اگر زن در اقتصاد مروج فرهنگ صحیح اقتصاد باشد مرد نیز پیرو او خواهد بود و اگر خدایی ناکرده او مروج تجمل و تکاثر و اصراف باشد، اقتصاد هیچ‌گاه سامان نمی‌گیرد؛ در حالی که زنانی که مرد خود را تشویق به کسب رزق حلال و ساده زیستی می‌کنند، باعث پیشرفت اقتصاد خانواده و سپس اقتصاد ملی می‌شوند به طور مثال مرحوم صدیقه امانی والده بنده هنگامی که پدرم بعد از پایان جنگ دوم جهانی به ناگهان بدهکار شد، در آن شرایط سخت مادر من تمام دارایش را به وی تقدیم کرد و بنا به نقل پدرم والده به ایشان گفته بود من حاضرم سخت‌ترین شرایط را با فرزندانم تحمل کنم، ولی لقمه‌ای حرام نخورم، تاثیر معنوی این کلام به حدی بود که پدرم تا پایان عمر محور فعالیت اقتصادی خود را بر مبنای کسب حلال قرار داد و در اصل این امر مرهون وجود همسر او است که با ساده زیستی او را در راه کسب حلال تشویق کرد.

اگر امروز زنان ما تصمیم بگیرند که در خانه‌های خود به دنبال فرهنگ ساده زیستی باشند و از تجمل پرهیز کنند در اقتصاد موثر خواهند بود؛ بنابراین باید گفت در اقتصاد، فرهنگ اقتصاد برعهده خانم‌ها است و در فرهنگ وظیفه سنگینی برعهده مادران و همسران است، چرا که مطابق روایات زن می‌تواند باعث رستگاری فرزند و همسر شود به همین علت است که نقش زن در سیاست، فرهنگ، اقتصاد و مقابله با دشمنان و مقاومت نقش عظیمی است که نباید با خود غرور به همراه بیاورد بلکه این رسالت با خود مسئولیتی را به همراه می‌آورد که مطابق آن زنان باید ‌‌نهایت تلاش خود را بکنند تا به این مسئولیت خود عمل کنند.