نه در میخانه کاین خمار خام است
میان مسجد ومیخانه راهی است
خرابم من خدا آن ره کدام است
این شعر را میخواند و مانند گذشته از اقتصاد بازار آزاد دفاع میکند. گویا این اقتصاددان کهنهکار هنوز هم پس از گذشت سالیان دراز از دوران وزارتش حاضر نیست از مواضعش کوتاه بیاید بسیار صمیمی است و حاضر نیست به هر بهانهای دست به انتقاد بزند. میگوید: برخی از مشکلات را با گوشت و پوست خود لمس میکنم! ما ترجیح میدهیم به دولت به عنوان نقطه امید مردم انتقاد بی مهابا نکنیم» سکوت میکند و ادامه میدهد بعد از سالیان دراز حضور در عرصه سیاسی به این نتیجه رسیدم که با «نیشگون» گرفتن از این و آن هیچ چیز درست نمیشود» با دکتر یحیی آل اسحاق سیاستمدار کهنه کار و اقتصادان برجسته از دوران پساتحریم سخن گفتم. خلی صریح و بی پرده پاسخ گفت: باید مراقب دوران پساتحریم باشیم و آن را به خوبی مدیریت کنیم برداشتن تحریمها یک شوک بسیار بزرگ به اقتصاد ایران وارد خواهدکرد؛ چراکه اقتصاد ایران در سالهای اخیر با وضعیت تحریمهاساماندهی شده که با خصوصیات دوران پساتحریم تفاوتهای زیادی دارد» در ادامه متن گفتگوی نوروزی آرمان با دکتر یحیی آل اسحاق رااز نظر میگذرانید.
· یکی از شعارهای مهم آقای روحانی در کارزار انتخاباتی بهبود وضعیت معیشتی مردم بود. آقای روحانی در دوسالی که از عمر دولت تدبیر و امید میگذرد به چه میزان در این زمینه موفق عمل کرده است؟
در شرایط کنونی نزدیک به دو سال از عمر دولت تدبیر و امید گذشته است و زمان مناسبی برای تحلیل و بررسی عملکرد اقتصادی دولت به وجود آمده است. یکی از فیلسوفان بزرگ عنوان میکند: بی انصافترین نوع انتقاد و ارزیابی در شرایطی اتفاق میافتد که با شاخصهای کنونی بخواهیم در باره گذشته قضاوت کنیم و آن را مورد بررسی قرار بدهیم. بنابر این اگر ما بخواهیم عمکرد اقتصادی دولت آقای روحانی را در طول دو سال گذشته مورد بررسی قرار بدهیم باید با شاخصهایی که در دو سالگذشته اتفاق افتاده این کار را انجام بدهیم. ما باید این مسئله را نیز در نظر داشته باشیم که مسائل اقتصادی را نمیتوان به صورت انتزاعی مورد بررسی قرار داد. مسائل اقتصادی روابط تنگاتنگی با سیاست، روابط بینالملل و مسائل اجتماعی دارد و به نوعی برایندی از همه حوزهها به شمار میرود. این در حالی است که اقتصاد نیز دارای زیر مجموعههای مختلف و از جمله تولید مصرف و سرمایه است که هر کدام به نوعی در مسائل اقتصادی به صورد کلان تأثیرگذار هستند. در قدم اول برای ارزیابی عملکرد دولت اقای روحانی در دو سال گذشته باید فضا و شرایطی که آقای روحانی در آن مشغول به کار بوده است را مورد ارزیابی قرار بدهیم باید این نکته را در نظر بگیریم که آقای روحانی چه دولتی را با چه وضعیتی از آقای احمدی نژاد تحویل گرفت؟ بازیگران اقتصاد در آن دولت چه کسانی بودند و به چه شیوهای بازی را به پیش بردند؟ در پاسخ به این سؤالها باید عنوان کرد: آقای روحانی اقتصادی را از دولت احمدی نژاد تحویل گرفتند که از جهات مختلف دچار مشکل بود و بازیگران اقتصادی به خوبی قانونبازی را رعایت نکرده بودند. به همین دلیل کار آقای روحانی در ابتدا خیلی دشوار بود. با این وجود آقای روحانی در طول دو سال گذشته در انتخاب مسیر و خط مشیها موفق عمل کرده اما در برخی از زمینهها هنوز نتوانسته به وعدههایی که به مردم داده است، عمل کند. نکته دیگر آقای روحانی افراد نخبه و مناسبی را برای پستهای اقتصادی دولت انتخاب کردند که هر کدام دارای تجربه و دانش کافی در این زمینه هستند. آقای روحانی و تیم اقتصادی ایشان به نوعی اقتصاد کشور را به مسیر عقلانیت، تدبیر و دوراندیش سوق دادند و از برخی افراطها و تفریطها جلوگیری کردند. با این حال نمیتوان به آقای روحانی نمره کاملی در زمینه اقتصادی داد؛ چرا که از جنبههای مختلف مشکلات اقتصادی هنوز باقی مانده و برای برطرف کردن این مشکلات تلاش و تدبیر جدیتری نیاز است.
· شمادر انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کردید و در نشستهای مختلف برنامههای خود را به خصوص در زمینه مسائل اقتصادی تبیین کردید. اگر شما در انتخابات باقی میماندید و به عنوان رئیس جمهور انتخاب میشدید چه برنامههایی را اجرا و از چه اقداماتی پرهیز میکردید؟
بنده در سال پایانی دولت آقای احمدی نژاد همه نخبگان اقتصادی کشور را در اتاق بازرگانی تهران دور هم جمع کردم و یک پروژه را تعریف کردم که یک برنامه جامع اقتصادی در اتاق بازرگانی تهران تهیه شود و در اختیار رئیس جمهور بعدی هر کس که میخواهد باشد قرار بگیرد. ما این اقدام را به عنوان یک وظیفه ملی انجام دادیم. پانزده نخبه درجه یک اقتصاد کشور هر هفته به صورت مستمر دو ساعت جلسه فشرده و پرکار برگزار کردیم که در مجموع حدود 120 جلسه برگزار شد. ما خلاصه این جلسات را به عنوان یک پروژه با دانشگاه صنعتی شریف در میان گذاشتیم و با این دانشگاه قرارداد همکاری بستیم. در ادامه نتیجه این جلسات و تحقیقات را به صورت یک کتاب در آورده و پس از پیروزی آقای روحانی در انتخابات به ایشان تقدیم کردیم. پس از این یک سری جلسات دیگر با عنوان مسائل اقتصادی و سیاست خارجی برگزار کردیم که نتیجه این جلسات نیز به صورت یک کتاب به آقای رئیس جمهور تقدیم شد.
· واکنش آقای روحانی به این کتابها چه بود؟
ایشان افراد اقتصادی خود را برای کابینه از بین همین نخبگان اقتصادی که این کتابها را تدوین کرده بودند انتخاب کردند. در شرایط کنونی نیز همین کتابها به عنوان پایه و اساس برنامه اقتصادی دولت تدبیر و امید قرار گرفته است. آقای مسعود نیلی که شخصیت محوری این جلسات بودند به عنوان مشاور اقتصادی آقای روحانی انتخاب شدند؛ همچنین آقای سیف نیز که در این جلسات حضور داشتند به عنوان رئیس کل بانک مرکزی انتخاب شدند. از افراد دیگری که درا ین جلسات شرکت داشت آقای داوود دانش جعفری بود. افرادی که در این جلسات حضور داشتند از همه طیفهای سیاسی انتخاب شده بودند تا هیچ گونه شائبهای در این زمینه صورت نگیرد و صرفاً یک کار تخصصی، علمی و کارشناسی به وجود بیاید که برای آینده کشور و رفع مشکلات مردم مفید باشد. بنابر این اغلب مسائل اقتصادی که دولت آقای روحانی در حالا جرا کردن آن است در اتاق بازرگانی تهران و با جلسات متعدد تدوین شده است. البته مسئولان دولت تا حدودی برخی از مسائل تدوین شده در اتاق راتعدیل کردند معایب آن را از بین بردند و با شرایط عملیاتی تطبیق دادند. بنابر این بنده معتقدم مسیر اقتصادی که آقای روحانی برای اقتصاد کشور در پیش گرفته است مسیر صحیحی است و خط مشیها به درستی و به صورت عقلایی و کارشناسی انتخاب شده است. آقای روحانی در اولویتبندی اقتصادی نیز موفق عمل کرده است به عنوان مثال انتخاب بین اینکه دولت در ابتدا تورم را مهار کند و یا اینکه کشور را از رکود اقتصادی خارج کند مسئله بسیار مهمی بود که با کار کارشناسی و تدبیر مناسب، دولت تصمیم گرفت در ابتدا تورم را مهار کند و سپس به صورت تدریجی اقتصاد را از حالت رکود خارج کند. پیامدهای انتخاب هر کدام از این اولویتها بر روی دیگری موثر بود. به عنوان مثال پیامدهای مثبت عبور از رکود برای کنترل تورم پیامدهای منفی به وجود میآورد. به همین دلیل دولت اقای روحانی در ابتدا تلاش کرد تورم را کنترل کند تا در مرحله بعد شرایط برای عبور از رکود در کشور مهیا شود. با این وجود دولت آقای روحانی در مرحله اجرای این سیاستها با مشکلاتی مواجه شده است. دلیل این مسئله هم این است که چنین مسائل اقتصادی با جنس مسائل سیاسی با یکدیگر متفاوت است. حوزه سیاست حوزه قدرت است. سیاست در پی پاسخ دادن به سئوالاتی مانند چگونه قدرت را به دست بگیریم ؟ چگونه از توان رقیب کم کنیم؟ چگونه بتوانیم برای مدت بیشتری قدرت رادر اختیار داشته باشیم؟ است. این در حالی است که اقتصاد تلاش میکند به سئوالاتی مانند چگونه تولید را افزایش بدهیم؟ چگونه بهرهوری را بیشتر کنیم و... پاسخ بدهد. در نتیجه نگاه سیاستمداران به مسئله اقتصاد برای پاسخگویی به مطالبات خود در باره قدرت است. اما اقتصاددانان مسائل اقتصادی را به صورت علمی دنبال میکنند و تلاش میکنند راه حل مسائل اقتصادی را در علم اقتصاد جستجو کنند. مشکل بزرگ ما در سالهای گذشته که از انقلاب اسلامی میگذرد این است که اهالی «باشگاه سیاست» سایه سنگین خود را بر سر اقتصاد گستراندهاند به همین دلیل وضعیت اقتصاد ما سیاستزده شده است. این نوعی بیماری تاریخی است که اقتصاد ما در سالهای گذشته با آن مواجه بوده است. ما از تیم اقتصادی دولت آقای روحانی که از این دردآگاهی داشتند انتظار داشتیم اجازه ندهند مسائل سیاسی در مسائل اقتصادی نفوذ کند و مسائل اقتصادی از راهحلهای اقتصادی به نتیجه برسد. با این وجود به نظر من این اتفاق رخ نداده و مسائل سیاسی بر مسائل اقتصادی چربش بیشتری در دولت داشته است. آقای روحانی باید هر چه سریعتر سایه سیاست را از سر اقتصاد بردارد. اگر در شرایط کنونی مشاهده میکنیم که دولت در برخی از اقدامات عملی خود با مشکل مواجه میشود به دلیل سیاست زدگی اقتصاد کشور است. این وضعیت مانند این است که اقتصاددانان دولت به صورت ناخواسته و بر خلاف میل باطنیشان به دخالت مسائل سیاسی در اقتصاد تن میدهند. بنابر این اگر بنده رئیس جمهور میشدم اولین کاری که میکردم این بود که سایه سیاست را از سر اقتصاد اقتصاد برمی داشتم بنده مطمئناً در این زمینه هزینه و جسارت میکردم و اجازه نمیدادم مسائل سیاسی به صورت غیرعلمی در اقتصاد کشور دخالت کند. من به این نکته آگاهی دارم که اگر بخواهیم راه حلهای مشکلات اقتصادی را در علم اقتصاد جستوجو کنیم به صورت ناخواسته به جریانهای سیاسی ضربه وارد میشود. اما من این ایستادگی را میکردم و حاضر بودم هزینه آن را بپردازم حتی اگر به قیمت رأی نیاوردن در انتخابات بعدی باشد. اقدام دیگری که اگر من رئیس جمهور بودم انجام میدادم استفاده از الگوی اقتصاد مقاومتی در مسائل اقتصادی کشور بود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی هر کدام از دولتها یک نوع اقتصاد را در ایران عملیاتی کردند ما به نوعی همه گرایشهای اقتصادی را در کشور تجربه کرده ایم. آقای احمدی نژاد به دنبال اقتصاد رفاه بود. حزب کارگزاران سازندگی و آیت الله هاشمی به دنبال اقتصاد بازار آزاد بودند. آقای نوربخش در زمانی که رئیس کل بانک مرکزی بودند اقتصاد مدیریت شده را دنبال میکرد و مهندس موسوی و بهزاد نبوی که به دنبال اقتصاد شبه سوسیالیستی بودند. بنابر این هر کدام از مدیران کشور به دنبال استفاده از یک روش خاص در مدیریت اقتصادی خود بودند. با این حال همه این مدلهای اقتصادی در نهایت به بحث اقتصاد مقاومتی در ایران میرسد. اقتصاد مقاومتی متناسب به وضعیت بومی اقتصادی ایران تدوین شده است. به همین دلیل بنده به آقای روحانی پیشنهاد میکنم از مدل اقتصاد مقاومتی برای تکمیل برنامههای اقتصادی خوداستفاده کنند.
· برخی معتقدند تیم اقتصادی دولت آقای روحانی از افراد باتجربه و بادانشی تشکیل شده اما این افراد در عرصه عملیاتی با یکدیگر هماهنگ نیستند و فاقد هارمونی و نظم در تصمیمگیری هستند. شما با این نظر موافقید؟
افرادی که در زمینه اقتصادی با آقای روحانی همکاری میکنند از دانش، تخصص و تجربه کافی در زمینه اقتصادی برخوردارند. اغلب این افراد اجرای اغلب مدلهای اقتصادی را در ایران درک کرده و شناخت مناسبی نسبت به پتانسیلها و مشکلات اقتصادی ایران دارند. با این وجود این عده در رویکردها و چارچوبهای اولیه با یکدیگر اتفاق نظر دارند اما در عرصه عمل به برخی تناقضها دچار شدهاند که سبب نوعی بی نظمی و سردرگمی در بین این افراد شده است.
· شما در اتاق بازرگانی تهران مشی سیاستهای اقتصادی دولت را مشخص کردید. تأکید شما بیشتر روی اجرای کدام روش اقتصادی بود؟
تأکید ما بیشتر روی اقتصاد بازار آزاد متناسب به پتانسیلهای اقتصاد ایران بود. در این روش قانون عرضه و تقاضا، قیمتها، رقابت و توجه به تولید و صنعت مورد تأکید قرار میگیرد.
· اقتصاد بازار آزاد روشی است که شما همواره به آن تأکید داشتید و زمانی که وزیر بازرگانی کابینه آقای هاشمی هم بودید آن را اجرا کردید. دلیل شما برای اجرای این روش اقتصادی در ایران چیست؟
بنده همواره به این روش اعتقاد داشتم و حتی قبل از دوران وزارتم هم این روش را دنبال میکردم. در شرایط فعلی من با اقتصاد بازار آزاد در مدل اقتصاد مقاومتی موافق هستم. اقتصاد آزاد، بازاری است که در آن قیمت یک کالا یا خدمت، در تئوری، از طریق عرضه و تقاضا تعیین میشود و سیاستگذاری دولتی در آن نقشی ندارد. یک بازار ازاد، در تضاد با بازار کنترل شده که در آن قیمت، عرضه یا تقاضا تابع سیاستگذاری یا کنترل مستقیم دولت است قرار دارد. این روش سبب تقویت خصوصیسازی و فاصله گرفتن از اقتصاد تک محصولی میشود. ایران به دلیل اینکه از پتانسیلهای متنوع اقتصادی در عرصههای مختلف بهرهمند است با این روش بهتر میتواند از حداکثر پتانسیلهای خود بهره ببرد. بنده با اینکه از اقتصاد بازار آزاد حمایت میکردم اما همواره این شعر را پیش خود زمزمه میکردم. «نه در مسجد رهم دادند که رندی / نه در میخانه کاین خمار خام است/ میان مسجد و میخانه راهی است/ خرابم من خدا آن ره کدام است؟» اگر ما به دنبال نجات از اقتصاد تک محصولی هستیم و یا اینکه به د نبال رشد اقتصادی هستیم نباید تنها به حرف زدن و شعار دادن بسنده کنیم و بلکه باید در عرصه عمل و اجرا به صورت جدی اقدام کنیم.
· مهمترین مشکلات کنونی اقتصاد ما چیست؟
اگر مشکلات ساختاری و موضوع دخالت دولت در اقتصاد را کناربگذاریم در شرایط کنونی اقتصاد ایران با دو چالش مهم روبرو است. چالش نخست مسئله اشتغال و بیکاری است و چالش دوم به مسئله معیشت مردم مربوط میشود اگر ما نتوانیم با موفقیت از این دو چالش بزرگ عبور کنیم ممکن است در آینده با مشکلات بزرگتری مواجه شویم که حل کردن آنها مشکل باشد. در کنار این دو چالش بسیار مهم مسئله تولید ما هم دچار مشکلات زیادی شدهاست که دلیل اصلی آن هم به وضعیت نظام بانکی ما باز میگردد.
· آقای روحانی به تازگی اعلام کردهاند که ایران خود را برای مرحله پساتحریم آماده می کند. از نظرشما دوران پسا تحریم چه ویژگیهایی دارد و ایران چگونه میتواند خود را برای این مرحله آماده کند؟
در مرحله اول ما نباید تمام مشکلات اقتصادی کشور به مسئله تحریمها گره بزنیم. در یک دید کلی نزدیک به 60 درصد مشکلات اقتصادی ما به تحریمها هیچ گونه ارتباطی ندارد و به سیاستهای مدیریتی در عرصه اقتصاد و ساختارهای معیوب اقتصادی ما باز میگردد. در حدود 30 یا 40 درصد مشکلات کنونی اقتصاد ما به نوعی به تحریمها باز میگردد. ضمن اینکه من معتقدم برداشتن تحریمها و بازگشت ایران به وضعیت سابق زمانی بیش از شش ماه به طول خواهد انجامید. با این وجود بنده بر این باورم که این فرصت شش ماهه و یا بیشتر که میتواند تا یک سال نیز ادامه داشته باشد میتواند یک «فرصت طلایی» برای ایران باشد.
· چرا میتواند یک فرصت طلایی باشد؟
برداشتن تحریم ها در مرحله اول مصداق این بیت است که «از قضا سکنجبین صفرا فزود» به نظر من برداشته شدن تحریمها سبب یک شوک بزرگ به اقتصاد ایران خواهد بود که بخشهای مختلف اقتصادی را در برخواهد گرفت. بنابر این اگر مدیریت مناسبی در این زمینه صورت نگیرد اقتصاد ایران ضربه بسیار سختی خواهد بود. البته باید این نکته را گوشزد کنم که این شوک به صورت مقطعی است و پس از مدتی دوباره اقتصاد ایران به وضعیت صعودی و جلورونده خود ادامه خواهد داد. دلیل این شوک بزرگ این است که اقتصاد کنونیم ا بر اساس شرایط تحریم ساماندهی شده است در صورتی که دوران پساتحریم ساماندهی شده است در صورتی که دوران پساتحریم مقتضیات متفاوتی خواهد داشت. اگر تحریمها برداشته شود اقتصاد ایران مجبور خواهد بود یک دگردیسی رادر رویکرد خود به وجود بیاورد. این دگردیسی ضربه زننده و مهلک خواهد بود و نیاز به مدیریت و کنترل دارد. این در حالی است که کشورهای خارجی به محض اینکه تحریمها برداشته شود به دنبال بازار هفتاد و هشت میلیونی ایران و متحدانش در منطقه خواهد بود که این عامل سبب هجمه کالاهای خارجی به بازار ایران خواهد بود. در این شرایط ایران و متحدانش برای شرکتهای خارجی یک بازار پانصد میلیونی پرسود خواهد بود. در نتیجه یک وضعیت عطش در بین هر دو طرف به وجود میآید. از طرفی بازار ایران خود را برای دریافت کالای خارجی آماده میکند و از سوی دیگر شرکتهای خارجی عطش فروش کالاهای خود به بازار ایران راخواهند داشت. این در حالی است که شرکتهای خارجی به دنبال تولید در ایران نیستند و تنها به دنبال فروش کالاهای خود خواهند بود. دلیل اینکه بنده عنوان میکنم دوران پساتحریم میتواند برای ما یک فرصت طلایی باشد این است که ما باید در این زمان وضعیت گذشته را ترمیم و ریکاوری کنیم و خود را برای شرایط جدید که دیگر تحریمی در کار نخواهد بود آماده کنیم.
یکی از مشکلات ما در دوران تحریم این بود که تولید کنندگان ما مشتریان خارجی خود را از دست دادند. آیا بازگشت مشتریان خارجی برای ما هزینهآور نیست؟ بازگشت مشتریان خارجی ما در کوتاه مدت امکانپذیر است؟
به نظر من به محض برداشتن تحریمها مشتریان خارجی ما باز خواهند گشت. دلیل این مسئله نیز این است که مراوده اقتصادی با ایران پس از برداشتن تحریمها برای اغلب کشورها و همچنین ایران سودآور خواهد بود. مشکل مهمی که در این زمینه وجود دارد به نظام بانکی ما باز می گردد نظام بانکی ما در سالهای اخیر خود را با شرایط تحریمها تطبیق داده است که برداشتن تحریمها سبب به هم ریختن آمارهای نظام بانکی و همچنین مناسبات جدید بانکی خواهد شد. بنابر این وضعیت اقتصاد ایران در دوران پس از تحریم به مدیریت دقیق منظم و برنامهریزی نیاز دارد. مسئله دیگر پولهای بلوکه شده ایران در بانکهای خارجی است که رقمی بالغ بر 108 میلیارد دار میشود. در شرایط کنونی یک تشنگی عمومی برای پولهای بلوکه شده ایران در جامعه به وجود آمده است که نیازمند بازنگری عقلانی شدن است البته برخی از سازمانهای اقتصادی از مدتها قبل و با توجه به اینکه مذاکرات هستهای در حال پیشرفت بود خود را آماده دوران پساتحریم کردهاند که این سازمانها در مرحله پساتحریم با مشکلات کمتری مواجه خواهند شد. با این وجود کلیت ساختارهای اقتصادی ایران در دوران پساتحریم با یک تغییر نامحسوس مواجه خواهد بود که نیازمند اندیشههای جدید و متناسب با آینده است. مختصات فکری مدیریت دوران پساتحریم دوران ریاضت و صرفهجویی بود دوران پساتحریم دوران درست هزینه کردن و درست فکر کردن است هر گونه اقدامات شتاب زده در دوران پسا تحریم سبب پیامدهای بعدی خواهد شد که ممکن است به راحتی قابل حل کردن نباشد. بدون شک هر گونه برخورد دفعی و مطقعی با دوران پساتحریم اشتباه خواهد بود. این دوران بیش از آنکه به برخوردهای دفعی نیاز دارد به برنامهریزی بلند مدت نیازمند است تا پولهای بلوکه شده به خوبی در زیرساختهای اقتصادی کشور جریان پیدا کند. ما نباید از پولهای بلوکه شده ایران در بانکهای خارجی در مسائل روزمره و خارجی کشور استفاده کنیم و بلکه باید آنها را به زیر ساختهای اقتصادی تزریق کنیم تا بتوانیم در آینده و به مرور زمان از آن استفاده کنیم.
· دوران پسا تحریم ممکن است چه چالشهایی برای اقتصاد ایران به وجود بیاورد؟
پس از برداشتن تحریمها به دلیل افزایش فروش نفت حجم نقدینگی در ایران بالا خواهد رت. این در حالی است که دولت تدبیر و امید وضعیت اقتصادی کشور رادر حالتی بینابین و گذار از مرحله تحریمها ساماندهی کرده است. در نتیجه این حجم نقدینگی بالا در کوتاه مدت به کار دولت نخواهد آمد و بیشتر برای میان مدت و حتی بلند مدت مفید خواهد بود. اگر دولت نتواند این حجم نقدینگی بالا را کنترل کند ما به صورت مقطعی با نوعیذ بی نظمی اقتصادی مواجه خواهیم شد که اثرات کوتاه مدت دارد اما ممکن است به آینده اقتصاد ایران نیز ضربه بزند. مسئله مهم در این زمینه خط مشیهای کلی و انتخاب مسیر صحیح در جهت استفاده از شرایط پساتحریم است ممکن است در مرحله اجرا دولت با مشکلاتی مواجه شود اما اگر سیاستهای کلی دوران پساتحریم به درستی تدوین شده باشد. این مشکلات به حداقل ممکن خواهد رسید. نکته بعدی در دوران پساتحریم به حداقل ممکن خواهد رسید. نکته بعدی در دوران پسا تحریم نیاز توجه به پتانسیل درونی و پرهیز ازن گاه بیرونی و عملکرد کشورهای خارجی در این زمینه است. دولت آقای روحانی باید به این نکته توجه داشته باشد که اگر در دوران پساتحریم و به خصوص در روزهای ابتدایی این دوران اقتصاد کشور را به عملکرد شرکتهای خارجی وابسته کند در دراز مدت با مشکلاتی بزرگی مواجه خواهد شد در نتیجه دولت آقای روحانی باید دوران پساتحریم را به اقتصاد بومی شده ایرانی گره بزند و تلاش کند متناسب با وضعیت اقتصادی ایران از مرحله پساتحریم برای شکوفایی و رشد اقتصاد ایران بهره ببرد.