رضا خان در آن دوره برای راضی نگه داشتن لندن، یکی از گردانهای مخوف کشور را راهی آبادان کرد و غائله به پا شده را به سود انگلیسیها عاقبت به خیر داد، اما این پایان کار نبود، زیرا به فاصله چند سال پس از این اتفاق یکی از اتفاقهای بزرگ قرن رخ داد: «ملی شدن صنعت نفت در ایران». شاید بسیاری از مورخان بر این عقیده باشند که حرکت عظیمی که برای ملی شدن صنعت نفت ایران آغاز شد، حول محور «کلاهبرداری اقتصادی» بریتانیا میچرخید، اما سه اپیزود تاریخی در فراهم کردن زمینههای این موفقیت بزرگ نشان میدهد ایرانیان با کسانی که کرامت انسانی آنان را از بین ببرد به پا میخیزند و از همه توان خود برای مبارزه با آن استفاده میکنند و از قضا موفق میشوند.
اپیزود اول
آنانی که به آبادان سفر کردهاند بهخوبی میدانند در ضلع غربی این شهر، خانههای لوکس و آب و هوای پاکیزه، متمایزکننده این قسمت شهر با دیگر نقاط آن است. این نقطه به دلیل موقعیت جغرافیایی و وزش بادهایی که دود پالایشگاهها را به سمت شرق شهر میبرند، محل زندگی انگلیسیها بود و در فاصلهای کوتاهتر، چهره شهر حلبیآباد عیان میشود و دود و آلایندههای صنعتی در خانههای کارگران ایرانی جولان میدهد.
اپیزود دوم
هوای داغ آبادان همان طور برای ساکنانش عادی است که برای مهاجران بهویژه انگلیسیها غیرعادی! همین موضوع تفاوتهای بسیاری را در تخصیص امکانات لوکس نظیر کولر، آب پاکیزه، آبسردکن، سیستم تهویه و...، میان مدیران ایرانی و خارجی به وجود آورده بود، اما این همه ماجرا نبود. از آنجا که انگلیسیها به علت غرور خاص خود، ایرانیان را پست و شقی میشمردند، به هیچ عنوان حاضر به استفاده از لبنیات ایرانی نبودند، از این رو حدود یکصد رأس گاو انگلیسی به آبادان وارد کردند. شرایط آب و هوایی آبادان چند گاو را تلف کرد تا انگلیسیها برای برطرف کردن این مشکل، کولر و سیستم تهویه مدرنی را تعبیه کردند، در حالی که ایرانیها از این امکانات محروم بودند!
اپیزود سوم
زنان باردار انگلیسی ساعاتی پیش از وضع حمل، سوار کشتیهای ویژه مجهز به پزشک و تجهیزات پزشکی میشدند و خود را به دهانه خلیج فارس میرساندند؛ جایی دور از خطالقعر مرزی ایران در آبهای بینالمللی، تا در آنجا وضع حمل کنند، زیرا نمیخواستند فرزندشان متولد ایران باشند، زیرا از نظر آنها ایران و ایرانی بسیار فرومایهتر از آن بودند که آنان بخواهند در ایران و در جوار ایرانیان نوزادشان را به دنیا بیاورند!
نگاهی گذرا به این سه اپیزود به خوبی نشان میدهد جرقه موتور محرکه نهضت ملی شدن صنعت نفت هم از چنین رویکردهایی زده شد؛ رویکردها و رفتارهایی که در قبال ایران و ایرانی از جانب اجانب در طول تاریخ، با فرجام خوبی روبهرو نشده است. همه فرهنگهای بدخواه و مهاجم به فرهنگ ملت ایران و تمدن اسلامی، در دل این فرهنگ انسانمدار هضم شدهاند و اثری از آنها باقی نمانده است. ملی شدن صنعت نفت ایران را نمیتوان فقط در بعد استعمار اقتصادی تحلیل کرد، بلکه یکی از جنبههای مهم آن را باید در تحقیر ایرانیان غیور یافت. ملی شدن صنعت نفت ایران بیش از آنکه مدیون شعور سیاسی و اقتصادی ملی گرایان باشد وامدار غیرت مردان و زنان ایرانی است که به هیچ عنوان اجازه نمیدهند هیچ قدرتی با آنها با زبان تحقیر و تهدید سخن بگویند. ملی شدن صنعت نفت یک حرکت فراگیر ملی و مبتنی بر استقلال داخلی است اما جنبههای اجتماعی و ریشههای بروز این موفقیت بزرگ استخوان بندی این حرکت تاریخی را تشکیل میدهد که این سه اپیزود به خوبی از چرایی شکل گیری حرکت ضد استعماری خبر میدهد.