اندیشه

دغدغه‌ای که همچنان باقی است

«باید مراقب رخنه فرهنگی باشند؛ رخنه‌های فرهنگی بسیار خطرناک است؛ باید حسّاس باشند، باید هشیار باشند. نمی‌خواهیم بگوییم همه آسیب‌های فرهنگی کار بیگانگان است؛ نه، خود ما هم مقصّریم؛ مسئولان مختلف، مسئولان فرهنگی، مسئولان غیر فرهنگی، کم‌کاری‌ها، غلط‌کاری‌ها، این‌ها تأثیر داشته؛»
میثم سیاح- موضوع فرهنگ همواره یکی از دغدغههای اصلی رهبر معظم انقلاب بوده است و در همه دولتها نیز مورد پیگیری خاص معظم له قرار داشته و در دیدارهای هیئت دولت در سالهای گذشته یکی از مطالبات جدّی ایشان به بحثهای فرهنگی مرتبط بوده است. و بر خلاف سایر مطالبات که گاهی مورد رضایت رهبری بودند در خصوص مسئله فرهنگ همیشه ابراز نگرانی نموده و از روند حرکتهای فرهنگی در دولتهای مختلف رضایت نداشتند. از نگاه رهبر معظم انقلاب فرهنگ از اقتصاد هم مهمتر است. چرا؟ «چون فرهنگ، به معنای هوایی است که ما تنفّس میکنیم. شما ناچار هوا را تنفّس میکنید، چه بخواهید، چه نخواهید؛ اگر این هوا تمیز باشد، آثاری دارد در بدن شما؛ اگر این هوا کثیف باشد، آثار دیگری دارد.»

«باید مراقب رخنه فرهنگی باشند؛ رخنههای فرهنگی بسیار خطرناک است؛ باید حسّاس باشند، باید هشیار باشند. نمیخواهیم بگوییم همه آسیبهای فرهنگی کار بیگانگان است؛ نه، خود ما هم مقصّریم؛ مسئولان مختلف، مسئولان فرهنگی، مسئولان غیر فرهنگی، کمکاریها، غلطکاریها، اینها تأثیر داشته؛»

در خصوص این دغدغه رهبری که در نامگذاری سال ۹۳ نیز به آن نگاه ویژه شده، توجه به برخی امور ضروری است که به صورت خلاصه و فهرست وار در زیر آورده شده است.

فاصله سیاست گذاریها با آرمانها

اولین و شاید مهمترین موضوعی که باید مورد بررسی دقیق مسئولین فرهنگی قرار بگیرد این است که وضعیت فرهنگی جامعه ما از جهت سرمایهگذاری، تدابیر و برنامهریزیهایی که سیاستگذاران و مدیران باید انجام دهند تا جامعهای با غنای فرهنگی داشته باشیم، فاصله بسیاری دارد. البته از حق نگذریم تلاشهای زیادی صورت گرفته ولی چه در تصمیم گیریهای کلان و خُرد، چه در عملکرد و چه در تولید محتوا دچار نوعی آشفتگی فرهنگی هستیم. راه برون رفت هم همانی است که رهبر انقلاب در گذشته به آن تاکید کردهاند یعنی مهندسی فرهنگی. البته این خواسته رهبری نیز در‌‌ همان بخش سیاست گذاری و ابتدایی کار متوقف شده و برآورده نشده است و شاید با تحقق آن بسیاری از مشکلات دیگر حوزه فرهنگ نیز برطرف گردد.

پرهیز از جهت گیریهای سیاسی و سلیقهای

اگر نگاه به فرهنگ، نگاه کلان و کلی بود با وجود نهادهایی همچون شورای عالی انقلاب فرهنگی بایست خیلی پیش از این از بحثهای مهندسی فرهنگی گذر میکردیم و در حوزه عملیاتی برنامه ریزی مینمودیم لیکن نگاه خُرد، سلیقهای و بعضاً سیاسی به مقوله حیاتی فرهنگ باعث شده تا در‌‌ همان خوان اوّل گرفتار باشیم!

اینکه دولتها گمان کنند چون بودجه و ابزار قدرت در اختیار آنها است پس میتوانند و باید مدیریت و سیاست گذاریهای فرهنگی را نیز بر عهده بگیرند تفکر غلطی است که حاصل‌‌ همان نگاه خُرد و جزئی نگر به این مقوله با اهمیت است. هر دولت در طول دوره تصدی خود با مشکلات عدیدهای دست به گریبان است، مشکلات اقتصادی، سیاست خارجی، منطقهای و غیره و اگر بنا باشد هر دولتی در کنار این موارد بخواهد سیاست گذاری فرهنگی را نیز عهده دار شود با سه مشکل روبرو خواهیم شد.

اولاً هر چهار سال یا حداکثر هشت سال سیاستهای فرهنگی دچار نوسان و تغییر خواهد شد؛ ثانیاً دولت با توجه به گرفتاریهای دیگر نمیتواند به خوبی و با اهتمام کامل به این موضوع بپردازد و ثالثاً برای سیاست گذاری فرهنگی نیاز به بهرهمندی از همه نیروهای توانمند فرهنگی کشور با خط مشیهای سیاسی گوناگون است که هر دولت تنها با بخشی از آنها همکاری خواهد کرد و به این صورت از توان فکری بخش قابل توجهی از اندیشمندان این حوزه محروم خواهیم شد.

هدف از تشکیل شوراهای فراقوهای در حوزه فرهنگ، مثل شورای عالی انقلاب فرهنگی یا شورای عالی فضای مجازی، این بوده و هست که تغییرات سیاسی دولتها باعث تغییرات عمده و یکباره فرهنگ نشود، زیرا به آن آسیب میرساند.

راهکارهای فوری در کنار سیاستهای کلان

هرچند توجه به سیاستهای کلان و چشم انداز بلند مدت و به سرانجام رسیدن بحث مهندسی فرهنگی از اهمیت اساسی برخوردار است ولی در کنار این موارد نباید از راهکارهای عملیاتی و زودبازده غافل شد. امروز در کشور بودجه فرهنگی کمی خرج و صرف امور فرهنگی نمیشود ولی شاید درصد ناچیزی از آنچه انتظار میرود بازده و خروجی دارد. موازی کاری، حرکتهای کارشناسی نشده و غلط و مسائلی از این دست باعث شده تا بودجهها بیشتر هدر بروند تا به نتیجه مطلوب برسند. اگر بخواهیم منتظر ایده آل شدن شرایط باشیم باز هم شاهد این موارد خواهیم بود لذا مناسب است در کنار سیاستهای کلان، به راههای فوری و زودبازده نیز توجه ویژهای شود.

عدم غفلت از تربیت پایه

یکی دیگر از مسائلی که در حوزه فرهنگ باید مورد توجه قرار بگیرد مباحث زیرساختی و پایهای فرهنگ است. آموزش و پرورش و بخش تربیتی و معاونتهای پرورشی مدارس جزء آن دسته از اموری هستند که توجه کافی به آنها نمیشود و این موضوع نگرانیهایی به دنبال دارد. اگر به مسائل فرهنگی از ریشه توجه نشود اصلاح آن در آینده بسیار مشکلتر و پر هزینهتر و گاهی حتی غیر ممکن خواهد بود.

توجه به انتخابها در کنار مباحث نظری

ما در بحث فرهنگ باید به دو موضوع در کنار هم توجه داشته باشیم. اولاً باید بدانیم که در بحثهای نظری، مبنایی و فلسفیِ فرهنگ، فرهنگ اسلامی از فرهنگ سکولاریستی و لیبرالیستی کاملاً متفاوت و متمایز است، همانگونه که از فرهنگ متحجرانه متمایز است.

باید این مرزها را بهطور جد شناسایی و به آن بصیرت پیدا کنیم. از طرفی در کنار این نگاه بایستی مدیران فرهنگی چه در تطبیق خود با سیاستهای فرهنگی و چه در انتخاب همکاران خود دقت لازم را به خرج دهند. اگر انتخابها سلیقهای یا سیاسی باشند در رسیدن به اهداف نیز با مشکل روبرو خواهیم شد. مقوله فرهنگ ورای سیاست و سلایق دولت هاست.

مدیران فرهنگی ما باید در بحثهای فرهنگی و اساسی در قول، تدبیر، عمل و تصمیمگیری، در انتخاب همکاران خود صراحت داشته باشند تا انشاءالله جهتگیری ناب فرهنگ اسلامی و انقلابی که حضرت امام دنبال میکردند و مقام معظم رهبری هم امروز تبیین و دنبال میکنند، در عرصههای مختلف فرهنگی تحقق یابد.

https://shoma-weekly.ir/XxN3yF