شهرستانها

رسالت نهاد های آموزشی در اقتصاد مقاومتی

دانش آموز و دانش جوی ما باید بداند که کار فقط در ادارات دولتی معنا پیدا نمی کند باید بداند تلاش و کوشش رمز موفقیت است از رفاه زدگی کاذب باید بیرون آید تولیدات داخلی را باید مصرف کند .خود باید تولید کننده باشد. از اسراف دوری نماید. چشم امیدش به خدا و توانمندی خودش باشد
سیدحسن سیدی- طبق قانون اساسی سیاست های کلی نظام توسط رهبری ابلاغ
می گردد. مقام امامت امت تاکنون بر اساس وظیفه ای که قانون اساسی بر عهده اش گذاشته است، بسیاری از این سیاست ها را که از جمله اقتصاد مقاومتی است جهت اجرا ابلاغ نموده است. نکته شایان توجه این است که دولت مجلس شورای اسلامی و قوه قضائیه باید در راستای این سیاست ها حرکت نمایند. مجلس شورای اسلامی که وظیفه قانون گذاری و نظارت را بر عهده دارد باید برنامه های پیشرفت کشور و قوانین را بر اساس این سیاست ها تصویب کند و قوه مجریه نیز نسبت به اجرای آن اقدام کند.

دولت وقتی در اجرای این مصوبات موفق است که جامعه نسبت به آن آگاه باشد تا بتواند حداکثر کمک را در اجرای آن معمول دارد. برای مثال خرید اجناس ایرانی که یکی از محور های اقتصاد مقاومتی است جدی پیگیری شود .رویکرد جامعه به تولیدات خارجی، تعطیلی کارخانه داخلی و در نتیجه ورشکستگی آنها و بیکاری را به دنبال دارد . دولت وقتی به دنبال حل مشکلات کارگاه های تولیدی است حتما باید شرایط پذیرش مصرف اجناس ایرانی را فراهم آورد تا آنکه جامعه با معضل ورشکستگی و بیکاری روبه رو نشود لذا رسانه ها و دستگاه های آموزشی کشور باید به میدان آمده و زمینه اجرای قوانین اقتصاد مقاومتی را فراهم آورند.این مقال به دنبال شناخت رسالت نهاد های آموزشی کشور است. نهاد های آموزشی نباید خود را تافته جدا بافته از جامعه تلقی کنند. بلکه باید به گونه ای برنامه های خود را تنظیم نمایند که بتوانند هماهنگ با جامعه و حل مشکلات آن حرکت نمایند. متأسفانه دانشگاه های ما به گونه ای طراحی شده و عمل می کنند که جامعه اعتمادی به محصولات آن ندارد و نیز به علت کاربردی نبودن آموزش های آموزش و پرورش اعتبار عملیاتی آنها در جامعه زیر سوال است دانشگاه ها در ایران برای تولید علم و پژوهش و حل مشکلات جامعه ایجاد نشده اند . عیسی صدیق مسئول تأسیس دانشگاه تهران هدف ایجاد دانشگاه تهران را تربیت نیروهای دلخواه رژیم پهلوی معرفی می کند. بریدگی دانشگاه از جامعه بعد از انقلاب ادامه یافت هر چند با ایجاد انقلاب فرهنگی و بعد از آن تلاش شد که این بریدگی ترمیم شود لذا طرح ارتباط صنعت و دانشگاه ارائه شد.اما هنوز این جدایی در دانشگاه وآموزش و پرورش که فارغ التحصیلان دانشگاه آن را مدیریت می کنند، وجود دارد اگر می خواهید این بریدگی را احساس کنید باید سری به پایان نامه های دانشگاه بزنید که چقدر به دنبال حل مشکلات جامعه هستند. با گذشت سه سال از ابلاغ اقتصاد مقاومتی و سیاست های کلان نظام چند پایان نامه در این مورد نوشته شده است؟ چقدر اساتید در فرهنگ سازی مصرف بهینه تولید ، مصرف تولیدات ملی ، بهینه کردن تولیدات ملی ، تقبیح واردات، تشویق صادرات و قس علیهذا نقش داشته اند.مدتی است که بحث مناطق تجاری آزاد دوباره مطرح شده است و برخی از نمایندگان بر تصویب آن پافشاری دارند. چقدر حرف های این نمایندگان با توجه به شرایط کشور عالمانه و منطقی است؟ کدام نقد دانشگاهی به بررسی آن پرداخته است؟ تمام حرف نویسند ه این است برای پیشبرد اقتصاد مقاومتی باید فرهنگ سازی عمیق صورت گیرد. دانش آموز و دانش جوی ما باید بداند که کار فقط در ادارات دولتی معنا پیدا نمی کند باید بداند تلاش و کوشش رمز موفقیت است از رفاه زدگی کاذب باید بیرون آید تولیدات داخلی را باید مصرف کند .خود باید تولید کننده باشد. از اسراف دوری نماید. چشم امیدش به خدا و توانمندی خودش باشد ... این ها مسائلی است که باید بنیان آن در آموزش و پرورش و دانشگاه تقویت شود . اگر خدای نا کرده غیر از این باشد باید منتظر وابستگی بیشتر به بیگانگان بود. آیا به راستی آموزش و پرورش و دانشگاه خود را برای این کار ها آماده کرده اند؟ الله اعلم

* دبیر حزب موتلفه استان گلستان

https://shoma-weekly.ir/11JT29