اندیشه

دو روش ناپسند در تامین مخارج خانواده

رضا‌(ع) درباره چگونگی تأمین مخارج خانواده جویا شدم. حضرت: فرمود: «مخارج خانواده، حد وسط است میان دو روش ناپسند.» گفتم: فدایت شوم، به خدا سوگند! نمی‌دانم این دو روش چیست؟ حضرت فرمود: «دو روش ناپسند، اسراف و خست است. آیا نمی‌دانی که خداوند بزرگ، اسراف (زیاده روی) و اقتار (خست گیری) را ناخوشایند می‌دارد و در قرآن می‌فرماید: «آنان که هرگاه چیزی ببخشند، نه زیاده روی می‌کنند و نه خست می‌ورزند و میانگین این دو را در حد قوام بر می‌گزینند». (سفینه البحار، ج ۲، ص ۶۲۲)
از فضیلتهای مهم اخلاقی، میانه روی در همه کارها به ویژه میانه روی در مصرف است. خداوند در قرآن کریم میفرماید: «در رفتارت میانه رو باش!» (اسراء، ۲۹)

در اهمیت میانه روی و ناروا بودن افراط و تفریط همین بس که افراط و تفریط، از نشانههای نادانی شمرده شده و حضرت علی (ع) فرموده است: «نادان را نبینی جز آنکه یا افراط میکند یا تفریط.» شیخ محمود شبستری در این باره زیبا سروده است:

همه اخلاق نیکو در میانه است؛ که از افراط و تفریطش کرانه است

میانه چون صراط مستقیم است؛ ز هر دو جانبش جحیم است

یکی از یاران امام هشتم (ع) میگوید: از امام
رضا
(ع) درباره چگونگی تأمین مخارج خانواده جویا شدم. حضرت: فرمود: «مخارج خانواده، حد وسط است میان دو روش ناپسند.»

گفتم: فدایت شوم، به خدا سوگند! نمیدانم این دو روش چیست؟

حضرت فرمود: «دو روش ناپسند، اسراف و خست است. آیا نمیدانی که خداوند بزرگ، اسراف (زیاده روی) و اقتار (خست گیری) را ناخوشایند میدارد و در قرآن میفرماید: «آنان که هرگاه چیزی ببخشند، نه زیاده روی میکنند و نه خست میورزند و میانگین این دو را در حد قوام بر میگزینند». (سفینه البحار، ج ۲، ص ۶۲۲)

نکاتی در خصوص بیان گفتار امام (ع):

۱- در آیه قرآن که امام به آن اشاره نمودند کلمه قوام به کار رفته است. مقصود از قوام یعنی آن استواری و اقتصادی که موجب سامان یافتن زندگی همه افراد میشود که در آن، نه کسی محروم ماند و نه کسی بیحساب برخوردار گردد. عامل قوام چیست؟ میانه روی و پرهیز از اسراف خسّت.

۲- همین مال که عامل بقا و قوام است، در حال افراط و تفریط، عامل تباهی و هلاکت فرد و جامعه خواهد بود. بقاء و دوام و قوامیت، در حد میانه و اعتدال است. مال به خودی خود بد نیست ولی حبّ مال که از حد گذشت انسان را به فساد میکشاند.

۳- انسان گاهی غافل میشود و گمان میکند مالک همه چیز است و با این تفکر طغیان میکند. این طغیان هم به شکل اسراف و زیاده روی و... میتواند باشد. گمان میکند طبیعت و حیوانات و گیاهان و درختان و آب و خاک و... همه برای او هستند لذا به فساد و اسراف و از بین بردن طبیعت و منابع میپردازد. حال آنکه ما مالک این امور نیستیم و اینها تنها امانتهای الهی نزد ما هستند و فردای قیامت باید پاسخ بدهیم که با امانتها و نعمتهای الهی چگونه برخورد کردهایم؟

https://shoma-weekly.ir/oljeEk