زنان

حیا و عفاف عامل اصلی امنیت روانی و اخلاقی جامعه

بدون تردید گمشده امروز بسیاری از جوامع چیزی جز معنویت نیست؛ یکی از ارمغان‌هایی که معنویت آن را با خود برای جامعه دینی به همراه می‌آورد امنیت اجتماعی است، اما در یک بخش گسترده نباید از تاثیر حضور زنان در این مسئله غافل شد، مسئله‌ای که بعدی کاملا زنانه به موضوع می‌دهد بعدی که ما را بر آن داشت تا برای آگاهی از چگونگی تاثیر سه مولفه زن، معنویت و ارتقای امنیت اجتماعی به سراغ دکتر منیره نوبخت عضو شورای فرهنگی و اجتماعی زنان برویم و با وی در این رابطه به گفتگو بنشینیم.
گفتگو: نفیسه زارعی- بدون تردید گمشده امروز بسیاری از جوامع چیزی جز معنویت نیست؛ یکی از ارمغانهایی که معنویت آن را با خود برای جامعه دینی به همراه میآورد امنیت اجتماعی است، اما در یک بخش گسترده نباید از تاثیر حضور زنان در این مسئله غافل شد، مسئلهای که بعدی کاملا زنانه به موضوع میدهد بعدی که ما را بر آن داشت تا برای آگاهی از چگونگی تاثیر سه مولفه زن، معنویت و ارتقای امنیت اجتماعی به سراغ دکتر منیره نوبخت عضو شورای فرهنگی و اجتماعی زنان برویم و با وی در این رابطه به گفتگو بنشینیم.

شما جایگاه زن در خانواده با رعایت اصل لزوم توجه به معنویت را چگونه ارزیابی میکند؟

تاثیر بعد معنویت در مورد خانواده به دلیل ارتباط روحی مادر با فرزندان بسیار روشن است. قطعا تعالی روحی مادر بر فرزند تاثیر بسیار عمیق و دقیقی را دارد و میتوانیم اولین عامل تعالی روحی فرزندان را مادر دانست و به هر اندازه مادر از رشد و تعالی روحی برخوردار باشد. فرزندان نیز از این موهبت الهی برخوردار خواهند شد. در ارتباط با رابطه زوجیت و همسری نیز این مسئله مصداق دارد، یعنی نزدیکترین ارتباطات روحی و عاطفی بین زوجین وجود دارد به انضمام اینکه بسیاری از گفتههای بزرگان و تجربیات اثبات میکند که تاثیرات معنوی زنان بر همسرانشان بسیار زیاد است. کما اینکه عکس این قضیه نیز وجود دارد، ضعفهای روحی و اخلاقی زنان میتواند تاثیرات منفی بر همسر، فرزندان و خانواده داشته باشد و این مسئله یک امر اثبات شده است به همین دلیل است که تعالیم دینی و فرهنگی ما توصیه شده افراد به تعالی روحی و معنوی خود توجه کنند.

این حضور در اجتماع چگونه است؟

در مورد مسایل اجتماعی هم همین طور است، یعنی طهارت و پاکی در فضای عمومی جامعه مقدار بسیار زیادی به وضعیت زنان جامعه برمی گردد، اگر موجودیت زنان در یک جامعه توام با معنویت، اخلاق، طهارت و اخلاص باشد. قطعا آنجامعه میتواند از درجه بالای معنویت برخوردار باشد و عکس این مسئله نیز مصداق دارد، یعنی انحطاط اخلاقی و فرهنگی زنان در جامعه میتواند آثار زیانباری داشته باشد و سقوط اخلاقی و معنوی را در جامعه ایجاد بکند و با یک کنکاش میتوان مصادیق هر دو صورت را در جامعه خودمان پیدا کنیم.

رابطه معنویت و امنیت اجتماعی چیست و آیا میتوان ادعا کرد زن در برقراری این رابطه موثر است؟

اصولا امنیت را باید در ابعاد مختلف بررسی کرد و در نظر گرفت. یکی از این ابعاد، امنیت روانی در جامعه است. امنیت روانی و اخلاقی صورتی است که همه افراد جامعه به شکل طبیعی در برقراری آن دخیل هستند و سهم جدی و موثری دارند، منتهی در اینجا هم باید به این نکته ظریف توجه کرد که حضور نظاممند، منطقی و مفید خانمها در جامعه میتواند تامین کننده امنیت روانی و اخلاقی در جامعه باشد، ضمن اینکه باید فراموش نکرد که بخش گستردهای از تامین این امنیت به نوع و وضعیت حضور زنان در جامعه بستگی دارد که میتواند کیفیت امنیت را ارتقا دهد. البته نکتهای که هنگام این بحث نباید از نظر دور داشت این است که خانمها هم وقتی در جامعه حضور پیدا میکنند، باید از امنیت و آرامش برخوردار باشند و در مجموع وقتی از موضع حق به این مسئله نگاه میکنیم، میتوانیم بگوییم که خانمها نقش عمدهای در مصونیت جامعه و امنیت روانی و اخلاقی اجتماع آن دارند و متقابلا نباید حق برخورداری از امنیت زنان را نادیده گرفت.

به اعتقاد شما جایگاه حیا و عفاف در داشتن جامعهای با ضریب امنیت روانی اخلاقی بالا کجاست؟

عفاف و حیا در واقع یک عامل تنظیم کننده ارتباطات است و نقش وسیعی در تامین امنیت اخلاقی و روانی جامعه دارد، چراکه کیفیت روابط در اجتماع را مشخص میکند. رعایت حیا و عفاف از طرف آحاد عموم اقشار جامعه در اینجا نقش موثری دارد، یعنی اینکه روابط تنظیم شده و حساب شده و مثبت موثری را برای ایجاد جامعه امن که روبه رشد و تعالی است رقم بزند و بلعکس اختلال در این روابط میتواند اختلال فردی و سپس جمعی را در اجتماع ایجاد کند و لذا حیا و عفاف را میتوان به عنوان یک عامل بسیار مهم تامین تعالی اخلاقی معنوی و آرامش روانی برای زن، مرد و مجموعا عموم جامعه شناخت.

جایگاه دولتها در این مقوله با توجه به حفظ اصل معنویت چیست؟

وقتی این سوال مطرح میشود تقریبا و بدون استثنا دو فرضیه مهم را درنظر میآورد یکی از این نظریهها که متعارض نشان میدهد این است که میگوید وقتی ما بحث از معنویت و تعالی اخلاق آن میکنیم، مقصودمان یکی سری از مسایل فردی و کاملا شخصی است و دولتها و نهادی وابسته به آن در این رابطه هیچ نقشی ندارد و نظریهای دیگر نیز وجود دارد که مطابق آن همه چیز را به دولتها و حاکمیتها مربوط میداند. من فکر میکنم بین نگاه افراط گرایانه و تفریط گرایانه یک نگاه معتدلی وجود دارد یعنی بخشی از این مسئله شخصی و فردی است و بخش دیگری عمومی است و در واقع دولتها و نظامهای حکومتی نیز در قبال این تعالی اخلاقی و معنوی جامعه مسئولیت دارند و باید مسئولیت خود را به نحو احسن ایفا کنند که باید مورد تبیین قرار بگیرد.

در جامعه دینی ما دولت با چه شیوههایی میتواند پا به این عرصه بگذارد؟

نکتهای که هنگام حضور دولت در این گونه بحثها به ذهنها خطور میکند نوعی اعمال خشونت در مسیر فوق است یعنی انگار مقصود از اجرای مسئولیت الزاما به نوعی ایفای خشونت است که البته این طور نیست، بلکه نهادهای دولتی در این بخش و به خصوص در مبحث فرهنگ سازی مسئولیت خطیری دارند و اگر آنها این مسئولیت خود را درست انجام بدهند، قطعا در تعالی جامعه و تامین روانی موثر خواهند بود و در یک جمع بندی باید بگویم دولتها در این موضوع سهم و مسئولیت گسترده و قابل توجهی دارند و باید در تحقق آن ‌‌نهایت تلاش خود را کنند.

https://shoma-weekly.ir/eyHLxB