ابتدا بفرمایید که وضعیت صنایع دستی، در کشور ما چگونه است؟
صنایع دستی ایرانی میراث گرانبهایی است که از نسلهای گذشته برای ما به ارث رسیده است و چنانچه نسبت به آن، بیتوجهی صورت گیرد، بعید است که استمرار داشته باشد و زنده بماند. واقعیت این است که صنایع دستی ما، اقتصادی نیست؛ یعنی شما نمیتوانید بگویید که در این صنایع پول وجود دارد و اگر کسی سرمایه خودش را آنجا گذاشت، برای سرمایهاش اتفاق خاصی میافتد؛ هیچ اتفاقی نمیافتد. در تمام دنیا برای مقولاتی که ارزش معنوی دارند، هویت ملی در آنها نهفته است و ریشه فرهنگ و آداب و رسوم آن ملت محسوب میشوند، سرمایهگذاری میکنند و دولتها عدهای را حمایت میکنند که آن کارها را ادامه دهند. الان شما میبینید که در روستاها و گوشه و کنار، حتی در شهرهای سنتی مثل یزد، اصفهان و بعضی از شهرهای خطه شمال، صنایع دستی بسیار خوبی وجود دارد و اینها باید مورد حمایت قرار گیرند. هرچند دولت مشکل مالی دارد؛ ولی این صنایع دستی، چیزی است که اگر حذف بشود و از بین برود دیگر نمیتوان آن را بازیافت کرد؛ مثل یک ساختمان نیست که اگر خراب شد، بتوان آن را از نو ساخت. کسانی که در این صنایع مشغول به کار هستند، کجا حمایت میشوند و چه کسی به آنها یارانه پرداخت میکند؟اینها نه بیمه هستند و نه از مزایای خاصی بهرهمند هستند. در واقع کسی باید واقعا عاشق این کار باشد و بعد تمکن مالی مناسب هم داشته باشد تا بتواند در صنایع دستی ورود کند. اینها کارهایی کاملا دلی هستند و به هر دلیلی کسانی که در این صنایع، فعالیت میکنند، طبقه پایین جامعه هستند و به خاطر اقتصادینبودن این صنایع و اینکه سودی به دنبال ندارند، آنها را رها میکنند. و بعد در کمال تأسف، از آن طرف شاهد ورود صنایع دستی بی کیفیت و بی هویت چینی هستیم که با قیمت ارزان وارد میشوند؛ بعضا همزرق و برق زیبایی دارند؛ ولی ریشه دار نیستند و به تاریخ ما تعلق ندارند. دولت باید برنامه حمایتی برای این صنایع تدارک ببیند.
آیا ظرفیت صادرات صنایع دستی ما به کشورهای خارجی وجود دارد؟
اگر دولت بخواهد حمایت کند، ظرفیتهای زیادی وجود دارد. دولت از این صنایع حمایت نکرده است وگرنه بستر صادرات محصولات مربوط به صنایع دستی وجود دارد. مشکل دولت این است که قدرت و توان اقتصادی انجام این کار را ندارد. یک زمانی هم در دولت، این بحث مطرح بود که برای این صنایع شرکتهای هلدینگ ایجاد کند که این شرکتها بتوانند صنایع دستی را صادر کنند؛ فکر بسیار خوبی بود؛ اما متأسفانه در اجرا به نتیجه نرسید. نکته دیگری که وجود دارد در خصوص عدم نظارت بر تولید برخی از صنایع دستی ما مثل فرش است؛ متأسفانه فرشی که ما امروز صادر میکنیم وضعیت بسیار خوبی ندارد. در یکی از سفرهای خارجی که بنده به یکی از کشورهای اروپایی داشتم، میگفتند که دستگاهی داریم که با قرار دادن آن روی فرش، به غیر استانداردبودن آن پی میبریم و چنانچه نخ غیر استاندارد و شیمیایی در آن به کار رفته باشد، برای ما مشخص میشود. آنها میگفتند فرشی که در دهههای گذشته از ایران وارد میکردیم، با فرشی که الان وارد میکنیم، زمین تا آسمان تفاوت دارند. خب اینها به دلیل عدم نظارتی است که در تولید وجود دارد.
با توجه به اینکه در سال اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل قرار داریم و یکی از شاخههای اقتصاد مقاومتی، صنایع کوچک هستند، به نظر شما صنایع دستی چه نقشی در پیشبرد اقتصاد مقاومتی میتوانند ایفا کنند؟
یکی از ویژگیهای اقتصاد مقاومتی، درونزا و برونگرابودن آن است که اتفاقا صنایع دستی، به معنای واقعی کلمه درونزای برونگرا هستند؛ درونزا هستند چون تولید داخل هستند؛ برونگرا هستند چون قابلیت صادرات دارند؛ اما چون ما آن را اقتصادی نکردهایم، مقاومت ندارد؛ درواقع قابلیت درونزایی دارد؛ ولی قابلیت برونگرایی ندارد. درونزاییاش هم بسیار بسیار ضعیف است. برای مقاومسازی یک چیزی باید آن را مورد حمایت قرار داد و طرح حمایتی در رابطه با آن اجرا کرد.
یکی از اقدامات مثبتی که در مجلس نهم برای توجه به صنایع دستی صورت گرفت، تشکیل فراکسیون صنایع دستی بود. با توجه به اینکه حضرتعالی در این کمیسیون عضو بودید، بفرمایید که این کمیسیون تا چه میزان توانست برای حمایت از صنایع دستی موفق باشد؟
واقعیت این است که فراکسیون خیلی دیر شکل گرفت و نتوانست اقدامات لازم و مؤثر را به انجام برساند. امیدواریم در این دوره جدید، به شکل کاربردی روی این مسئله کار شود و نمایندگان علاقهمندی که دارای طرح و برنامه هستند در این فراکسیون عضو شوند و به سازمانها و دستگاههای مرتبط با صنایع دستی کمک برسانند. معمولا فراکسیونها بیشتر به دنبال نظارت و کنترل هستند؛ در حالی که اگر ما در اقتصاد مقاومتی به یکدیگر کمک نکنیم و من جلوی دست دیگری را بگیرم، دیگری مچ مرا بگیرد و مسائلی از این قبیل، اقتصاد مقاومتی شکل نخواهد گرفت. من امیدوارم که در مجلس دهم همه فراکسیونها- نه تنها فراکسیون صنایع دستی- فراکسیونِ کمک حال باشند نه فراکسیون ضد حال.