اندیشه

رازهای فرزندپروری مشرکانه!

گاهی نسبت به فرزندمان سخت گیر‌تر می‌شویم، محدودیت‌های بیشتری برایش ایجاد می‌کنیم، برای وادار کردن او به رفتاری خاص از ابزار تهدید استفاده می‌نماییم یا دست به تنبیهش می‌زنیم، چون «دیگران او را می‌بینند

۱- بسیاری از ما دغدغه تربیت دینی داریم. ترجیح میدهیم فرزندمان را با رویکرد و اصولی برگرفته از قرآن و حدیث تربیت کنیم و دوست داریم که بنای تربیت فرزندمان، نه بر مبانی لرزان علوم تجربی بشر، که بر پایههای محکم وحی استوار گردد. با این حال برای همه ما، بیش یا کم، پیش آمده است که توصیههای تربیتی دین را زیر پا بگذاریم و برخلاف اصول تربیت دینی رفتار کنیم.

۲- بسیار شنیدهایم که: الولِدُ سید سبع سنین و عبد سبع سنین و وزیر سبع سنین و میدانیم که بر اساس این فرمایش پیامبر، برای تشویق فرزندمان به آنچه شایسته است و منع کردنش از آنچه درست نیست، باید با درایت و هوشمندی و از موضع پایینتر با او برخورد کنیم؛ چنانکه وزیری امیری را به چیزی تشویق یا از چیزی نهی میکند. اما همه ما، دست کم چند مرتبه بر سر کودک زیر هفت سالمان فریاد زدهایم و او را برای انجام دادن یا ندادن کاری تهدید یا حتی تنبیه کردهایم؟ چرا؟ چه چیزی سبب شده است که سفارش تربیتی پیامبر را نادیده بگیریم و بر خلاف باورمان رفتار کنیم؟

۳- نادانی و ناتوانی، منشأ بسیاری از پرخاشگریهای ما با فرزندانمان هستند. گاهی نمیدانیم چگونه میتوانیم رفتار نامطلوب فرزندمان را کنترل کنیم. نمیدانیم کودکمان در این لحظه خاص از چه چیزی عصبانی است و چگونه میتوانیم او را آرام کنیم. در مواقع دیگر ممکن است بدانیم چگونه میتوانیم فرزندمان را بدون عصبانیت، تهدید و تنبیه از اشتباه باز داریم اما خستگی، بیحوصلگی و... اجازه نمیدهد به آنچه میدانیم درست است، عمل کنیم.

۴- اگر در مواقعی که با کودکمان، بر خلاف باور و میل خود، پرخاشگرانه رفتار کردهایم، با دقت بیشتری نظر کنیم، در پس نادانی و ناتوانی، علت مهم دیگری را مییابیم: حضور دیگران، تأثیری جدی در رفتار ما با کودکمان دارد. ما دوست نداریم دیگران فکر کنند بلد نیستیم یا نمیتوانیم فرزندمان را کنترل کنیم.

دلمان نمیخواهد رفتار، گفتار یا وضع ظاهر کودکمان، انتقادی، حتی به زبان نیامده، را متوجه پدر یا مادر بودن ما کند. خوب فکر کنیم: چه مقدار از سخت گیریهای ما نسبت به فرزندمان، فقط به این دلیل است که دیگران فکر نکنند نسبت به تربیت او به اندازه کافی توجه نداریم؟

گاهی نسبت به فرزندمان سخت گیرتر میشویم، محدودیتهای بیشتری برایش ایجاد میکنیم، برای وادار کردن او به رفتاری خاص از ابزار تهدید استفاده مینماییم یا دست به تنبیهش میزنیم، چون «دیگران او را میبینند.»

۵- اما این همه، تنها تأثیری نیست که حضور سایرین در رفتارهای ما با فرزندمان دارد. گاهی اوقات، حضور دیگران، اثری بر خلاف آنچه پیشتر گفتیم، در رابطه تربیتی ما با کودکمان ایجاد میکند: رفتاری از کودک که در خلوت خانه ممکن است ما را عصبانی و پرخاشگر کند، در حضور دیگران با واکنش ملایم و منطقی ما روبرو میشود! طبیعی است که دوست نداریم دیگران ما را خشن و عصبی بدانند. ترجیح میدهیم در حضور دیگران، پدر یا مادری خونسرد، مهربان و منطقی باشیم که برای راهنمایی فرزندمان حتی به تحکم نیازی نداریم. برخی اوقات با فرزندمان مهربانتر و منطقیتر میشویم زیرا «دیگران ما را میبینند.»

۶- گاهی نیز تلاش میکنیم کودکمان بیشتر بیاموزد. بهتر حرف بزند، زیباتر به نظر برسد یا دست کم از سایرین، کمتر نباشد! ممکن است برای رسیدن به این مقصود، او را تحت فشار قرار دهیم یا از رفتار ساده و کودکانه او بدون دلیلی منطقی، خجالت زده شویم. او را، اگرچه تنها در ذهن خودمان، با فرزند این و آن مقایسه کنیم و هنگامی که دیگران از او سئوال میکنند یا میخواهند کاری انجام دهد، نگران و مضطرب شویم.

۷- نکته دیگر اینکه علاوه بر ریان، نگاه دیگران میتواند ما را به مهلکه تفاخر و تکاثر نیز بکشاند: فرزند من بیشتر و بهتر از دیگران، میداند یا میتواند.

۸- مسئله زمانی جدیتر میشود که به یاد بیاوریم در بسیاری از این موارد نگاه مردم را بر نگاه خدا ترجیح دادهایم و دستور خدا را کنار نهادهایم تا رضایت مردم را جلب کنیم. و مگر شرک جز برتری دادن یا حتی مساوی دانستن خدا با غیر خداست!؟ در روایات، بسیار تأکید شده است که شرک، آبشخور ریاست: «إعلموا أن یسیر الریاء شرک» (آگاه باشید که کمترین ریاء، شرک به حساب میآید.)

۹- بگذارید از زاویه دیگری به مسئله نگاه کنیم. ما با تغییر رفتارمان در حضور دیگران به فرزندمان نفاق و ریا میآموزیم و هر بار که برای منع کودکمان از یک رفتار یا تشویقش به رفتاری دیگر، به او میگوییم: «اگر این کار را بکنی، همه به تو میخندند» یا...، گذشته از همه تأثیرات مخربی که بر روح او میگذاریم، به او تلقین میکنیم که ارزش اصیل و جدی زندگی، رضایت و تحسین دیگران است.

۱۰- اهمیتی که ما برای دیگران در تربیت فرزندانمان قائلیم، تجلیگاه شرک عملی ما است و عجیب آنکه ما از ریشه شرک، توقع رویاندن میوه توحید داریم!

https://shoma-weekly.ir/hEC8OM