منطقهای که آبستن حوادث است بیشتر به مشام رسید. داعش 40 تن از دختران شیعه افغانستان را برای بردگی جنسی به اسارت برد، این خبر شاید در میان اخبار مختلفی که در حوزه سیاست، زن، خانواده و حجاب و عفاف به چشم می خورد چندان نشر وبازنشر پیدا نکرد اما به خودی خود بیانگر تلخی روایتی است از وضعیت زنان عفیف و پاکدامن شیعه که اسیر دست تکفیری ها شده اند. بر اساس اخبار به دست آمده داعش طی چند روز گذشته در استان شیعهنشین سرپل افغانستان و در منطقه میرزا اولنگ، دهها تن از شیعیان بومی این منطقه را کشته و تعداد زیادی را هم به اسارت گرفتهاست. شاهدان عینی میگویند بیش از 40تن از دختران افغانستانی برای بردگی جنسی به اسارت گرفته شدهاند.
این کشتار درحالی صورت میگیرد که سخنگوی والی سرپل با اشاره به قابل پیشبینی بودن این تحرکات گفتهاست: به رغم بارها درخواست کمک هوایی از مرکز، درخواستها نادیده گرفته شده و مقامات میگویند نیروها در مناطق درگیر دیگر مشغول نبرد هستند در این میان متاسفانه دولت مرکزی افغانستان تا کنون عکس العملی در این زمینه انجام نداده است.
اما گذشته از دولت مرکزی و وابستگیهای درونی و نه چندان پیچیدهاش با آمریکا باید در سکوت سیاهی که دولتها و شخصیتهای به اصطلاح حامی حقوق بشر و حقوق زنان دارند منتظر فاجعه انسانی از جنسی تازه در افغانستان باشیم، کشوری که گویا هرگز قرار نیست روی خوش آرامش به خود ببیند.
این سکوت البته پیش از این نیز مسبوق به سابقه بوده است اما اکنون در افغانستان درحالی این رویدادها نادیده گرفته میشود که تا همین چند وقت قبل شخصیتهای سلبریتی و سوپراستارهای بزرگ هالیوود خودشان را سفیر صلح و امنیت زنان و کودکان معرفی میکردند و برای نمایش سیاسی خود هرازگاهی به این کشور سفر کرده و هدایایی را بین کودکان و زنان تقسیم میکردند و سپس در حالات مختلف به دوربینهای اطرافشان نگاه کردند وثبت خاطره و لحظه نمودند و در شرایط فعلی بدون درنظر گرفتن اصل انسانیت در سکوت غلیظ خود فرورفتهاند. از سوی دیگر افغانستان به دلیل غرابت جغرافیایی و زبانی با ایران یکی از مشترکترین همسایههاست، همسایهای که حالا با وجود به تاراج رفتن زنان و دختران هم زبانش با ما، باید مواضعی جدی بر علیه داعش، طالبان و تروریسم از زبان رسانههای سیاسی شنیده شود رسانههایی که البته در تکاپوی بحرانسازی داخلی ترجیه میدهند هیچ خبری از ظلم آشکار به زنان شیعه افغان منتشر نکنند تا مبادا این خبر اخباری مثل نبود وزیر زن در کابینه دولت را تحتالشعاع قرار دهد. اینجاست که حقیقت پوشالی جریانهایی که خود را جنبش به اصطلاح مدنی زنانه مینامند و دم از موضوعاتی مثل نه به خشونت علیه زنان میزنند به شکل کاملا روشن و عریان به نمایش در میآید. داستان ظلم بیپایان به زنان و تراژدی وحشتناک این روزهای افغانستان که در نتیجه سیاستهای غلط آمریکا و متحدانش در منطقه ماست تنها روایتگر جزئی از یک کل است، زنان منطقه ما با ظلم ناشی از جنگی مواجه هستند که غرب آن را برافروخته است و در بخشهایی نیز که سایه جنگ کمتر سنگینی میکند سیاستهای فرهنگی نادرست خود را پیادهسازی و اجرا میکنند سیاستهایی که دیکته شده سازمانهای بینالمللی است و به جای بهبود وضعیت کیفی زندگی زنان آنها را در دام برنامههای سکولار خود میاندازند اما اکنون در کمال ناباوری از سازمانهای بینالملل و یا حامیان حقوق بشر توقع میرود نسبت به جنایت رخ داده در افغانستان تدبیری بیندیشند و یا کمتر درصدد جنگافروزی در این منطقه بربیایند.