حقیقت مطلب این است که احزاب باید ضمن آنکه از این حق استفاده میکنند، به تکلیف خود نیز عمل کنند، تکلیف این است همانگونه که رزمندگان در جبهههای حق علیه باطل برای ماندگارشدن و تعالی نظام و انقلاب، ایثارگری کردهاند در اینجا نیز در صحنه مسائل اجتماعی و سیاسی نوابغ و متفکران جامعه و صاحبان تشکلها، به نوعی باید دین خود را ادا کنند و لازمه آن این است که در چند زمینه باید عمل شود که یکی از این ابعاد همین احزاب و استفاده از حق الناس است. در این مقطع زمانی خاص که رهبر موضوع نفوذ و توطئه دشمن علیه نظام اسلامی را مطرح میکند، مردم نیز باید به نوعی از سرگردانی نجات پیدا کنند.
همچون انتخابات در تهران که مردم باید به چند نفر رأی دهند؛ در حالی که از نظر جامعهشناسی ثابت شده است که وقتی انسان برای یک موضوع واحد و مهم بیش از یک نفر را انتخاب کنند با مشکل مواجه میشوند، به حتم انتخاب آنان که بر اساس انتخابات حزبی نیست، کاری سخت و دشوار است.
رهبر معظم انقلاب فرمودند شاید مرا قبول نداشته باشید؛ اما ایران برای شماست و حقیقت مطلب نیز چنین است، به واقع با عظمتی که امام خمینی(ره) داشت ما را صاحب مملکت کرد و این موضوع باید برای مردمی که بناست برای این کشور نماینده انتخاب کنند، تبیین شود.
نماینده به جایگاهی میرود که در آن میتواند در سطح کلان کشور قانون وضع و بر اجرای آن نظارت کند.
برخی انحرافات در جامعه نسبت به جایگاه نماینده وجود دارد. تصور نادرست در مورد وظایف و جایگاه نماینده، سطح نماینده را تا سطح پارلمان محلی پایین آورده است میتوان احساس کرد که نماینده، نماینده شورای محلی است، در حالی که چنین نیست.
در سطح خرد نیز چنین نگاهی به نماینده هر منطقه باید وجود داشته باشد و مردم بدانند که یک انحراف باعث تحمیل خسارتی به جامعه میشود و در این زمینه باید آگاهسازی عمومی و تنویر افکار رخ دهد.
به واقع اصلح و صالح و شخصی که کاربلد است باید به مردم معرفی شود و مردم از این سرگردانی نجات پیدا کنند، ضمن آنکه نگرانی رهبر معظم انقلاب در آن وجود نداشته باشد که مبادا افراد متمایل به آمریکا در این جایگاه قرار گیرند و در عین حال شخصیتهایی که بدانند در مجلس چه مسئولیتی دارند و بتوانند باری از دوش مردم بردارند و این میتواند در این مقطع نقش احزاب باشد که چنین شخصیتهایی را به مردم معرفی و مردم با طیب خاطر به وظیفه خود عمل کنند و به نتیجه مطلوب برسند.