اقتصاد

دولت باید از مسایل روزمره رها شود

دولت خیلی جدی اعتقاد دارد و برای شکل‌گیری اقتصاد مقاومتی باید به‌طور جدی به آن بپردازد. اقداماتی همچون کاهش بی‌انضباطی، مقابله با فساد، مدیریت نظام مالی و پولی کشور و بهبود محیط کسب و کار باید اتفاق بیفتد تا منابع داخلی بر اساس بهبود فضای عمومی کسب و کار بتواند منجر به سرمایه‌گذاری شود. این اتفاق بزرگی است که باید بیفتد و دولت باید خودش را از مسائل روزمره و جاری اقتصاد آزاد کند و به مسائل نهادینه‌تر برسد.
امیر حسین زاده- پس از آنکه رییس جمهور گزارش صد روزه خود را ارائه کرد گفتند و گفتیم و نوشتیم که خوب! وقت کم بوده! و در این زمینه حق با کابینه بود! اما حالا که بیش از دویست روز از شروع به کار دولت میگذرد و اقتصاد کشور دستخوش مسائل مختلفی همچون فاز دوم هدفمندی یارانهها و قیمت حاملهای انرژی است نظرات حجت الله میرزایی کارشناس اقتصادی و استاد دانشگاه را در مورد عملکرد دولت پرسیدهایم.

چند وقت پیش گزارش ۱۰۰ روزه آقای رئیسجمهور را داشتیم الان که تقریباً ۲۰۰ روز از کار دولت گذشته است، میخواهیم عملکرد ۲۰۰ روزه دولت را بررسی کنیم. ابتدا بفرمایید دولت در چه وضعیت اقتصادیای کارش را شروع کرد و با چه چالشهایی روبرو بود؟

دولت یازدهم زمانی کار خود را شروع کرد که هم متغیرها و هم شاخصهای اقتصاد کلان و شاخصهای عملکرد نهادی با وضعیت بسیار وخیم و نگرانکنندهای مواجه بود. شاخصهای اقتصاد کلان مثل کسر بودجه و بدهی بزرگ که از ابتدای سال ۹۲ آشکار بود، با نرخهای بالای تورم و بیکاری که جمع این دو که به شاخص فلاکت نامگذاری شده است، نزدیک به ۵۰ درصد بود و شرایط تورم رکودی خیلی عمیق و رکود در بخش ساختمان که یکی از شاخصهای محوری و تعیینکننده اقتصاد ایران است، پروژههای ناتمام بسیاری که با منابع موجود امکان اتمام آنها نبود، بهخصوص پروژه مسکن مهر که باید گستردگی بسیار زیاد نزدیک به یک میلیون واحد آنها ناتمام مانده است و هم اتمام آنها و هم تأمین زیرساخت برای سایتهایی که قبلاً تمام شدهاند، در چنین شرایطی دولت آقای روحانی کارش را شروع کرد. مهمتر از همه اینکه نظام اداری یا بوروکراسی کشور که باید بار اصلی حل مسائل را به دوش میگرفت، با ناتوانیها و ضعفهای جدی مواجه بود و نهاد مدیریت و برنامهریزی کشور هم عملاً تعطیل و در حوزه برنامهریزی توسعه فاقد توانایی لازم و توانش را از دست داده بود.

فکر میکنید در این ۲۰۰ روزی که از عملکرد دولت گذشته در وضعیت عمومی اقتصاد کشور ما تغییری ایجاد شده است؟

در مجموع تلاشهای زیادی شده است تا مسائل جاری اقتصاد کشور را حل و فصل کنند، بهخصوص مسئله رکود تورمی، یعنی تورم را کنترل کنند و هم از حالت رکودی خارج شوند. البته به نظر میرسد در ظرف این دو سال دولت هدفگذاری اصلی خود را روی کنترل تورم گذاشته و بخشی از آثار این سیاست خودش را نشان داده است، ولی در بلندمدت باید ببینیم چه پیامدهایی خواهد داشت. روی مدیریت بازار ارز و کاهش نوسانات و ایجاد فضای مطمئنتر برای اهالی کسب و کار تا حدود زیادی روی جلب اعتماد عمومی برای اهالی کسب و کار در مجموع موفق بوده است و اینها گامهای بزرگی هستند که در شش هفت ماه گذشته برداشته شده است. همین طور تنظیم بودجه سال ۹۳ بدون جاهطلبی و بلندپروازی غیرواقعبینانه و تأمین منابع برای پرداخت تعهداتی که دولت در قالب طرح هدفمندی داشته است. اینها هم بخشی از تلاشها روزمره دولت بوده است و به نظر میرسد تا حد زیادی از عهده اینها برآمده است.

به نظر شما تبعات مثبت و منفی فاز دوم هدفمندی یارانهها چه خواهد بود و آیا در سال آینده افزایش قیمتها به دلیل افزایش حاملهای انرژی را خواهیم داشت؟

هنوز میزان افزایش حاملها مشخص نیست، ولی قطعاً افزایش قیمت حاملها افزایش تورمی در پی خواهد داشت و ممکن است حتی به بدتر شدن شرایط رکودی هم منجر شود، بهخصوص در عین حال که هزینههای تولید افزایش مییابند و منجر به افزایش قیمت تمام شده کالاها میشود، بخشی از تولیدکنندگان به دلیل ناتوانی در تأمین نقدینگی لازم ممکن است سطح تولید خود را کاهش بدهند و در مواردی حتی ممکن است توقف تولید را در پی داشته باشد. تورم واقعی قطعاً منجر به آثار تورمی میشود و برای دولت هم افزایش قیمت حاملهای انرژی هزینهها را افزایش میدهد و احتمالاً دولت مجبور میشود هزینه این افزایش را تأمین سازد که خودش ممکن است آثار تورمی داشته باشد.

فاز دوم هدفمندی که اجرا شود، آیا دولت میتواند اثرات تورمی آن را مدیریت کند؟

بستگی دارد این فاز دوم را با چه شیبی و چه برنامه زمانبندی اجرا کند و همین طور چقدر بتواند بر فضای روانی تأثیر بگذارد. همه اینها مهماند. هنوز بهروشنی نمیدانیم میزان افزایش هدفمندی چقدر است و همین طور با چه برنامه زمانبندیای میخواهد اجرا شود. اگر شیب کم باشد و بتواند در دوره زمانی مناسبی این برنامه را اجرا کند، قابل انجام است. در هر حال آثار تورمی را در پی خواهد داشت، اما اینکه آثار تورمی چقدر باشد بستگی به چگونگی عملکرد دولت دارد.

پیشبینی شما چیست؟ آیا زیرساختهای لازم برای فاز دوم ایجاد شده است؟

شخصاً موافق اجرای فاز دوم نیستم، یعنی معتقدم شرایط رکود تورمی را بدتر میکند و هیچ مشکلی را هم از ما حل نمیکند و نباید به سیاست اولویتدار دولت تبدیل شود.

وضعیت معیشت مردم همچنان خوب نیست. پیشنهاد شما برای اینکه دولت از چالشهای اقتصادی خارج و یک مقدار وضعیت معیشت مردم بهتر شود، چیست؟

اولاً کنترل رکود تورمی بهخصوص کمک به خروج اقتصاد از شرایط رکودی تا مسئله بیکاری کاهش یابد و هم با افزایش عرضه، قیمتها تا حد زیادی کنترل شوند و اقدامات ریشهدارتری هستند که باید صورت بگیرند.

فکر میکنید اقتصاد مقاومتی تا چه حد در عملکرد دولت ما وجود داشته است و دولت چقدر به این بحث اعتقاد دارد؟

به نظرم دولت خیلی جدی اعتقاد دارد و برای شکلگیری اقتصاد مقاومتی باید بهطور جدی به آن بپردازد. اقداماتی همچون کاهش بیانضباطی، مقابله با فساد، مدیریت نظام مالی و پولی کشور و بهبود محیط کسب و کار باید اتفاق بیفتد تا منابع داخلی بر اساس بهبود فضای عمومی کسب و کار بتواند منجر به سرمایهگذاری شود. این اتفاق بزرگی است که باید بیفتد و دولت باید خودش را از مسائل روزمره و جاری اقتصاد آزاد کند و به مسائل نهادینهتر برسد.

به نظر شما عملکرد دولت تحریمها را کاهش میدهد یا افزایش؟

به نظر من کاهش میدهد و روند رو به کاهش است. اتفاقاتی که در این هفته افتاده است و چشماندازی که وجود دارد نشان میدهد تحریمها کاهش مییابد و این امر هم آثار روانی دارد و هم گشایشهای مالی و ارزی در پی خواهد داشت که میتواند برای بهبود اوضاع اقتصادی کشور مفید باشد.

https://shoma-weekly.ir/8fSZEh