این روزها البته برنامههای ویژه خردسالان که مخاطبشان شش دانگ حواسشان را به این برنامهها میدهند و از آن تاثیر میپذیرند و الگوبرداری میکنند ،کم نیستند.
این اعضای کوچک خانواده با گذراندن بخش اعظمی از ساعات زندگی خود مقابل رسانه ملی فرآیند الگوپذیری را به نحواحسن از سرمی گذرانند و در بین چندین برنامه کودک با مجریهای متفاوت و به تعبیر امروز خالهها و عموهای مختلف تلاش میکنند تا از رفتار و سبک پوشش آنها الگوبرداری کنند.
این در حالی است که در بین تمام مجریهای تلویزیون که تقریبا از ابتدای تاسیس رسانه ملی در جمهوری اسلامی در این سازمان مشغول فعالیت بودهاند این روزها مجریهای زن با پوشش و آرایش لباس خاص متفاوتتر از گذشته شدهاند، البته باید گفت بودن مجریهای زن در این رسانه همان طور که گفته شد از سالهای اولیه تا کنون به دلایلی نظیر عطوفت زنانه و گیرایی بیان این قشر وجود داشته، اما زمانی این حضور بنا به همان اصل تاثیرگذاری بر کودکان رنگ خطر به خود میگیرد که این مجریها که به فراخور محتوای یک برنامه حالا تبدیل به خالههایی با پوششهای نامتعارف شدهاند، با حرکاتی که گاهی شائبهای در ذهن ایجاد میکند و یا تک خوانی هرچند با لحنی بدون غنا و آواز در سرودهای کودکانه در قاب رسانه حاضر میشوند و باعث میشوند تا به جای آنکه مخاطبهای کوچک این گونه برنامهها بیشتر جذب محتوا شوند به صورت توجه کنند و در نهایت این برنامهها چیزی در شکل و شمایل مدلهای غربی برنامههای کودک از آب دربیایند، غربی که ما مدام عملکرد و آنرا به دلیل استفاده ابزاری از زن مورد بازخوانی و آسیبشناسی جدی در همین رسانه ملی خودمان قرار داده و میدهیم و خود نیز بازهم در این مکان، دچار این تزلزل نسبت به زن در پارهای از موارد میشویم این در صورتی است که مطابق بیانات مقام معظم رهبری ما برای حفظ کرامت و ارزش زن باید یک جبهه طلبکارانه در حوزه زن و خانواده تشکیل دهیم و به بازخوانی آرا و نظرات گوناگونی که در این حوزه با نگاه آسیبشناسانه بپردازیم.
به هر روی رسانه ملی به عنوان یکی از بزرگترین متولیان فرهنگی که در فرآیند فرهنگسازی نقش عمدهای دارد باید نسبت به چگونگی انتقال دادهها و در بسیاری از موارد بازتولید و انتقال ارزشها به ویژه به کودکان و نوجوانان که از مخاطبین اصلیاش به شمار میروند هوشمندانهتر عمل کند تا در گرما گرم بازار جذب مخاطب مانند شبکههای آن سوی آب از هر راهی حتی راه نادرست استفاده نکرده و در عین حال با اتکا به فرهنگ بومی بتواند این فرآیند را به نحوی کاملا سالم و بدون نگاه ابزاری به زن برای نسل آینده تبیین کند.