ورزش

دودی که چشم ورزش را می‌سوزاند

برنامه‌های جدید دولت برای کاهش بودجه به ورزش حرفه‌ای باعث شده تا این دو باشگاه اصفهانی ذوب آهن و سپاهان و برخی باشگاههای دیگر دست از فعالیت ورزشی‌شان بردارند

مهدی یکتا
لابد می‌دانید بر اساس برنامه پنجم توسعه، دولت نباید پولی به ورزش حرفه‌ای بپردازد و همه باشگاههای ایرانی نیز موظف هستند که این برنامه را اجرا کنند.
در چنین شرایطی آنچه بیش از هر چیز به چشم می‌آید، نزول ورزش و فوتبال کشورمان است.
کمبودهای مالی سبب شده برخی از مدیران و مربیان لب به شکوه و شکایت بگشایند و حتی در پاره‌ای موارد بازیکنان دست به اعتصاب زده و از حضور در تمرینات سر باز زده‌اند.
این اتفاق فقط در فوتبال رخ نداده، بلکه باشگاههایی که پیش از این به کمک بودجه دولتی کلوپ‌های متعددی تشکیل داده و در رشته‌های گوناگون تیمداری می‌کردند، با مشکلات عدیده‌ای مواجه شده‌اند.
باشگاههایی از قبیل؛ ذوب آهن و سپاهان اصفهان که سوای فوتبال، در بسکتبال، هندبال، دوومیدانی و... سرمایه‌گذاری کرده و افتخاراتی نیز در آسیا و رقابت‌های برون مرزی بدست آورده بودند، حال در آستانه انحلال قرار گرفته‌اند.
به عبارتی دقیق‌تر برنامه‌های جدید دولت برای کاهش بودجه به ورزش حرفه‌ای باعث شده تا این دو باشگاه اصفهانی و برخی باشگاههای دیگر دست از فعالیت ورزشی‌شان بردارند! و یک دفعه باشگاه‌ها به حال خود رها شوند!
بدین ترتیب به نظر می‌رسد امکان شناسایی و پرورش استعدادهای درخشان در ورزش کشورمان دیگر مانند گذشته وجود نداشته باشد و این به معنای سقوط ورزش ما خواهد بود.
با این حساب چرخه پرورش ورزشکاران نوجوان و انتقال آن به تیم‌های بزرگسال دچار وقفه شده و این امر به هیچ عنوان به نفع ما نیست.
برخی منتقدان نیز به درستی براین باور هستند که درخشش نسبی ورزش ایران در میادین آسیایی، جهانی و المپیک مرهون سرمایه‌گذاری باشگاههای دولتی و تزریق پول و بودجه بوده است و در صورت ادامه این روند، نه تنها ذوب آهن، سپاهان و یکی دو باشگاه دیگر، بلکه کل ورزش ایران با بحرانی جدی مواجه خواهد شد.
تیم‌هایی که نزدیک به نیم قرن سابقه فعالیت در ورزش کشور آن هم با حمایت دولت را دارند و حال باید به یکباره به حال خود رها شوند و...
شاید بپرسید: راهکار چیست؟
یکی از راهها شاید این باشد که در مرحله اول دولت بیاید و در یک پروسه سه یا چهار ساله چتر حمایتی خود را از بالای سر باشگاههای ایرانی و ورزش حرفه‌ای و قهرمانی کشورمان بردارد.
این فرجه سه یا چهار ساله می‌تواند یکی از راههای برون رفت ورزش ایران از بحران کنونی باشد.
ولی راه دوم که در تمام کشورهای صاحب ورزش دنیا و حتی همین کشور همسایه ترکیه جواب داده بحث اعطای وام کم بهره یا بدون بهره به باشگاههای کشور است.
به نظر می‌رسد این روش کارآمدتر از قبلی باشد. مشخص است که در صورت اعطای وام بدون بهره یا کم بهره و در عین حال مدت‌دار به بخش خصوصی، باشگاههای ایرانی فرصت استقلال را یافته و با برنامه‌ریزی و دلسوزی بیشتر مدیران خود بار سنگینی را از روی دوش دولت بردارند. این اتفاق می‌تواند ورزش کشور را از خطر زوال و سقوط نجات دهد. اما ادامه این روند نگرانی‌های فراوانی را به بار می‌آورد. ورزش وابسته امروز ما به دولت همانند آن کودک چهار یا پنج ساله‌ای است که هنوز توانایی استقلال و جدا شدن از پدر و مادر را ندارد اما از او می‌خواهیم نه تنها از والدین خود سوا شود، بلکه درآمدزایی کند و به تنهایی گلیم‌اش را از آب بیرون بکشد.
آیا چنین چیزی امکان‌پذیر است؟ بی تعارف پاسخ منفی است! ورزش ایران مثل طفل نوپایی است که هنوز به حمایت دولت نیاز دارد و باید سایه پدر و مادر (بخوانید همان دولت) را بالای سر خود احساس کند، در غیر این صورت دیگر نباید در انتظار درخشش ورزشکاران ایرانی در صحنه‌های بین‌المللی ورزش باشیم و باید برافراشته شدن پرچم بیگانگان را نظاره کنیم. به هر حال از ما گفتن بود!

https://shoma-weekly.ir/qLyeUk