زنان

رژیم جمعیتی که زنان را به خطر انداخت

بعد از آنکه به واسطه آمار و ارقام و اعلام رسمی‌از منابع گوناگون همه ما متوجه بروز خطر کهنسالی جمعیت شدیم، به جرات می‌توان گفت آنها که متولی این مسئله بودند دست به اقدام لازمی ‌برای افزایش جمعیت نزنند و سیاست‌های کنترل جمعیت به نوعی همچنان در کشور ساری و جاری است.
مریم شیرازی- روزی که سرخپوستان که سکنه اصلی آمریکا بودند مورد تهاجم نیروهای خارجی قرار گرفتند ، بخشی از سیاستهای این قوای خارجی برای جلوگیری از افزایش سرخپوستان اعمال سیاستهای کنترل جمعیتی بود، البته این سکنه بومیآمریکا هم بدون آنکه خودشان مطلع باشند، در دام این تدبیر غربی گرفتار شدند به مرور این سیاست به تمام کشورهای جهان سوم تسری پیدا کرد و باعث شد این کشورها بعد از مدتی با بحران جمعیت و پیری آن مواجه شد کشور ما هم از جمله کشورهایی بود که به مدد طرح خارجی و اجرای داخلی در مقاطع زمانی مختلف به چنین بحرانی گرفتار آمد. در این بین شاید بتوان یکی از آسیب دیدگان اصلی ماجرای کنترل جمعیت را زنان دانست، این قشر به روشهای گوناگون که برای داشتن فرزند بیشتر مورد هجمه قرار گرفته اند، از تاثیر داروهای ضدباروری بر جسمشان، کشاندن آنها به بازار کاذب کار و ایجاد استقلال مالی و خستگی ناشی از آن، فریب با وعدههای رنگینی مثل تحصیلات که باعث شد سبک زندگی زنان و دختران جوان از ازدواج تا تصمیم برای مادر شدن تغییر کند، ورود بی حد وحصر زنان به اجتماع و مقابله با خانهداری به عنوان یک ضد ارزش برای زن نیز از جمله مواردی بود که آسیبهای جدی را به زنان و سپس به خانواده و جامعه وارد کرد.

اما نکتهای که جای تامل دارد این است که بعد از آنکه به واسطه آمار و ارقام و اعلام رسمیاز منابع گوناگون همه ما متوجه بروز خطر کهنسالی جمعیت شدیم، به جرات میتوان گفت آنها که متولی این مسئله بودند دست به اقدام لازمی برای افزایش جمعیت نزنند و سیاستهای کنترل جمعیت به نوعی همچنان در کشور ساری و جاری است.

با این حال کشور در این برهه با وجود تمام این موارد در حال تجربه یک افزایش جمعیت در سال 93 است و آمار و ارقام متولدین امسال حکایت از این مسئله میکند.

به هر روی بخشی از قربانیان این رژیم جمعیتی جامعه زنان هستند، تامین امنیت بهداشتی و روانی این جمعیت که حالا باوجود تمام سیاستهای کنترلی محسوس و نامحسوس،گامیملی در راه نجات جمعیت از کهنسالی برداشتهاند این بار بر عهده نهادها و سازمانهای متولی است که ظاهرا خود را دلسوز نشان میدهند و باید در عمل نیز تدبیری کنند، زیرا نجات کشور از این خطر و بحران بزرگ تنها در گرو این است که در بخش فرهنگی، اجتماعی و سیاسی یک پیوست استوار ایجاد شود تا از طریق این مهم انگیزه و علاقه برای ازدواج و فرزندآوری به ویژه در بین نسل جوان ایجاد شود؛ بنابراین همان گونه که همه‌‌ عوامل و نهادها در کنار فرهنگ فرزند کمتر زندگی بهتر را در یک مدت زمان نسبتا طولانی نهادینه کردند و در رسیدن کشور به این وضعیت جمعیتی نقش داشتند، در شرایط کنونی نیز برای اصلاح این روند و هر گونه برنامه‌‌ ریزی و سیاست گذاری برای افزایش جمعیت، نیازمند فعالیت یک پارچه و هماهنگی همه نهادها و عوامل تأثیرگذار است.

*کارشناس جمعیت و آمار

https://shoma-weekly.ir/POA0Sv