مسابقات قهرمانی کشتی جهان با درخشش پهلوانان ایرانی همراه بود اما بی مهری به ورزشهای غیرفوتبالی اما مدال آور موضوعی است که تازگی ندارد و همیشه با انتقاد هایی همراه بوده است .
مونا قائمی - مسابقات قهرمانی کشتی جهان با درخشش پهلوانان ایرانی همراه بود اما بی مهری به ورزشهای غیرفوتبالی اما مدال آور موضوعی است که تازگی ندارد و همیشه با انتقاد هایی همراه بوده است .
این بار پای صحبت های احسان لشکری قهرمان جهان و دارنده مدال برنز المپیک نشستیم تا شاید بتوانیم اندکی از مشکلات این قهرمان نان را بیان کنیم.
مختصری در باره خودتان بفرمایید.
احسان لشکری، متولد 1364، شهر قزوین در خدمت شما هستم.
از چه زمانی پا به تشک کشتی گذاشتید و از افتخارات و مربیهایتان بگویید.
از سن نوجوانی، سال 78 کشتی را شروع کردم، پیش از آن به صورت تفریحی فوتبال بازی میکردم. از نوجوانی وارد تیم ملی و قهرمان کشور و در رده جوانان هم عضو تیم ملی شدم و مقامهای دوم و سوم کشوری را کسب کردم. در جوانان قهرمانی آسیایی و جهانی به دست نیاوردم. اولین مربیانم آقایان رضا حسینی و رضا لایق بودند و بعد از آن آقایان منصور برزگر، علی حیدری، معزیپور و رسول خادم برایم زحمت کشیدند.
با توجه به وقت و انرژی که در این ورزش صرف میکنید، آیا به عنوان شغل برایتان درآمدی دارد؟
نه، به عنوان شغل به این ورزش نگاه نمیکنم. کشتی یک ورزش حرفهای است و اگر بخواهید در ورزشی به صورت حرفهای کار کنید، نمیتوانید به عنوان شغل و یک منبع درآمد به آن نگاه کنید. در واقع شما را از همه شغلها عقب میاندازد. درست است با توجه به قراردادها مبلغی را دریافت میکنیم، اما درآمدش در حدی که همه از ورزش حرفهای انتظار دارند، نیست. کلاً قضیه کشتی متفاوت است و اگر همین انرژی و وقتی را که برای کشتی میگذاریم برای مثلاً (business) بگذاریم، مسلماً بازدهی مالیاش بیشتر است و قابل مقایسه نیست و اصلاً کشتی درآمدی ندارد.
ببینید! وقتی عضو تیم ملی میشویم، حقوقی دریافت میکنیم و در کشتی وقتی قهرمان دنیا شویم، فدراسیون اعلام میکند که این قدر سکه میدهیم، اگر هم قهرمان نشوی، هیچ اتفاقی برایت نمیافتد. ضمن اینکه وقتی به قهرمان دنیا مبلغ 30، 40 میلیون داده میشود، در واقع خرج ایاب و ذهاب و یک سال زندگیاش میشود. اینطور نیست که یکدفعه چند صد میلیون، خانه و ماشین بدهند. اگر چنین باشد میشود گفت بله، درآمد دارد. جوایز ما برای المپیک داده شده است و من که سوم المپیک شدم و برنز گرفتم، 100 سکه دریافت کردم که همان موقع فروختم شد 70 میلیون که یک ماشین خریدم. آیا این جایزه درخور یک قهرمان المپیک ـکه رؤیای دستنیافتنی برای رشتههایی مثل فوتبال استـ هست؟
از میان مربیانی که با آنها کار کردید، ارتباطتان با کدامیک بهتر و در پیشرفتتان مؤثر بود؟
آقای رسول خادم.
آقای خادم شش هفت ماه مانده به المپیک تیم را به دست گرفتند، در باره مجموع نتایجی که در المپیک 2012 لندن و به دنبال آن موفقیت چشمگیر در جام جهانی 2013 تهران بفرمایید.
در المپیک سه مدال گرفتیم. همیشه در المپیکها آزاد جور فرنگی را میکشید و در این المپیک فرنگی جور آزاد را کشید، ضمن اینکه تیم ملی کشتی آزاد ما در المپیک بد آورد، چون میبایست دو سه طلای صد در صد را میگرفتیم. آقای خادم و مدیریت ایشان دور از دسترس نبود. ایشان قهرمان المپیک و در میادین کشتی جهانی خوش درخشیده و آدم بزرگی در عرصه ورزش و مدیریت هستند و دلیل نمیشود که چون هشت ماه تیم را به عهده گرفتهاند، نتوانند تیم را جمع کنند. تیم ما در المپیک با تمام بدشانسیهایی که آورد نتیجه خوبی گرفت. رضا یزدانی که آسیب دید، مهدی تقوی در المپیک متأسفانه به آن صورت حذف شد، حق اسماعیلپور خورده شد. با وجود اینها تیم ما نتیجه خوبی گرفت. آقای بنا که کشتیگیرانش توانستند سه طلای المپیک را کسب کنند، هفت هشت سال بالای سر تیم بود، آقای خادم که حضورش در تیم ملی کشتی آزاد به یک سال هم نرسیده است، چنین نتایج درخشانی را در جام جهانی 2013 تهران به دنبال داشت. این نشان از تلاشهای شبانهروزی و حضور مستمر در کنار بچههاست و در حال حاضر تیم ملی کشتی آزاد ایران مدیون آقای رسول خادم و کادر فنی هستند و مطمئن باشید تیم ما در سالهای آینده و مسابقات بعدی از اینی که هست خیلی بهتر میشود و اگر مسئولین کمک کنند و واقعاً به کشتی برسند، مطمئن باشید در المپیک برزیل و بازیهای آسیایی و مسابقات دیگر در رقم مدالی بهقدری مدال کسب میکنیم که سابقه نداشته باشد.
برای کسی که میخواهد کشتی را در سطح قهرمانی شروع کند و ادامه بدهد، چه صحبتی دارید؟
اگر کسی از من سئوال کند، واقعیتهای این ورزش را برایش توضیح میدهم، چون کشتی ورزش سخت و همراه با آسیبدیدگی و مشکلات زیادی است. در واقع زحمت را بچههای کشتی میکشند و پولش را فوتبالیستها و رشتههایی مثل فوتبال میبرند، برای همین هم به کسی که بخواهد از لحاظ مالی تأمین شود و در عین حال به خاطر علاقهاش دوست دارد یک ورزش را به صورت حرفهای شروع کند و ادامه بدهد، پیشنهاد نمیکنم به کشتی بیاید، ولی به کسی که واقعاً دنبال افتخار است و میخواهد پرچم کشورش را به اهتزاز دربیاورد و خودش را به دنیا ثابت کند، کمک میکنم.
در باره فوتبال چطور؟
الان فوتبال یک ورزش درآمدزاست، چون بخش اعظم بودجه ورزش ما در فوتبال هزینه میشود. پولهای یامفت دو سه میلیاردی میگیرند. در مقابل، فدراسیون کشتی که یک میلیارد دو میلیارد بدهکار است، برای کشتیگیر چه درآمدی دارد؟ پول ندارد، حقوق بچهها و مربیها را بدهد. از این طرف کسانی که در رأس فوتبال قرار دارند، با پاس دادن به همدیگر همگی منتفع میشوند، در نهایت سطح فوتبال تا این حد پایین میآید که آرزویمان این است که فوتبالمان وارد جام جهانی شود که آن را هم نمیتواند و از سه چهار تا تیم مثل کویت، لبنان و عراق میبازد. تازه اگر هم وارد جام جهانی شوند که نمیتوانند در رده شصتم دنیا قرار میگیرند، در مقابل، وضعیت کشتی را از نظر جایگاه آسیایی و جهانی نگاه کنید. در المپیک 2012 لندن دوازده مدال کسب کردیم که شش مدالش را کشتی گرفت. سه طلایش از کشتی بوده است و یک طلا را وزنهبرداری به دست آورد. واضح است که باید سرمایهگذاری بیشتری در کشتی شود؛ همانطور که مسئولینمان انتظار دارند پرچم کشورمان را کشتیگیرها بالا بیاورند، در مسابقات متعدد، المپیک و بازیهای آسیایی دست به دامن کشتی میشوند، این نشان میدهد کشتی ورزش اول مملکت و مدالآور است پس باید کشتیگیران، مربیان و دستاندرکاران کشتی را حمایت کنند و به دنبال جوانگرایی باشند و همه برنامهریزیها و اهدافشان را روی ورزشهایی متمرکز کنند که مدالآورند، نه ورزشی که معلوم نیست... فوتبال در سراسر دنیا ورزش پرطرفداری است و مسلماً تماشاگر و مشتاقان زیادی دارد، اما آنها فوتبال بازی میکنند، درحالی که کشور ما فوتبال حرفهای ندارد، فقط این وسط دارد پول رد و بدل میشود. به عبارتی درآمدش در مقایسه با سایر ورزشها در کشور حرفهای و فوتبالی که بازی میکنند غیرحرفهای و آماتور است. قرارداد یک کشتیگیر در لیگ 60، 70، 80 میلیون تومان است، آیا این رقم قابل مقایسه با قراردادهای فوتبالیستهاست؟ آیا این حق کشتیگیرانی است که رنکینگ ایران را در مسابقات المپیک، آسیایی، جهانی و جام جهانی بالا میبرند؟
پس علت این همه سرمایهگذاری در فوتبال چیست؟
در واقع دکانی باز شده است که خیلیها دارند این وسط پول میبرند.
با این اوصاف حاشیه فوتبال بیشتر از متنش سود دارد؟
اصلاً فوتبال نداریم که حاشیه و متن داشته باشد. اینقدر این حرفها را زدهایم که احساس میکنم این قضیه لوث شده است و صحبتهای ما دردی را دوا نمیکند و تأثیری ندارد. پس بهتر این است که سکوت کنیم و حرفی نزنیم.
جریان خداحافظی شما بعد از جام جهانی 2013 چیست؟
من از کشتی نگرفتن صحبت نکردم، بلکه گفتم اگر شرایط همچنان همینی باشد که هست و قرار باشد این قدر زحمت بکشیم و جوانی و زندگیمان را بگذاریم و در نهایت هیچی عایدمان نشود، چرا باید ادامه بدهیم؟ ما هم مثل بقیه میرویم دنبال زندگی و کارمان. تا این حرفها را میزنیم میپرسند: «مگر جوایز شما را برای کسب مدال در المپیک ندادهاند؟» جوایز المپیک را دادند، چند تا سکه بوده است. آیا صد سکه در زندگی یک قهرمان المپیک مهم است؟
در باره حذف کشتی از المپیک 2020 بفرمایید.
فکر نمیکنم این اتفاق بیفتد. چند سال پیش هم حرفهایی در این باره زده شد. در باره ضعف مدیریتی در فیلا هم باید گفت که همه چیز دست به دست هم میدهد تا چنین زمزمههایی شود. قوانین اخیر کشتی مثل هل دادن و کلینچ در کم شدن جذابیت کشتی و میزان تماشاگر در المپیک بیتأثیر نیست، اما تماشاگران کشتیدوست و کشتیفهم ما در جام جهانی 2013 تهران نشان دادند، کشتی یک ورزش جذاب است. احتمال وجود بحثهای سیاسی و دخالت دادن سیاست در ورزش هم در اتخاذ چنین تصمیمات و چنین زمزمههایی بیتأثیر نیست.
در باره کلینچ و به عبارتی شانس در کشتی بفرمایید.
کلینچ هم بخشی از کشتی است و در حال حاضر چنین قانونی را گذاشتهاند. مشکل از قانون است و باید قانون را تغییر بدهند. بردن و باختن در کلینچ هم بخشی از کشتی است. کشتیگیری تمریناتش را روی این میگذارد که کشتی را صفرـصفر کند و بگذارد روی شانس. نمیشود از کشتیگیر به خاطر باختش در کلینچ ایراد گرفت. شخصاً روی این قضیه که بهجای کلینچ چه قانونی گذاشته شود، فکر نکردهام. کشتیگیری که میتواند فن اجرا کند، در همان دو دقیقه باید فن اجرا کند و کار را به شانس و کلینچ نکشاند.
در باره رد پیشنهاد بوندسلیگای آلمان بفرمایید.
بعد از بازیهای المپیک 2012 لندن، در دوران استراحت از طرف چند تیم آلمانی پیشنهاد حضور در لیگ کشتی بوندسلیگای آلمان را داشتم. بعد از مشورت با سرمربی ارجمند و سرشناس، آقای رسول خادم و شنیدن دلایل ایشان به این نتیجه رسیدم که در لیگ باشگاههای ایران به تشک بروم. از آنجایی که در دوران استراحت و ریکاوری بعد از المپیک بودم و زمان مسابقات لیگ بوندسلیگا طولانی بود، میتوانست در تحلیل بدنیام مؤثر باشد، ضمن اینکه تمرینات مناسب برای حضور در لیگ را نداشتم و پایین بودن سطح لیگ کشتی بوندسلیگا میتوانست بر کیفیت کشتیام تأثیر منفی بگذارد.
صحبت پایانی؟
آنچه ما کشتیگیران را به ادامه کشتی دلگرم میکند، توجه، ارادت و خوشحالی مردممان است که در جام جهانی 2013 تهران با حضور گسترده، بینظیر و فوقالعادهشان در مجموعه ورزشی آزادی بیش از پیش نشان دادند. همچنان ما کشتیگیران امیدواریم با حمایت جدی مسئولین از کشتی کشور بتوانیم افتخارات بیشتری برای ایران و مردم کشتیدوست و فهیممان به ارمغان بیاوریم.
مختصری در باره خودتان بفرمایید.
احسان لشکری، متولد 1364، شهر قزوین در خدمت شما هستم.
از چه زمانی پا به تشک کشتی گذاشتید و از افتخارات و مربیهایتان بگویید.
از سن نوجوانی، سال 78 کشتی را شروع کردم، پیش از آن به صورت تفریحی فوتبال بازی میکردم. از نوجوانی وارد تیم ملی و قهرمان کشور و در رده جوانان هم عضو تیم ملی شدم و مقامهای دوم و سوم کشوری را کسب کردم. در جوانان قهرمانی آسیایی و جهانی به دست نیاوردم. اولین مربیانم آقایان رضا حسینی و رضا لایق بودند و بعد از آن آقایان منصور برزگر، علی حیدری، معزیپور و رسول خادم برایم زحمت کشیدند.
با توجه به وقت و انرژی که در این ورزش صرف میکنید، آیا به عنوان شغل برایتان درآمدی دارد؟
نه، به عنوان شغل به این ورزش نگاه نمیکنم. کشتی یک ورزش حرفهای است و اگر بخواهید در ورزشی به صورت حرفهای کار کنید، نمیتوانید به عنوان شغل و یک منبع درآمد به آن نگاه کنید. در واقع شما را از همه شغلها عقب میاندازد. درست است با توجه به قراردادها مبلغی را دریافت میکنیم، اما درآمدش در حدی که همه از ورزش حرفهای انتظار دارند، نیست. کلاً قضیه کشتی متفاوت است و اگر همین انرژی و وقتی را که برای کشتی میگذاریم برای مثلاً (business) بگذاریم، مسلماً بازدهی مالیاش بیشتر است و قابل مقایسه نیست و اصلاً کشتی درآمدی ندارد.
ببینید! وقتی عضو تیم ملی میشویم، حقوقی دریافت میکنیم و در کشتی وقتی قهرمان دنیا شویم، فدراسیون اعلام میکند که این قدر سکه میدهیم، اگر هم قهرمان نشوی، هیچ اتفاقی برایت نمیافتد. ضمن اینکه وقتی به قهرمان دنیا مبلغ 30، 40 میلیون داده میشود، در واقع خرج ایاب و ذهاب و یک سال زندگیاش میشود. اینطور نیست که یکدفعه چند صد میلیون، خانه و ماشین بدهند. اگر چنین باشد میشود گفت بله، درآمد دارد. جوایز ما برای المپیک داده شده است و من که سوم المپیک شدم و برنز گرفتم، 100 سکه دریافت کردم که همان موقع فروختم شد 70 میلیون که یک ماشین خریدم. آیا این جایزه درخور یک قهرمان المپیک ـکه رؤیای دستنیافتنی برای رشتههایی مثل فوتبال استـ هست؟
از میان مربیانی که با آنها کار کردید، ارتباطتان با کدامیک بهتر و در پیشرفتتان مؤثر بود؟
آقای رسول خادم.
آقای خادم شش هفت ماه مانده به المپیک تیم را به دست گرفتند، در باره مجموع نتایجی که در المپیک 2012 لندن و به دنبال آن موفقیت چشمگیر در جام جهانی 2013 تهران بفرمایید.
در المپیک سه مدال گرفتیم. همیشه در المپیکها آزاد جور فرنگی را میکشید و در این المپیک فرنگی جور آزاد را کشید، ضمن اینکه تیم ملی کشتی آزاد ما در المپیک بد آورد، چون میبایست دو سه طلای صد در صد را میگرفتیم. آقای خادم و مدیریت ایشان دور از دسترس نبود. ایشان قهرمان المپیک و در میادین کشتی جهانی خوش درخشیده و آدم بزرگی در عرصه ورزش و مدیریت هستند و دلیل نمیشود که چون هشت ماه تیم را به عهده گرفتهاند، نتوانند تیم را جمع کنند. تیم ما در المپیک با تمام بدشانسیهایی که آورد نتیجه خوبی گرفت. رضا یزدانی که آسیب دید، مهدی تقوی در المپیک متأسفانه به آن صورت حذف شد، حق اسماعیلپور خورده شد. با وجود اینها تیم ما نتیجه خوبی گرفت. آقای بنا که کشتیگیرانش توانستند سه طلای المپیک را کسب کنند، هفت هشت سال بالای سر تیم بود، آقای خادم که حضورش در تیم ملی کشتی آزاد به یک سال هم نرسیده است، چنین نتایج درخشانی را در جام جهانی 2013 تهران به دنبال داشت. این نشان از تلاشهای شبانهروزی و حضور مستمر در کنار بچههاست و در حال حاضر تیم ملی کشتی آزاد ایران مدیون آقای رسول خادم و کادر فنی هستند و مطمئن باشید تیم ما در سالهای آینده و مسابقات بعدی از اینی که هست خیلی بهتر میشود و اگر مسئولین کمک کنند و واقعاً به کشتی برسند، مطمئن باشید در المپیک برزیل و بازیهای آسیایی و مسابقات دیگر در رقم مدالی بهقدری مدال کسب میکنیم که سابقه نداشته باشد.
برای کسی که میخواهد کشتی را در سطح قهرمانی شروع کند و ادامه بدهد، چه صحبتی دارید؟
اگر کسی از من سئوال کند، واقعیتهای این ورزش را برایش توضیح میدهم، چون کشتی ورزش سخت و همراه با آسیبدیدگی و مشکلات زیادی است. در واقع زحمت را بچههای کشتی میکشند و پولش را فوتبالیستها و رشتههایی مثل فوتبال میبرند، برای همین هم به کسی که بخواهد از لحاظ مالی تأمین شود و در عین حال به خاطر علاقهاش دوست دارد یک ورزش را به صورت حرفهای شروع کند و ادامه بدهد، پیشنهاد نمیکنم به کشتی بیاید، ولی به کسی که واقعاً دنبال افتخار است و میخواهد پرچم کشورش را به اهتزاز دربیاورد و خودش را به دنیا ثابت کند، کمک میکنم.
در باره فوتبال چطور؟
الان فوتبال یک ورزش درآمدزاست، چون بخش اعظم بودجه ورزش ما در فوتبال هزینه میشود. پولهای یامفت دو سه میلیاردی میگیرند. در مقابل، فدراسیون کشتی که یک میلیارد دو میلیارد بدهکار است، برای کشتیگیر چه درآمدی دارد؟ پول ندارد، حقوق بچهها و مربیها را بدهد. از این طرف کسانی که در رأس فوتبال قرار دارند، با پاس دادن به همدیگر همگی منتفع میشوند، در نهایت سطح فوتبال تا این حد پایین میآید که آرزویمان این است که فوتبالمان وارد جام جهانی شود که آن را هم نمیتواند و از سه چهار تا تیم مثل کویت، لبنان و عراق میبازد. تازه اگر هم وارد جام جهانی شوند که نمیتوانند در رده شصتم دنیا قرار میگیرند، در مقابل، وضعیت کشتی را از نظر جایگاه آسیایی و جهانی نگاه کنید. در المپیک 2012 لندن دوازده مدال کسب کردیم که شش مدالش را کشتی گرفت. سه طلایش از کشتی بوده است و یک طلا را وزنهبرداری به دست آورد. واضح است که باید سرمایهگذاری بیشتری در کشتی شود؛ همانطور که مسئولینمان انتظار دارند پرچم کشورمان را کشتیگیرها بالا بیاورند، در مسابقات متعدد، المپیک و بازیهای آسیایی دست به دامن کشتی میشوند، این نشان میدهد کشتی ورزش اول مملکت و مدالآور است پس باید کشتیگیران، مربیان و دستاندرکاران کشتی را حمایت کنند و به دنبال جوانگرایی باشند و همه برنامهریزیها و اهدافشان را روی ورزشهایی متمرکز کنند که مدالآورند، نه ورزشی که معلوم نیست... فوتبال در سراسر دنیا ورزش پرطرفداری است و مسلماً تماشاگر و مشتاقان زیادی دارد، اما آنها فوتبال بازی میکنند، درحالی که کشور ما فوتبال حرفهای ندارد، فقط این وسط دارد پول رد و بدل میشود. به عبارتی درآمدش در مقایسه با سایر ورزشها در کشور حرفهای و فوتبالی که بازی میکنند غیرحرفهای و آماتور است. قرارداد یک کشتیگیر در لیگ 60، 70، 80 میلیون تومان است، آیا این رقم قابل مقایسه با قراردادهای فوتبالیستهاست؟ آیا این حق کشتیگیرانی است که رنکینگ ایران را در مسابقات المپیک، آسیایی، جهانی و جام جهانی بالا میبرند؟
پس علت این همه سرمایهگذاری در فوتبال چیست؟
در واقع دکانی باز شده است که خیلیها دارند این وسط پول میبرند.
با این اوصاف حاشیه فوتبال بیشتر از متنش سود دارد؟
اصلاً فوتبال نداریم که حاشیه و متن داشته باشد. اینقدر این حرفها را زدهایم که احساس میکنم این قضیه لوث شده است و صحبتهای ما دردی را دوا نمیکند و تأثیری ندارد. پس بهتر این است که سکوت کنیم و حرفی نزنیم.
جریان خداحافظی شما بعد از جام جهانی 2013 چیست؟
من از کشتی نگرفتن صحبت نکردم، بلکه گفتم اگر شرایط همچنان همینی باشد که هست و قرار باشد این قدر زحمت بکشیم و جوانی و زندگیمان را بگذاریم و در نهایت هیچی عایدمان نشود، چرا باید ادامه بدهیم؟ ما هم مثل بقیه میرویم دنبال زندگی و کارمان. تا این حرفها را میزنیم میپرسند: «مگر جوایز شما را برای کسب مدال در المپیک ندادهاند؟» جوایز المپیک را دادند، چند تا سکه بوده است. آیا صد سکه در زندگی یک قهرمان المپیک مهم است؟
در باره حذف کشتی از المپیک 2020 بفرمایید.
فکر نمیکنم این اتفاق بیفتد. چند سال پیش هم حرفهایی در این باره زده شد. در باره ضعف مدیریتی در فیلا هم باید گفت که همه چیز دست به دست هم میدهد تا چنین زمزمههایی شود. قوانین اخیر کشتی مثل هل دادن و کلینچ در کم شدن جذابیت کشتی و میزان تماشاگر در المپیک بیتأثیر نیست، اما تماشاگران کشتیدوست و کشتیفهم ما در جام جهانی 2013 تهران نشان دادند، کشتی یک ورزش جذاب است. احتمال وجود بحثهای سیاسی و دخالت دادن سیاست در ورزش هم در اتخاذ چنین تصمیمات و چنین زمزمههایی بیتأثیر نیست.
در باره کلینچ و به عبارتی شانس در کشتی بفرمایید.
کلینچ هم بخشی از کشتی است و در حال حاضر چنین قانونی را گذاشتهاند. مشکل از قانون است و باید قانون را تغییر بدهند. بردن و باختن در کلینچ هم بخشی از کشتی است. کشتیگیری تمریناتش را روی این میگذارد که کشتی را صفرـصفر کند و بگذارد روی شانس. نمیشود از کشتیگیر به خاطر باختش در کلینچ ایراد گرفت. شخصاً روی این قضیه که بهجای کلینچ چه قانونی گذاشته شود، فکر نکردهام. کشتیگیری که میتواند فن اجرا کند، در همان دو دقیقه باید فن اجرا کند و کار را به شانس و کلینچ نکشاند.
در باره رد پیشنهاد بوندسلیگای آلمان بفرمایید.
بعد از بازیهای المپیک 2012 لندن، در دوران استراحت از طرف چند تیم آلمانی پیشنهاد حضور در لیگ کشتی بوندسلیگای آلمان را داشتم. بعد از مشورت با سرمربی ارجمند و سرشناس، آقای رسول خادم و شنیدن دلایل ایشان به این نتیجه رسیدم که در لیگ باشگاههای ایران به تشک بروم. از آنجایی که در دوران استراحت و ریکاوری بعد از المپیک بودم و زمان مسابقات لیگ بوندسلیگا طولانی بود، میتوانست در تحلیل بدنیام مؤثر باشد، ضمن اینکه تمرینات مناسب برای حضور در لیگ را نداشتم و پایین بودن سطح لیگ کشتی بوندسلیگا میتوانست بر کیفیت کشتیام تأثیر منفی بگذارد.
صحبت پایانی؟
آنچه ما کشتیگیران را به ادامه کشتی دلگرم میکند، توجه، ارادت و خوشحالی مردممان است که در جام جهانی 2013 تهران با حضور گسترده، بینظیر و فوقالعادهشان در مجموعه ورزشی آزادی بیش از پیش نشان دادند. همچنان ما کشتیگیران امیدواریم با حمایت جدی مسئولین از کشتی کشور بتوانیم افتخارات بیشتری برای ایران و مردم کشتیدوست و فهیممان به ارمغان بیاوریم.