ورزش

خاطره‌ای از مرحوم «محمد بوقی» در مجلس جهان پهلوان غلامرضا تختی

مردم شرافتمند تهران؛ مرگ جهان پهلوان تختی وطن پرست و مبارز سوگی عظیم بر جای نهاد. از عموم طبقات دعوت می‌شود که روز شنبه 23/10/46 از ساعت 2 تا 5 بعد از ظهر در ابن بابویه حضور به هم رسانید. ساعت حرکت یک بعد از ظهر از میدان شوش

محمدرضا تهرانی*
امروز پنجشنبه 21/10/46 با منظره عجیبی روبرو می‌شوم. پشت ویترین مغازه‌ها، شیشه اتومبیل‌ها و سینه دیوارها، اطلاعیه دانشجویان و جامعه بازار تهران را چسبانده‌اند.
متن اطلاعیه‌ها به این شرح است:
مردم شرافتمند تهران؛ مرگ جهان پهلوان تختی وطن پرست و مبارز سوگی عظیم بر جای نهاد. از عموم طبقات دعوت می‌شود که روز شنبه 23/10/46 از ساعت 2 تا 5 بعد از ظهر در ابن بابویه حضور به هم رسانید. ساعت حرکت یک بعد از ظهر از میدان شوش
«دانشجویان دانشگاه تهران»
روز شنبه 23/10/46 از مردم حق جو با شرف دعوت می‌شود که از ساعت 2 تا 5 بعد از ظهر بر مزار جهان پهلوان تختی در ابن بابویه حضور به هم رسانند.
جامعه بازار تهران
از امروز پنجشنبه 21/10/46 در بیشتر مساجد تهران مردم به صورت خودجوش مجالس ختم ترتیب داده‌اند. صبح به مسجد فخرآباد واقع در دروازه شمیران می‌روم. غوغایی برپاست. حجت‌الاسلام والمسلمین شجونی به منبر می‌رود و از سجایای اخلاقی تختی و مبارزه وی بر علیه طاغوت سخن می‌گوید. «الکساندر مدوید» رقیب دیینه و سرسخت تختی از شوروی سابق در پای منبر نشسته و گریه می‌کند!
بعد از ظهر از سوی سازمان تربیت بدنی مجلس ختمی در مسجد مجد برپاست. جلوی در مسجد تمامی کشتی‌گیران قدیم و جدید با پیراهن سیاه بر تن و با نوار مشکی بر سینه و بازو دیده می‌شوند. منوچهر قره گوزلو از مدیران دربار شاهنشاهی و رئیس وقت سازمان تربیت بدنی که ظاهراً صاحب مجلس است روی مبلی لمیده و سیگار دود می‌کند. در طرفین او امیر امین دبیر کل کمیته ملی المپیک، ابتهاج مدیر عامل سازمان برنامه و بودجه و احمد متین دفتری خواهرزاده دکتر محمد مصدق و سناتور انتصابی شاه دیده می‌شوند.
قهرمانان، ورزشکاران و مسئولین فدراسیونهای مختلف ورزشی حضور دارند. در شبستان و حیاط مسجد چهره‌های علاقه‌مند ورزش موج می‌زند. هر لحظه بر تعداد جمعیت افزوده می‌شود. دیگر جای سوزن انداختن نیست و مردم در اطراف مسجد و خیابان سپه ازدحام کرده‌اند.
در این لحظه شخصی از میان جمعیت برخاسته و نوحه می‌خواند. مردم گریه و زاری می‌کنند. چند نفر آدم‌های عینکی کروات زده خود را به او می‌رسانند تا مانع خواندنش شوند! ولی مردم اعتراض می‌کنند و مأموران به ناچار او را به حال خود رها می‌کنند.
در این لحظه دکتر مهاجرانی آخوند درباری معروف و سخنران رادیوی آن زمان وارد می‌شود و یک راست از منبر بالا می‌رود. نوحه‌خوان به ناچار ساکت می‌شود. مهاجرانی در باره خصوصیات و صفات اخلاقی شادروان تختی مطالبی می‌گوید و پس از مقدمه چینی مرگ تختی را خودکشی قلمداد کرده! و خودکشی را تقبیح می‌کند!! همه حیرت‌زده می‌مانند و هاج و واج به یکدیگر نگاه می‌کنند!
در این لحظه محمد نایب عباسی معروف به محمد بوقی سخن سخنران درباری را قطع می‌کند و از مردم می‌خواهد که برای شادی روح شادروان تختی سه صلوات غّرا ختم کنند. مردم صلوات می‌فرستند. سپس فردی از میان جمعیت با صدای بلند شعار می‌دهد.
مهاجرانی با مشاهده این وضع به ناگزیر ختم جلسه را اعلام می‌کند. اما مردم دست بردار نیستند و از مسجد بیرون می‌آیند و این شعار را با صدای بلند فریاد می‌زنند: «غلامرضا، غلامرضا را کشته».
                                                                           *دبیر گروه ورزش نشریه شما

https://shoma-weekly.ir/oZCoqV