طرح هدفمندی مشکلاتی را باعث شده که امروز به صراحت می توانیم بگوییم هرچه اشکال اقتصادی داریم ناشی از طرح هدفمندی است!
اشاره: مهدی تقوی را همه اقتصاد خواندهها می شناسند. او از قدیمی ترین اساتید رشته اقتصاد در دانشگاههای تهران است و تعداد تالیفات و ترجمههایش جمعا از هفتاد جلد تجاوز می کند. شاید کمتر کسی را در بین اساتید امروز دانشگاههای کشور بتوان یافت که در تعداد آثار علمی با وی برابری کند اما تقوی به همین میزان که به پرکاری شهره است به گرایش اقتصادی سوسیالیستی نیز شهره است از همین روست که وی از اولین مخالفین سیاستهای اقتصادی هاشمی یعنی تعدیل اقتصادی بود و امروز نیز از اولین مخالفین سیاستهای اقتصادی احمدینژاد یعنی هدفمندی می باشد. اگرچه ممکن است این دیدگاهها مورد پذیرش بسیاری نباشد، اما در هر صورت کسی نیست که انکار کند مهدی تقوی از معدود اعضای هیات علمی اقتصاد در دانشگاههای ایران است که سالهاست به درجه استاد تمام رسیده است و دیدگاههای وی قابل تأمل است. به همین جهت بازخوانی دیدگاههای این استاد منتقد را خالی از فایده ندیدیم. آنچه در پی می آید گفتگوی هفته نامه شما با مهدی تقوی در باب شرایط فعلی هدفمندی یارانهها در سال تولید ملی است، و الزاما به معنای تایید دیدگاههای وی نمی باشد:
* آقای دکتر تقوی قبل از هر چیز از شرایط فعلی هدفمندی در آستانه اجرای فاز دوم چه تحلیلی دارید؟
در ابتدا بگویم که من از اصل با این طرح هدفمندی مخالفم و اولین کسی هم بودم که از همان اول مخالفت خودم را اعلام کردم و گفتم این نباید اجرا شود. البته خوشحالم که بالاخره دانستند که نباید فاز دوم را اجرا کنند. طرح هدفمندی مشکلاتی را باعث شده که امروز به صراحت می توانیم بگوییم هرچه اشکال اقتصادی داریم ناشی از طرح هدفمندی است!
* علت اساسی این همه مشکل ناشی از یک طرح را در چه می دانید؟
مساله مهمی است که باید به آن توجه شود ببینید ما پس از انقلاب دو بار در اقتصاد به دامن اقتصاددانهای راستگرا افتادیم یکی در دوره آقای هاشمی که مشاورین ایشان همه از اقتصاددانان لیبرال یا اصطلاحا راستگرا بودند و برای ایران نسخههای اقتصاد آزاد یا سرمایه داری را پیچیدند و نتیجه آن هم کاهش عدالت و افزایش ضریب جینی بود. دلار به شدت افزایش قیمت یافت و تورم سرسام آور شد تا جایی که طبق اعلام رسمی تورم به ۴۹ درصد رسید. بالا رفتن ضریب جینی به معنی افزایش بیعدالتی است و آن موقع طبق اعلام رسمی بانک مرکزی ضریب جینی صعود شدیدی داشت.
دومین فاجعه اقتصادی هم هدفمندی یارانهها بود این مسئله در واقع دور دومی بود که ما به دامن اقتصاددانهای راستگرا افتادیم. توجیهها و استدلالهایی می آوردند که هدفمندی منجر به صرفه جویی و کاهش مصرف و.... می شوند مضرات طرح همه دقیقا طبق پیش بینی به تحقق پیوست اما از آن صرفه جویی که صحبت می شد خبری نیست. بنزین گران شده اما طبق آمار ذرهای مصرف بنزین کاهش نیافته است. مردم گاز نمی خورند گاز را فقط برای مصارف گرمایشی و بسیار ناچیز در پخت غذا مصرف می کنند کدام اینها با گران شدن قابل کاهش است گرمایش یا پخت غذا؟
البته از نظر من در اجرای هدفمندی یک خلاف بزرگ هم صورت گرفت قرار بود ۳۰درصد از درآمدهای هدفمندی صرف بخش تولید شود اما این اتفاق نیافتاد!
* آثار آن چه بود؟
طبیعی است بسیاری از واحدهای تولیدی تعطیل شد بسیاری از واحدهای حجم تولید خود را به شدت کاهش داد تا بتواند همچنان در حاشیه سود تولید کند زیرا حاشیه سود آنها به شدت پایین آمده بود. نهایتا نتیجه آنکه میزان تولیدات کشور کاهش یافت از یک سو بیکاری فراگیر شده و دامن گیر جامعه شد و از سوی دیگر کاهش تولید سبب تورم شد اما نه تورم دوران رونق که طبیعی است تورم ناشی از کاهش تولید و رکود که به آن رکود تورمی می گویند و بدترین نوع تورم است که البته دولت هم برای مقابله با آن دست به دامن افزایش واردات شد.
* مجلس راهکارهای بهتری برای این مساله داشت که به آنها توجه نشد.
مجلس هم در این شرایط نه راهبرد درستی دارد و نه می داند چگونه برخورد کند مثلا تصویب کردهاند که حقوق کارمندان ۱۵درصد افزایش یابد. خوب برای یک کسی که اقتصاد را کمی هم فهم می کند این یک معنی بیشتر ندارد، افزایش حجم پول و در نتیجه افزایش تورم!
من باز هم تاکید می کنم این مشکلات حل نشدنی که امروز اقتصاد ایران به آنها دچار شده است ناشی از افتادن به دامن اقتصاددانان راستگراست ما چرا باید یک اشتباه را دوبار تجربه کنیم که مرتبه دوم بیش از مرتبه اول آسیب ببینیم؟
زمان هاشمی که به اعلام خودش و مراجع رسمی نرخ دلار، نرخ تورم و ضریب جینی بالا رفت زمان حال حاضر هم که نرخ دلار را می بینید نرخ ضریب جینی هم اعلام نمی شود تورم هم اینکه اعلام می شود قطعا محل سئوال است. مگر می شود الآن تورم ۲۲ درصد باشد. مراجع رسمی نظام هم این نرخ را قبول ندارند آقای نادران چند ماه پیش گفته بود تورم ۶۰درصد شده است حالا من نمی گویم این نرخ درست است اما به هر حال عدد باید خیلی بالاتر از ۲۰ باشد که یک نماینده مجلس چنین عددی را عنوان می کند.
حالا باز رحمت به دولت هاشمی که آمارهایی مثل نرخ رشد و ضریب جینی و... را اعلام می کرد.
* خوب با این حساب امروز اصلا می توان گفت که نرخ تورم چقدر است؟
ببینید دقیق که نه ولی من به عنوان یک استاد اقتصاد یک مدل خیلی ساده به شما ارائه می دهم؛ خودتان ببینید قیمت این چند قلم یعنی گوشت؛ میوه؛ نان؛ حمل و نقل و اجاره بها یا قیمت مسکن چقدر در یکساله گذشته تغییر داشته است؟ عدد دقیقی به دست نمی دهد ولی عدد به دست آمده با درصدی خطا همان تورم جاری است آیا این عدد به ۲۰ درصد نزدیک است؟
* آثار اجتماعی این مساله را چه می دانید؟
البته بهتر است بگوییم آثار اقتصادی اجتماعی. ولی باید گفت در هر صورت در چنین شرایطی که تولید به صرفه نیست دلالی به شدت رشد می کند و مشاغل کاذب سود ده می شود پس به زیان اقشار زحمت کش جامعه و به سود طبقات سوداگر و دلال و افراد شاغل در مشاغل کاذب مثل ارز و... است و آثار چنین پدیده اقتصادی در میان مدت و بلند مدت در عرصه اجتماعی و فرهنگی دیده خواهد شد کما اینکه بعضا دیده می گردد.
* آقای دکتر تقوی قبل از هر چیز از شرایط فعلی هدفمندی در آستانه اجرای فاز دوم چه تحلیلی دارید؟
در ابتدا بگویم که من از اصل با این طرح هدفمندی مخالفم و اولین کسی هم بودم که از همان اول مخالفت خودم را اعلام کردم و گفتم این نباید اجرا شود. البته خوشحالم که بالاخره دانستند که نباید فاز دوم را اجرا کنند. طرح هدفمندی مشکلاتی را باعث شده که امروز به صراحت می توانیم بگوییم هرچه اشکال اقتصادی داریم ناشی از طرح هدفمندی است!
* علت اساسی این همه مشکل ناشی از یک طرح را در چه می دانید؟
مساله مهمی است که باید به آن توجه شود ببینید ما پس از انقلاب دو بار در اقتصاد به دامن اقتصاددانهای راستگرا افتادیم یکی در دوره آقای هاشمی که مشاورین ایشان همه از اقتصاددانان لیبرال یا اصطلاحا راستگرا بودند و برای ایران نسخههای اقتصاد آزاد یا سرمایه داری را پیچیدند و نتیجه آن هم کاهش عدالت و افزایش ضریب جینی بود. دلار به شدت افزایش قیمت یافت و تورم سرسام آور شد تا جایی که طبق اعلام رسمی تورم به ۴۹ درصد رسید. بالا رفتن ضریب جینی به معنی افزایش بیعدالتی است و آن موقع طبق اعلام رسمی بانک مرکزی ضریب جینی صعود شدیدی داشت.
دومین فاجعه اقتصادی هم هدفمندی یارانهها بود این مسئله در واقع دور دومی بود که ما به دامن اقتصاددانهای راستگرا افتادیم. توجیهها و استدلالهایی می آوردند که هدفمندی منجر به صرفه جویی و کاهش مصرف و.... می شوند مضرات طرح همه دقیقا طبق پیش بینی به تحقق پیوست اما از آن صرفه جویی که صحبت می شد خبری نیست. بنزین گران شده اما طبق آمار ذرهای مصرف بنزین کاهش نیافته است. مردم گاز نمی خورند گاز را فقط برای مصارف گرمایشی و بسیار ناچیز در پخت غذا مصرف می کنند کدام اینها با گران شدن قابل کاهش است گرمایش یا پخت غذا؟
البته از نظر من در اجرای هدفمندی یک خلاف بزرگ هم صورت گرفت قرار بود ۳۰درصد از درآمدهای هدفمندی صرف بخش تولید شود اما این اتفاق نیافتاد!
* آثار آن چه بود؟
طبیعی است بسیاری از واحدهای تولیدی تعطیل شد بسیاری از واحدهای حجم تولید خود را به شدت کاهش داد تا بتواند همچنان در حاشیه سود تولید کند زیرا حاشیه سود آنها به شدت پایین آمده بود. نهایتا نتیجه آنکه میزان تولیدات کشور کاهش یافت از یک سو بیکاری فراگیر شده و دامن گیر جامعه شد و از سوی دیگر کاهش تولید سبب تورم شد اما نه تورم دوران رونق که طبیعی است تورم ناشی از کاهش تولید و رکود که به آن رکود تورمی می گویند و بدترین نوع تورم است که البته دولت هم برای مقابله با آن دست به دامن افزایش واردات شد.
* مجلس راهکارهای بهتری برای این مساله داشت که به آنها توجه نشد.
مجلس هم در این شرایط نه راهبرد درستی دارد و نه می داند چگونه برخورد کند مثلا تصویب کردهاند که حقوق کارمندان ۱۵درصد افزایش یابد. خوب برای یک کسی که اقتصاد را کمی هم فهم می کند این یک معنی بیشتر ندارد، افزایش حجم پول و در نتیجه افزایش تورم!
من باز هم تاکید می کنم این مشکلات حل نشدنی که امروز اقتصاد ایران به آنها دچار شده است ناشی از افتادن به دامن اقتصاددانان راستگراست ما چرا باید یک اشتباه را دوبار تجربه کنیم که مرتبه دوم بیش از مرتبه اول آسیب ببینیم؟
زمان هاشمی که به اعلام خودش و مراجع رسمی نرخ دلار، نرخ تورم و ضریب جینی بالا رفت زمان حال حاضر هم که نرخ دلار را می بینید نرخ ضریب جینی هم اعلام نمی شود تورم هم اینکه اعلام می شود قطعا محل سئوال است. مگر می شود الآن تورم ۲۲ درصد باشد. مراجع رسمی نظام هم این نرخ را قبول ندارند آقای نادران چند ماه پیش گفته بود تورم ۶۰درصد شده است حالا من نمی گویم این نرخ درست است اما به هر حال عدد باید خیلی بالاتر از ۲۰ باشد که یک نماینده مجلس چنین عددی را عنوان می کند.
حالا باز رحمت به دولت هاشمی که آمارهایی مثل نرخ رشد و ضریب جینی و... را اعلام می کرد.
* خوب با این حساب امروز اصلا می توان گفت که نرخ تورم چقدر است؟
ببینید دقیق که نه ولی من به عنوان یک استاد اقتصاد یک مدل خیلی ساده به شما ارائه می دهم؛ خودتان ببینید قیمت این چند قلم یعنی گوشت؛ میوه؛ نان؛ حمل و نقل و اجاره بها یا قیمت مسکن چقدر در یکساله گذشته تغییر داشته است؟ عدد دقیقی به دست نمی دهد ولی عدد به دست آمده با درصدی خطا همان تورم جاری است آیا این عدد به ۲۰ درصد نزدیک است؟
* آثار اجتماعی این مساله را چه می دانید؟
البته بهتر است بگوییم آثار اقتصادی اجتماعی. ولی باید گفت در هر صورت در چنین شرایطی که تولید به صرفه نیست دلالی به شدت رشد می کند و مشاغل کاذب سود ده می شود پس به زیان اقشار زحمت کش جامعه و به سود طبقات سوداگر و دلال و افراد شاغل در مشاغل کاذب مثل ارز و... است و آثار چنین پدیده اقتصادی در میان مدت و بلند مدت در عرصه اجتماعی و فرهنگی دیده خواهد شد کما اینکه بعضا دیده می گردد.