گفته بودند آن‌هایی که اهل معنا بودند [دیده‌اند] حضرت ولی‌عصر هم وقتی می‌خواهند مشرف شوند از آن کفشداری وارد می‌شوند. گفتند جلو من وارد شد و دو سه دقیقه بعد برگشت. من رسیدم به ایشان و سلام کردم. گفتم حاج‌آقا چرا برگشتی؟ آن‌وقت زن و مرد باهم قاطی بودند؛ یعنی هم در داخل حرم قاطی بودند و هم راهروها و کفشداری‌ها. فرمودند که در اینجا چشمم به یک نامحرم برخورد کرده، حضرت فرمودند که دیگر برو، حالا نیا!
بخشی از جلسه اخلاق آیت‌الله جاودان: مرحوم حاج مقدس از علمای برگزیده شهر تهران ما بود و منبر می‌رفت. خیلی قبولش داشتند. یک‌وقت‌ها که مرحوم آیت‌الله خوانساری نمی‌خواستند به نماز بیایند، می‌گفتند آقای حاج مقدس جای ایشان نماز بخواند. نزد همه مقبول بود. حاج‌آقای حق‌شناس می‌فرمودند ایشان جلوی من وارد کفشداری شماره یازده شد. معمولاً علما از کفشداری شماره یازده داخل حرم می‌رفتند. گفته بودند آن‌هایی که اهل معنا بودند [دیده‌اند] حضرت ولی‌عصر هم وقتی می‌خواهند مشرف شوند از آن کفشداری وارد می‌شوند. گفتند جلو من وارد شد و دو سه دقیقه بعد برگشت. من رسیدم به ایشان و سلام کردم. گفتم حاج‌آقا چرا برگشتی؟ آن‌وقت زن و مرد باهم قاطی بودند؛ یعنی هم در داخل حرم قاطی بودند و هم راهروها و کفشداری‌ها. فرمودند که در اینجا چشمم به یک نامحرم برخورد کرده، حضرت فرمودند که دیگر برو، حالا نیا!
... در آیه 43 سوره فرقان می‌فرماید: «أَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنتَ تَکُونُ عَلَیْهِ وَکِیلًا.» همان قسمت اول را می‌خواهم عرض کنم. آیا کسی را که خدای خودش را هوا و هوس خودش قرار داده است [ندیدی؟] ما تا حالا کسی را در عالم ندیده‌ایم که مثلاً هوی و هوسش را از درون‌دلش درآورده باشد و گذاشته باشد جلواش و سجده کرده باشد. پس سجده بر هوی و هوس نیست. ممکن است این آدم مسلمان و مؤمن هم حساب شود. حالا مثلاً بنده در جمع شماها نشسته‌ام و شما هم همه مسلمان و مؤمن هستید. بنده هوای خودم را خدای خودم قراردادم. شما من را از جمع بیرون می‌کنید؟ بیرون نمی‌کنید. من ایستاده‌ام در جمع نماز خواندم؛ اما آدم از هوا اطاعت می‌کند. هوا و هوس بر او حکم فرمی است. حالا این می‌شود صد درصد باشد. اگر صد درصد باشد دیگر امیدی به او نیست. درجه دارد. (جلسه درس اخلاق چهارشنبه 95/11/6)
