اولاً :جامعیت و پختگی و واقعنگری و نگاه مبنایی آنها تعیین کننده است.
ثانیاً: نیازمند مدیرانی لایق، با تجربه، فعال، دلسوز و ناآرام آرامش دهنده هستند.
ثالثاً: بهرهای از شجاعت و ایثار و از خود گذشتگی برای جهاد کاری و شغلی و صنعتی داشته باشند و اسیر رفاهپرستی و رفاهزدگی نشوند.
صنایع کوچک و متوسط تا حدود زیادی دارای ویژگیهایی هستند که اگر نگاه درونزایی به اقتصاد باشد برای کشوری که منابع و مواد اولیه فراوانی در اختیار دارد، بشرطی که اجتناب از تنپروری و آمادهخواهی در مدیران بالادستی وجود داشته باشد، میتوانند با ظرفیت کامل و مناسب فعال باشند. این ویژگیها عبارتند از:
1- نیازهای فراوان محلی و منطقهای و بومی در ایجاد و شکلگیری انها نقش دارد.
2- به منابع و مواد اولیه محلی و منطقهای متکی هستند اگر غیر از این باشد، مگر در موارد ضرورت نشانه سیاستهای غلط است.
3- نیازهای بومی و منطقهای بسیاری از هزینههای آنها را از جمله هزینه حمل و نقل و نگهداری طولانی مدت و هزینههای نیروی انسانی را کاهش میدهد اگر هر کارگاه تولیدی کوچک و متوسط علاوه بر سایر تدابیر راهبردی این نوع هزینههایش افزایش داشته باشد، باز هم دلیل بر مصداق سیاستهای غلط است.
4- موانع و محدودیتهای تولید و بسترهای زمینهساز آنها در نگاه بومی و منطقهای به دلایل فراوان به سرعت امکان برطرف شدن را دارند.
از میان صنایع موجود کشور که بسیاری از آنها راکد و تعطیل شدهاند، بخش زیادی به دو نوع سیاستهای حمایتی و تقویتی بخش مسکن و کشاورزی وابسته هستند که با وجود وضع قوانین و مقررات مناسب در برخی از برنامههای توسعه در گذشته، متأثر از غفلت مسئولان مربوطه شده و با سم مهلک واردات بی رویه و قاچاق غیرقانونی به تعطیلی کشانده شدهاند و جمع زیادی شاغل یا بیکار شدهاند یا به مشاغل دست پایین واسطهگری و کاذب روی آوردند و یا به جمع فقرا و مستمری بگیران پیوستهاند. زمانی که در بخش مسکن مهر به هر دلیل و با هر نقاط قوت و ضعف، صدها کارگاه تولیدی داخلی به تا بین قریب سیصد نوع کالای این بخش از اقتصاد فعال بوده و مجری و سیاستگذار اصلی این نوع ظرفیت را مزخرف دانسته و به حال خود رها میکند، چه فاجعهای در مرکز ثقل و هدایت اقتصاد رخ میدهد؟ در بخش کشاورزی، اعمال سیاستهای صحیح کشت منطقهای و بومی با آمار و اطلاعاتی که سطح زیرکشت و میزان تولید و امکانات تولید و نوع و میزان نیاز به مصرف وجود دارد، چه دلیلی غیر از سوء استفاده و سهلانگاری بعضی از مسئولان وجود دارد که محصولات کشاورزی مشابه از اقصی نقاط جهان وارد شود و کشاورزان و صاحبان کارگاههای تولیدی واسطه را فلج سازند؟
یکی از کارهای مناسب ولی تکراری و غیرموثری که درد ستگاه بوروکراسی اداری موجود انجام میشود آسیبشناسی، مانعشناسی و بررسی مشکلات این حوزه از صنایع و بخصوص شهرکهای صنعتی است که توسط کارشناسان دلسوز در بدنه اداری انجام و مدون و راهکارها ارائه، ولی در پلههای آخر تصمیمسازی یا تصمیمگیری به دلیل بی لیاقتی و یا مسئولیننشناسی و یا نفوذ عوامل رانتخوار وارداتی همه این زحمات را به هدر داده و موجب یأس و نومیدی بدنه کارشناسی میشوند به همین دلایل چند راهکار شناخته شده قابل ذکر است:
1- اگر به هر دلیلی شکلگیری انواعی از صنایع صحیح نبوده، نباید اصل آن نادیده گرفته و تعطیلی و رکود آنها زبایان انباشته را بدنبال داشته باشد راهاندازی این بخش از صنایع با محاسبه هزینه فایده کلان و تبعات بیکاری و آسیبهای اجتماعی منفعت پیشگیری از ضرر است.
2- با وجودی که حتماً مشکلات دستهبندی شده و شناسایی شده و اولویتبندی شده از وظایف در زمره دستگاههای سیاستگذار است در ستادهای اقتصاد مقاومتی و در فرایندی سیاستگذاری نخست به حل پلکانی این نوع موانع تصمیمسازی و تصمیمگیری شود در هر حال قطع واردات کالاهای مشابه قدم اول برای رسیدن به حل مشکل است.
3- دولت در سیاستگذاریهای رفاهپرستانه قشری از جامعه که به غلط به ثروتهای بادآورده رسیدهاندف در حوزه مصرفگرایی لوکس کالاها و واردات آنها تجدیدنظر نماید. بهترین تصمیم که نیاز به شجاعت دولتیها دارد، اخذ مالیات پلکانی و افزایش چند صددرصدی برای کالاهای لوکس میباشد که بصورت طبیعی زمینه را برای فعالیت صنایع کوچک فراهم میسازد.
4- حال که تجدید نظری هر چند ناقص و ضعیف در سود سپردههای بانکی و احتمالاً تسهیلات اعطایی در حال اعمال است، راهکارهای تجربه شدهای وجود دارد تا سرمایههای کوچک به سمت کارگاههای تولیدی هدایت شود این تصمیم نیازمند مدیریت، هدایت، سیاستگذاری و هماهنگی بخشها و فراخوان عمومی تا حصول نتیجه است.
5- تا دست بی برکت دولت همچنان بر انحصار اقتصاد کوتاه نشود، این رقابت غلط بی حاصل و مصرفگرا و راستپرور و سوء استفاده پرور، همچنان راه را بر فعالیت صنایع کوچک مسدود میسازد. بنظر میرسد دولت تکلیفاش را با این مصیبت اقتصاد دولتی و شبه دولتی روشن نماید، بقیه امور در مسیر قرار میگیرند.
6- دولت سیاست خود را در زنجیره تولیدات کشاورزی، الگوی کشت، میزان نیاز به محصولات از تولید تا بهرهبرداری تا نگهداری تا توزیع و حمل و نقل و کارخانجات فراآوری و در نهایت شبکه توزیع برای مصرف بازار مشخص سازد، صنایع وابسته هم فعال خواهند شد.
وزارت صنعت و تجارت و معدن در نظام وارداتی، ثبت سفارش، تعرفهها، گمرکات، الگوهای مصرفی و ربط آنها به صنایع کوچک و متوسط داخلی تجدیدنظر نماید. سادهترین انگاره این است که مسئولان یا نمیتوانند و یا نمیخواهند و اگر ارادهای باشد، بدون شک وضع تغییر میکند.
حتی با وجود اعمال تحریمها بازار مراودات و تعاملها و ارتباطات و فعالیتهای تجاری و بازرگانی وسیع خواهد بود. این بخش از رویکردها باید معطوف به تأمین بخشی از نیازهای ضروری راهاندازی صنایع مورد نظر باشد و در تجاربی که در این رابطه وجود دارد، بازنگری و تصمیمات جدید گرفته شود.
بنظر میرسد صدها راهکار عملی و اجرایی در متن سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری بخصوص در حوزه اقتصاد مقاومتی وجود دارد اگر مسئولان روی آنها متمرکز شوند، گشایس جدیدی در اقتصاد صنعتی ما خواهد بود.