اقتصاد

حماسه اقتصادی تدبیر اقتصادی می‌خواهد

رضا کیمیایی- میگوید «دیدار با نخستوزیر چین آسانتر از دیدار با وزیر اقتصاد ایران است.» نگران افزایش تورم و گسترش دامنه رکود است و مشکل را در اقتصاد دولتی میبیند. نوسان ارز را مصیبت بزرگ میداند و معتقد است دولت آینده برای از میان برداشتن مشکلات، مصائب زیادی پیش رو دارد.

سهشنبه گذشته اعضای هیأت نمایندگان اتاق تهران خواستههای خود را از دولت آینده مطرح کردند. تحلیل و تفسیر شما از این خواستهها چیست؟

واقعیت این است که برای خلق حماسه اقتصادی باید حماسه سیاسی خلق کنیم. امسال سالی است که سه دوره بسیار حساس را پیش رو داریم. دوره پایان دولت دهم تا انتخابات و آخر خرداد، دوره بعد دوره انتقالی است که از انتخابات است تا اواسط مرداد که سوگند رئیسجمهور بعدی در حضور مقام معظم رهبری انجام میشود و دوره سوم دورهای است که دولت جدید روی کار میآید. امیدوارم هر سه دوره بدون حاشیه به پایان برسد. توقعی که از دولت جدید داریم بستگی کامل به دولتهای گذشته دارد. کارنامههای دولتهای گذشته را وقتی بررسی میکنیم یک ضعف عمومی در دولتها میبینیم و آن نداشتن برنامهریزی کاربردی در حوزه اقتصاد است.

 

در دولت آینده رئیسجمهور باید چه ویژگیهایی داشته باشد تا نظرات بخش خصوصی را تأمین کند؟

در دولت آینده یک برنامهریزی کاربردی بر اساس حماسه اقتصادی میخواهیم چون من معتقدم در دولت دهم اشتباهاتی در مدیریت داشتیم یکی از وظایف دولت یازدهم بررسی وضعیت عملکرد دولت دهم مخصوصاً در شش ماه دوم سال ۱۳۹۱ و پنج ماه اول سال ۱۳۹۲ است که بر اساس بررسی کاربردی کارکرد دولت دهم تا دولت یازدهم بتواند برنامهریزی خودش را شکل دهد. نمیخواهم بگویم که دولت دهم اشتباه کرد یا نکرد و این اصلاً بحث من نیست. بحث من در مورد دولت یازدهم است. برنامهریزی بر اساس چهارپایه یک میز باید صورت گیرد. بزرگترین دغدغه خاطر ما در دولت یازدهم اشتغال است. اشتغال در سنوات گذشته صدمه دیده است. یکی از پایههای محوریت این میز چهارستون، اشتغال است.

وقتی میخواهیم اشتغال را سرپا نگه داریم این اشتغال ابزاری لازم دارد. یکی از ابزارهای اشتغال سرمایهگذاری است. با سرمایهگذاری میتوانیم اشتغال به وجود بیاوریم و جوانهایمان را از ولگردی و خیابانگردی و بیکاری نجات دهیم. اگر دو تا از این پایهها اشتغال و سرمایهگذاری را توأم و با حرکت به جلو انجام دهیم خودبهخود حماسه انجام میشود. برای اینکه الان انتقاداتی که در نسل جوان هست همین است که از خانه میآید بیرون و نمیداند چه کار کند.

 این دغدغه ماست. هر دولتی باید به فکر ۲۰ میلیون جوان آماده به کار باشد. این ۲۰ میلیون نیروهای سازنده آینده کشور ما هستند. برای اینکه این ۲۰ میلیون آسان بتوانند به سوی حماسهآفرینی بروند، آرامش خیال میخواهند. آرامش خیال یک جوان به زندگیاش است، به همسرش است، به خانهاش است، به غذا، پوشاک و بهداشتش است. اینها چطور حاصل میشود؟ همه اینها در اشتغال حاصل میشود. پس من اینجا معتقدم دولتهایی که به فکر عدالت هستند، عدالت، کمک مستقیم به ضعیفها نیست. عدالت خودکفا کردن ضعفاست. عدالت به دادن یارانههای سنگین به کسانی که کار ندارند نیست. درآمد ایجاد کردن برای کسانی که این هزینهها را میخواهند، مهم است. پس توقع ما از دولت آینده این است که برای اقشار کمدرآمدش کارهای درآمدزایی کند. انگلیسیها ضربالمثلی دارند که میگوید بهجای اینکه به فقیر ماهی بدهی، به او یاد بده چگونه ماهی بگیرد.

 

گفتید چهارپایه. دو پایه یا دو محور دیگر چیست؟

دو ستون دیگر داریم؛ ارتباطات داخلی و خارجی. توقعمان از دولت بعدی این است که بیندیشد با حفظ ارزشهایمان راه تعاملهای ارزنده را برای تعامل داخلی و خارجی جستوجو کند. پایه چهارم یا محوریت چهارم میز چگونگی بازدهی اقتصادی است که از دولت بعدی توقع داریم...

 

پس پایه سوم را مشارکت مینامید...

تعامل و مشارکت همگانی. جستوجوی راههای تعامل با عوامل داخلی و خارجی.

 

پایه چهارم...

پایه چهارم نتیجهگیری و بازده اقتصاد است. متأسفانه در سال ۱۳۹۱ رشد اقتصادی ایران منفی بود. این برای ما که میخواهیم قدرت اول منطقه باشیم و معتقدیم در اقتصاد جهانی در رتبه ۱۷ قرار داریم خیلی بد است. چرا رشد اقتصادی ما صفر است؟ یکی از توقعات ما از دولت بعدی این است که دلایل منفی شدن رشد اقتصادی را مطالعه و بررسی کند. بنابراین به اعتقاد من خلق حماسه اقتصادی چیزی غیر از رشد اقتصادی بالا نیست. رشد اقتصادی از چه حاصل میشود؟ تولید ناخالص ملی و درآمد سرانه. درآمد سالانه منهای یارانه. درآمد سرانه این نیست که دولت یارانه بدهد و ادعا کند که درآمد افراد بالا رفته. پرداخت یارانه به این شکل چیزی شبیه صدقه دادن است در حالی که باید برای قشر نیازمند کار و شغل ایجاد کرد.

بنابراین دولتی میخواهیم که در علوم اقتصادی مدبر باشد. نمیخواهم بگویم که یک اقتصاددان را رئیسجمهور کنیم. مدیر و مدبر اقتصادی میخواهیم. خیلی از افراد سیاسی هم مدبر اقتصادی هستند. چطوری مدبر اقتصادیاند؟ کارشناسان و مشاوران ارشد اقتصادی در اختیارشان قرار دارد. آقا گفتند حماسه را باید از راه تدبیر به وجود آوریم. بنابراین حماسه سیاسی تدبیر سیاسی میخواهد. بدون تدبیر سیاسی حماسه سیاسی ایجاد نمیشود. حماسه اقتصادی هم تدبیر اقتصادی میخواهد. یک سال از این چهار سال طول میکشد تا دولت آینده بتواند بر مشکلات تسلط پیدا یا مشکلات را شناسایی کند.

 

پس راهکار شما برای بخش دولتی‌‌ همان میدان دادن به بخش خصوصی است؟

و مدیریت کامل و هدایت بخش خصوصی در مدیریت. هدایتش نه دخالتش در کار. این مزایدههای دولتی سم است. ببینید الان آمدهاند گفتهاند ۲۰ هزار میلیارد تومان میخواهند اوراق قرضه منتشر کنند. به چه کسانی میدهند؟ فقط دولتیها. به بخش خصوصی نمیدهند. دولتیها چه کار میکنند؟ همین را میروند نیروگاه میخرند سه برابر قیمت. بابا نصف این را اوراق قرضه منتشر کنند. چرا بانک مرکزی فقط برای شرکتهای دولتی تضمین میکند؟ بابا پروژهاش را گرو بگیر، تضمینش کن. آن وقت اوراق قرضهای که این منتشر میکند، میرود میخرد، قیمتش لااقل ۴۰ درصد از قیمت دولتی ارزانتر است. منفعت هم میبرد ولی رقابتی که میاندازید اینها در رقابت قیمتها را پایین میآورند. قیمتها فقط با رقابت پایین میآید. دولتیها نمیتوانند رقابت کنند. ببینید برای مثال در ایرانخودرو این دعوایی که دو ماه است شروع شده برای قیمتهای خودرو چیست؟ برای اینکه ایرانخودرویی که با پنج هزار کارگر اداره میشود ناچار به استخدام ۲۰ هزار کارگر است. با این ۲۰ هزار باید چهار تا کارخانه خودرو تأسیس کنیم. پنج هزار تا کافی است.

 

 شما معتقدید که باید اصلاحات ساختاری صورت بگیرد؟

بله، حتماً. باید با بخش خصوصی مشورت کنند، از او بپرسند، اختیار به او دهند، مسوولیت بخواهند، مشارکت دهند در هزینههای دولت. همه اینها میسر است.

 

https://shoma-weekly.ir/rdMKiE