زنان

خانه‌داری و اقتصاد مقاومتی

اگر بپذیریم که به‌طور عمده زنان متولی تربیت فرزندان و مردان متولی اداره جامعه هستند، طبیعتاً نوع کاری که زنان به‌صورت کلی باید در زمینه اقتصاد انجام دهند با مردان متفاوت است؛ بنابراین به‌طور کلی، ممیزه‌های جنسیتی در برنامه‌ریزی‌های اقتصاد مقاومتی حتماً مطرح است
زهرا شهریاری- جنسیت و ممیزهای جنسیتی است مسئلهای است که این روزها در کشور ما به تبع برخی از تفکراتی که تابعی از نگرش غربی- لیبرالی به حوزه زنان است خود را در قالبهای گوناگون نشان میدهد، در حوزه اقتصاد باوجود تفکر اصیل اقتصاد مقاومتی این نوع تفکر رسوخی جدی در این زمینه کرده است.

بدون تردید زنان به عنوان نیمه فعال جمعیتی میتوانند نقش تعیینکنندهای در اقتصاد ایفا کنند اما آنچه مهم است چگونگی ایفای نقش در اقتصاد مقاومتی است، اقتصادی که باوجود مداخله مؤلفههای ممیزی جنسیتی نیز در آن میتواند راهگشای حل مشکلات کشور باشد ما بدون شک باید گفت اقتصاد مقاومتی حتماً جنسیتپذیر است. در اقتصاد مقاومتی برای ارتقای تابآوری، اجزای اقتصاد، اهداف و برنامههایی تنظیم میشود که این برنامهها، علاوه بر آنکه معطوف به سطوح کلان مانند بانک مرکزی، دولت، نهادهای متولی تجارت خارجی و... میشود در سطح ملی دیگری افراد حقیقی و حقوقی را دربر میگیرد؛ بنابراین در سطح افراد حقیقی، میتوانیم به این نکته اشاره کنیم که جنسیت انسانها بر روی رفتارهای اقتصادی آنها و در سطح کلان بر نحوه شکلگیری پدیدههای اقتصادی مؤثر است، طبیعتا توجه به نیازهای دوجنس و به ویژه زنان نقش تعیینکنندهای در اقتصاد خواهد داشت، زیرا بخشی از پایههای مصرفگرایی و یا صرفهجویی اقتصادی در دست زنان است در شکلی کوتاهتر باید گفت، انسانها کارکردهای متفاوتی دارند و این کارکردها متناسب با جنسیت تغییر میکند. اگر بپذیریم که بهطور عمده زنان متولی تربیت فرزندان و مردان متولی اداره جامعه هستند، طبیعتاً نوع کاری که زنان بهصورت کلی باید در زمینه اقتصاد انجام دهند با مردان متفاوت است؛ بنابراین بهطور کلی، ممیزههای جنسیتی در برنامهریزیهای اقتصاد مقاومتی حتماً مطرح است.

البته در سایر کشورها نیز به این موضوع توجه دارند و به زنان و رهیافتهای مربوط به این جنس توجه ویژهای میشود. در سطح کلانتر، مسئله تشکلهای مربوط به زنان و رفتارهای جمعی آنها مطرح است که این تشکلها در وضع قوانین مربوط به نوع رفتار زنان و شیوه برخورد با آنان در حوزه کار و سایر حوزههای اقتصادی و همچنین، در حوزه فرهنگسازی، رفتار بایستهای را برای زنان تعریف میکنند. البته، بخش زیادی از نوع نگاه به زن در عرصههای اقتصادی، انحرافی است و تناسبی با جنس زن و خلقت او ندارد. در واقع، آنها روی این موضوع تأکید دارند که نقش و جایگاه زنان در اقتصاد از جهاتی با مردان متفاوت است و متناسب با این جهات تمایز، در ساختارهای کلان اجتماعی تعدیلهایی هم در حوزه فردی و هم در حوزه فرهنگسازی ایجاد میکنند، در اقتصاد مقاومتی اما این نگاه به دلیل نگاه دینی که بر اقتصاد حکمفرماست بر محور کرامت زن تأکید ویژهای دارد و میتوان گفت این اقتصاد بر پایه 4 جبهه فعال است که در هریک از این جبههها زنان نقش فعالی میتوانند ایفا کنند و تحقق این اقتصاد، مستلزم فعال شدن این جبهههاست. فعال شدن این جبههها نیز مستلزم این است که افراد مؤثر در هر یک از این جبههها حضور داشته باشند و نقش خود را ایفا کنند. اولین جبهه، جبهه علمی است که در آن بحث تولید علم کاربردی در عرصه اقتصاد مقاومتی مطرح میشود. باید بپذیریم که زنان در بخشی از علوم کاربردی حوزه اقتصاد مقاومتی میتوانند تولیدات بهتری داشته باشند مثلاً در برخی از شاخههای تربیتی یا در برخی از حوزههای پزشکی مختص زنان، نقش زنان اهمیت بیشتری دارد و باید در این زمینه حضوری فعال داشته باشند. در جبهه فرهنگی، بحث گفتمانسازی و تبدیل اقتصاد مقاومتی به باور عمومی مطرح میشود که در اینجا نیز بخشی از مخاطبان و کسانی که میتوانند گفتمانسازی کنند، زنان هستند؛ بنابراین در جبهه گفتمانسازی هم متناسب با نقش و جایگاه زنان میتوان مأموریتهای ویژهای برای آنها تعریف کرد، جبهه سوم در حوزه مطالبهگری به مفهوم امربهمعروف و نهیازمنکر است که زنان میتوانند با آموزشهای لازم رفتارهای درست اقتصادی را اصلاح و یا حتی گوشزد نمایند. جبهه چهارم، جبهه اجرایی و به معنای اجرا و اقدام عملی در حوزه اقتصاد مقاومتی است.

این جبهه به خودی خود پنج عرصه دارد که عبارتند از عرصههای مصرف، تولید، تربیت، مدیریت و انتخاب و در همه این عرصهها برای زنان نقش ویژهای تعریف میشود در مجموع به دلیل آنکه بیشتر زنان ما خانهدار هستند از طریق سازماندهی این قشر میتوان به اقتصاد کشور کمک کرد. میتوان شبکه جامعی ایجاد کرد تا زنان توانمندیهای خود را در آنجا اعلام کنند و در بخش تولید و اشتغال خانگی فعالیت داشته باشند یا بازارهایی برای فروش محصولات به آنها معرفی شود. همچنین، میتوان به این زنان آموزشهایی در زمینه تربیت اقتصادی فرزندان ارایه داد؛ چون بسیاری از خانوادهها در این زمینه اطلاعاتی ندارند. ما در هر چهار جبهه اقتصاد مقاومتی به فرماندهی دولت و حاکمیت، حتماً باید زنان را درگیر کنیم و برای آنها برنامه داشته باشیم تا هم بهعنوان یک گروه بزرگ هدف، مسائل رفاهی آنها پیگیری شود هم از توانمندی آنها برای پیشرفت اقتصادی کشور استفاده شود.

https://shoma-weekly.ir/0ptxEJ