اندیشه

رهبری هارون مکی می‌خواهد نه ابومسلم خراسانی!

امروز رهبری نیازمند هارون مکی هاست نه ابومسلم خراسانی ها!
حجتالاسلام علی تبریزی- هرکدام از ائمه با مشکلات متعدد و دشمنان بزرگ و کوچکی در مسیر نیل به اهداف متعالی خویش مواجه بودند. شاید از یک منظر شباهت زیادی بین این مشکلات وجود داشته باشد و از آنجایی که مسیر پیموده شده توسط همه امامان یکی است لذا مقام معظم رهبری این مسیر ۲۵۰ ساله تا زمان غیبت امام عصر (عج) را تشبیه به یک انسان واحد و یک حرکت مشخص نموده و از تعبیر"انسان ۲۵۰ ساله" استفاده نمودند.

اما بدون هیچ تردیدی یکی از مهمترین موانع ائمه در این راه نه دشمنان خارجی که دوستان داخلی بودند!

از این حیث امام صادق (ع) بر خلاف آنچه از ظاهر امر بر میآمد ضربات و لطمات بیشتری خورد. علی الظاهر دوره امام ششم، دوره گسترش کرسی های علمی و رونق فقه اصیل و پویاست اما چه میشود که امام با وجود چند هزار شاگرد که هر کدام برای خود آیت اللهی به شمار میروند در مواجهه با دوستان، از نداشتن یار و نیروی پشتیبان واقعی حتی به تعداد انگشتان دو دست گلایه میکند!؟

حال در نظر بگیرید هرکدام از این شاگردان در شهرهای خود مریدان و پیروانی دارند که عدد آن سر به فلک میکشد اما چگونه است در بین صدها هزار نیروی مدعی، ۱۰ یار وفادار نیست؟

در آن ماجرای معروف تنور، وقتی امام از آن شیعه اهل خراسان که مدعی بود ۲۰۰ هزار شمشیرزن در خراسان منتظر امر امام هستند پرسید مانند هارون مکی -که بدون چون و چرا و به دستور امام وارد تنور شد- در بین آن ۲۰۰ هزار تن چند نفر دارید، پاسخ داد به خدا قسم یکی هم اینگونه نداریم!

یعنی مشکل زمان امام صادق (ع) کمی تعداد شیعیان نبود، کمبود شمشیرزن و سپاه نبود، مشکل بی بصیرتی بود، مشکل عدم شناخت ولی و عدم تبعیت از امام بود.

از سدیر صیرافی نقل شده است که بر امام صادق(ع) وارد شدم و گفتم: چرا نشسته اید؟

فرمود: «ای سدیر! چه اتفاقی افتاده است؟» گفتم: از فراوانی دوستان و شیعیان و یارانت سخن می گویم.

فرمود: «فکر می کنی چند تن باشند؟» گفتم: یکصد هزار. فرمود: «یکصد هزار؟» گفتم: آری و شاید دویست هزار. گفت: «دویست هزار؟» گفتم: آری و شاید نیمی از جهان پیرو شمایند.

به دنبال این گفتگو، امام همراه سدیر به «ینبع» رفت و در آنجا گلّه بزغاله ای را دید و فرمود: «وَاللَّهِ لَوْ کان لِی شِیعَهٌ بَعَدَدِ هذِهِ الْجَداء ما وَسَعَنِی الْقُعُودُ» [ ای سدیر! ]اگر شمار یاران و پیروان من به تعداد این بزغاله ها رسیده بود، بر جای نمی نشستم! سدیر می گوید: بعد از نماز شمردم، دیدم عدد بزغاله ها 17 تا است!

در ماجرای ابومسلم خراسانی هم امام در پاسخ نامه او نوشت: «تو از مردان من نیستی و زمانه هم زمانه من نیست!» یعنی تو مدعی یاری ما هستی ولی در عمل پیرو ما نیستی. در واقع همین ابومسلم با گوش نکردن به فرمان امامش و یکدندگی حرکتی را آغاز کرد که نتیجه اش آب به آسیاب دشمن ریختن بود نه یاری جبهه اسلام.

امروز نیز وقتی به تاریخ چهل ساله انقلاب مینگریم نقش عدم تبعیت از ولی و یکدندگی برخی آقایان، زمانه را چقدر شبیه دوران مظلومیت رئیس مکتب تشیع کرده است. امروز هم خسارت خودیها کمتر از دشمن نیست! رهبر انقلاب هرچه تلاش میکند برخی خواسته یا ناخواسته، با نیت خیرخواهی یا عناد، کاری میکنند که سودش به جیب دشمن واریز میشود. در این برهه حساس که از هر جهت دشمنان در پی ضربه زدن هستند عدهای فقط به دنبال منافع شخصی خودشان گام بر میدارند و از تهدید و فتنهافکنی و دروغ پردازی و... کم نمیگذارند! امروز که دشمن نگاهش به میزان مشارکت مردم در انتخابات است برخی از ناراحتی نبودن خودشان مردم را به عدم حضور تشویق میکنند! آری، امروز هم رهبری نیازمند هارون مکی هاست نه ابومسلم خراسانی ها!

https://shoma-weekly.ir/z7HkA3