هنگامی که مسعود سلطانی فر به عنوان نخستین وزیر پیشنهادی روحانی برای احراز سمت وزارت ورزش و جوانان معرفی شد، همین متملقین با آب و تاب فراوان از او تعریف و تمجید میکردند و این انتصاب را کاملاً بجا و شایسته قلمداد میکردند! این چاپلوسان وقتی دیدند سلطانی فر از مجلس محترم رأی نیاورد و صالحی امیری سرپرست وزارت ورزش و جوانان شد، همان جملات فریبکارانه را در مورد او به کار بردند، فقط جای شخص مخاطب را از سلطانیفر به صالحی امیری تغییر دادند!
این وضع در مورد سجادی هم به همین منوال بود. اساساً وظیفه چنین افرادی ایجاب میکند که بدون توجه به تواناییها و نقاط ضعف و قوت مدیران از هر کس که صاحب منصب میشود، تعریف و تمجید کنند تا آن وزیر یا مدیر بعد از محکم شدن جای پایش، گوشه چشمی هم به آنان داشته باشد که برای تعریف و تمجید و تملقگویی از او حسابی مایه گذاشتهاند، به هر حال وزیر هم آدم است و هیچ آدمی از تعریف بدش نمیآید! و این حکایت تکراری و دیرینه ورزش کشورمان است.
این قبیل افراد متأسفانه ید طولایی در تعریف و تمجید از مسئولین ورزش دارند و به هر سمتی که باد بوزد، خم میشوند! اگر چه سلطانی فرد و صالحی امیری رأی نیاوردند، اما این افراد بلافاصله تغییر موضع داده و لب به تحسین نصرالله سجادی گشودند تا وظیفه چاپلوسی خودشان را درست انجام داده باشند که با عدم رای اعتماد در مجلس تیرشان به سنگ خورد. اگر گودرزی به خوبی به این مسئله بنگرد و به آرشیو مطبوعات رجوع کند به خوبی در مییابد که چه کسانی دوستان واقعی او هستند!؟