سفر رئیس جمهور چین به ایران، آغاز روابط راهبردی دو کشور از جمله در حوزه اقتصاد شد. ارزیابی شما از این همکاری چیست؟
روابط تجاری ایران و چین قدمت زیادی دارد. سابقه رابطه تجار ایران و چین به قدمت جاده ابریشم است و اقتصاد چین امروز، در وضعیتی است که ارتباط تجاری ما و این کشور، بطور حتم به نفع اقتصاد ماست. چین کشوری است که در شرایط تحریم ها، و قطع ارتباط تجاری ایران با بسیاری از کشورهای دنیا، رابطه تجاریاش را با ما قطع نکرد و به قول معروف تنهایمان نگذاشت. ما در دوره تحریم توانستیم، خیلی از مشکلات اقتصادی را چه در حوزه صادرات و چه در حوزه واردات، در تجارت با چین حل کنیم. از نظر سیاسی هم چینی ها، در بسیاری از موقعیتها با حفظ منافع خودشان پشتیبان ایران بودهاند. آتیه اقتصادی چین هم بسیار روشن است. چین شریک اول 100 کشور تجاری در دنیاست و ارزیابی ها نشان می دهد که دومین اقتصاد جهان، چین است و چیزی نمانده که رتبه اول در دنیا را هم کسب کند.
عموم مردم ما نسبت به کالای چینی بسیار بدبین بوده و نگران سیل وارادات بی کیفیت پس از این تفاهم هستند.
بی کیفیتی این کالاها البته، بیشتر از طرف چینی، به طرف ایرانی بر می گردد. در واقع تجار ایرانی که برای معامله به چین می روند، از بین تولیدات چینی که با استانداردهای مختلف در این کشور تولید می شود، کالاهای کم کیفیت و بی کیفیت را انتخاب می کنند. هرچند این کالاها کیفیت پایینی دارند اما ظاهر زیبایشان مصرف کننده ایرانی را گول می زند. این مشکل اول است که متوجه وارد کننده های ایرانی است تا صادر کنندگان چینی. مشکل دوم در این حوزه در تجارت با چین، به ضعف سازمان های استاندارد و نظارت بر می گردد که اجازه ورود کالاهای بی کیفیت را می دهند. ما در رابطه با امور زیربنایی، مثل پالایشگاه ها، نیروگاه ها و زیرساختهای حمل و نقل همکاری های خوبی با چین داشتیم و این کشور می تواند در ادامه، شریک خوبی برای ما در توسعه عمرانی کشور باشد.
با توجه به موقعیت فعلی و آتیه اقتصاد چین، گشودن مذاکرات اقتصادی با غرب را چگونه ارزیابی می کنید؟
روابط اقتصادی با کشورهای غربی و اروپایی در توسعه اقتصادی ایران کم اهمیت تر از رابطه با چین نیست و نباید نگاه انحصاری در این زمینه داشت. در واقع ایران باید بر اساس منافع ملی و استانداردهای مد نظرش، با چین تعامل کند و البته این تعامل باید با برنامه ریزی برای دست یابی به اهداف بلند مدت اقتصادی همراه باشد.
به نظر شما در این روابط راهبردی منافع ما تأمین می شود؟
قرارداد ها و تفاهم نامه های جدیدی که با چین امضا شده، همین استراتژی تعامل تجاری در بلند مدت را دنبال می کند. طبق این تفاهم نامه قرار است در ده سال آینده، به رابطه تجاری با ارزش 600 میلیارد دلار برسیم و این هدف، قابل دستیابی است و سالانه 60 میلیارد دلار به ارزش مبادلات تجاری ایران و چین اضافه خواهد شد. مهم ترین حوزه های همکاری، امور ریلی و راه آهن سریع السیر است که شرکت های صاحب نام چینی، در توسعه آن با ایران همکاری می کنند و در فعالیت های بالادستی نفت هم سابقه همکاری داریم. بسیاری از شرکت های تولیدی و کارخانه های ما که به دلیل رکود اقتصادی تعطیل یا در حال ورشکستگی اند را می توان در تعامل با اقتصادی مثل اقتصاد چین، احیا کرد.
در واقع رابطه اقتصادی ایران و چین می تواند این تصور کشورهای غربی را که بعد از اجرایی شدن برجام و لغو تحریم های اخیر، مصوبه های دیگری را برای تحت فشار گذاشتن ایران به مرحله اجرا برسانند، کمرنگ و ضعیف کند. رابطه قوی تجاری ایران و چین می تواند تهدیدی برای بازگرداندن تحریم ها و عاملی برای خنثی کردن مقررات تحریمی اروپا و آمریکا علیه ایران باشد. از طرف دیگر حضور قوی چین در اقتصاد ایران، تنور رقابت در جذب سرمایه را گرم خواهد کرد.