اقتصاد

راهبردهای اقتصاد مقاومتی در کلام رهبری

شما باید کالای ایرانی بخواهید. این افتخار نیست؛ این تفاخر غلطی است که ما مارک‌های خارجی را در پوشاکمان، در وسایل منزلمان، در مبلمان‌مان، در امور روزمره‌مان، در خوراکی‌هایمان ترجیح بدهیم به مارک‌های داخلی؛ در حالی که تولید داخلی در خیلی از موارد بسیار بهتر است. من شنیدم پوشاک داخلی را که در بعضی از شهرستان‌ها تولید می‌شود، می‌برند مارک خارجی می‌زنند، برمی‌گردانند! اگر همین‌جا بفروشند، ممکن است خریدار ایرانی رغبت نکند اما چون مارک فرانسوی دارد، خریدار ایرانی همان لباس را، انتخاب می‌کند؛ این غلط است.

با توجه به تأکید اخیر رهبر انقلاب بر آماده بودن سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی برای ابلاغ و لازمالاجرا بودن آن توسط رییس جمهور آینده فرصت را مناسب دیدیم تا به بررسی ابعاد اقتصاد مقاومتی در کلام رهبر انقلاب بپردازیم:

این نوشتار کلیدواژههای راهبردی از توصیه های مقام معظم رهبری را برای دستیابی به اقتصاد مقاومتی در سه مقوله (فرهنگ عمومی، مردمی کردن اقتصاد و عرصه بینالملل) بررسی می کند.

1. مقوله فرهنگ عمومی

اصلاح الگوی مصرف:

صرفه‏جوئی به معنای مصرف نکردن نیست؛ صرفه‏جوئی به معنای درست مصرف کردن، بجا مصرف کردن، ضایع نکردن مال، مصرف را کارآمد و ثمربخش کردن است. اسراف در اموال و در اقتصاد این است که انسان مال را مصرف کند، بدون اینکه این مصرف اثر و کارایی داشته باشد. مصرف بیهوده و مصرف هرز، در حقیقت هدر دادن مال است. ۱/۱/۸۸

قناعت این نیست که دست به نعمتهای الهی نزنید و از آنها بهرهمند نشوید. مقصود این است که حد و اندازه نگه دارید؛ زیادهروی و اسراف نکنید که متأسفانه بسیاری میکنند. در جمهوری اسلامی کسانی هستند که دستشان به نعمتهای الهی نمیرسد. نه به خاطر اینکه کم داریم، به خاطر اینکه بسیاری به خودشان حق میدهند که نعمتهای الهی را بیحساب و کتاب مصرف کنند؛ هیچ حدی نگه ندارند و حتی نعمتهای الهی را ضایع کنند. چقدر نان ضایع میشود؟! چقدر غذای طبخ شده ضایع میشود؟! چقدر میوه مصرف نشده ضایع میشود و از خانهها بیرون ریخته میشود؟! چقدر لباس زیادتر از اندازه لازم و چند برابر اندازه لازم خریداری میشود و در خانهها و صندوقها میماند، برای اینکه یکبار در مراسمی پوشیده شود؟! اینها اسراف است. اسراف، فعل حرام است؛ خلاف شرع است؛ آنجایی که اسراف باشد تضییع و تلف کردن نعمت است. تصمیم بگیرید این کار را نکنید. ۴/۱/۷۲

پرهیز از تجملگرایی:

تجملگراییها، چشم و همچشمیها، چیزهای غیر لازم خریدن؛ اینها از موارد اسراف است. وسایل تجملات، وسایل آرایش، مبلمان خانه، تزئینات داخل خانه؛ اینها چیزهایی است که ما برای آنها پول صرف میکنیم. پولی که میتواند در تولید مصرف شود، سرمایهگذاری شود، کشور را پیش ببرد، به فقرا کمک کند، ثروت عمومی کشور را زیاد کند، این را ما صرف میکنیم، به این چیزهای ناشیشده از هوس، چشم و همچشمی، آبروداریهای خیالی.

...در کشور ما هنوز هستند کسانی که از اولیات هم محرومند. نمیگوییم پول را بردارید بروید حتماً انفاق کنید اما حتی اگر انفاق هم نکنند، همین پولی که صرف این تجملات میشود، در تولید برای خودشان به کار بیندازند، در کارخانجات سهیم شوند و تولید کنند، باز برای کشور مفید است. ما به جای این کارها میهمانی درست میکنیم، عزا درست میکنیم، عقلای عالم این کار را نمیکنند. ۱/۱/۸۸

ارتقا فرهنگ کار

فرهنگ کار باید در کشور یک جوری باشد که مردم کار را عبادت بدانند؛ هر یک ساعت کار را با شوق بیفزایند در مدت و مقدار کاری که انجام میدهند. باید کار کرد. با بیکاری و بیمیلی به کار و تنبلی و وادادگی، کشور پیش نخواهد رفت. ۱۶/۵/۹۰

اهمیت کالای داخلی:

شما باید کالای ایرانی بخواهید. این افتخار نیست؛ این تفاخر غلطی است که ما مارکهای خارجی را در پوشاکمان، در وسایل منزلمان، در مبلمانمان، در امور روزمرهمان، در خوراکیهایمان ترجیح بدهیم به مارکهای داخلی؛ در حالی که تولید داخلی در خیلی از موارد بسیار بهتر است. من شنیدم پوشاک داخلی را که در بعضی از شهرستانها تولید میشود، میبرند مارک خارجی میزنند، برمیگردانند! اگر همینجا بفروشند، ممکن است خریدار ایرانی رغبت نکند اما چون مارک فرانسوی دارد، خریدار ایرانی همان لباس را، انتخاب میکند؛ این غلط است. ۱/۱/۹۱

پرهیز از مصرفگرایی:

ما امروز متأسفانه دچار اسراف و مصرفزدگی هستیم. تا یک شایعهای درست میشود که فلان چیز کم است، مردم هجوم میآورند برای اینکه بیشتر آن را جمع کنند که مبادا دچار کمبود آن شوند؛ در حالی که آن شیء ممکن است جزو چیزهای لازم زندگی هم نباشد. خب، اگر آن جنس کم هم نیست، همین هجوم مردم آن را کم میکند، ما این ضعف را باید برطرف کنیم. ۱۴/۱/۹۰

وجدان کاری:

«وجدان کار» یعنی اینکه اگر کاری را به عهده گرفتیم و انجام آن را تعهد کردیم- چه این کار، برای شخص خودمان یا خانواده‏ خودمان؛ جهت نان درآوردن باشد و چه کاری اجتماعی و مردمی و مربوط به دیگران باشد؛ مثل امور مهم اجتماعی و مسئولیتهای کشوری- آن را خوب و کامل و دقیق و تمام انجام دهیم. به تعبیر معروف، برای آن کار، «سنگ تمام بگذاریم». اگر ملتی دارای «وجدان کار» باشد، محصول کار او خوب خواهد شد. ۱/۱/۷۳

همت و کار مضاعف:

واقعیت این است که ما دویست سال – حداقل – از قافله پیشرفتهای بشری عقب ماندهایم.

…عقبماندگی یک ملت، درد بزرگی است، بیماری سختی است. این بیماری را با همت بلند و با تلاش پیگیر باید علاج کرد و درمان بخشید.

۱۷/۲/۸۷

https://shoma-weekly.ir/11lS4w